وبلاگ

با 15 شخصیت موفقی که شکست را تجربه کردند آشنا شوید!

با 15 شخصیت موفقی که شکست را تجربه کردند آشنا شوید!

برخی از موفق‌ترین افراد جهان، پیش از دستیابی به موفقیت، شکست‌های حساسی را تجربه کرده‌اند. ما همواره موفقیت‌های این افراد را برجسته می‌کنیم، اما اغلب از بیان مسیری که آن‌ها را به این نقطه رسانده، چشم‌پوشی می‌کنیم، مسیری که عموما با شکست‌های مختلف دیده می‌شود.

آلبرت هابارد، نویسنده مشهور آمریکایی می‌گوید:

” هیچ شکستی جز تلاش نکردن به شکل مستمر وجود ندارد”

بسیاری از مردم، از اصطلاح شکست ترس دارند و انگار همه می‌خواهند در یک لحظه به موفقیت برسند. با این حال اما شکست چیزی است که همه تجربه می‌کنند و همیشه بد نیست. این شکست‌ها تنها ثابت می‌کند که راه رسیدن به موفقیت همیشه ثابت نیست. درواقع، این یک تجربه حیاتی است که سبب تجدید نظر در اولویت‌های ما می‌شود.
هر شخصی که در تلاش است تا دنیای خود را به جایی تبدیل کند که ارزش زندگی کردن داشته باشد و مسیر موفقیت را درپیش بگیرد، بدون شک، شکست را نیز تجربه کرده است. دقیقا به همین دلیل است که باید دیدگاه خود را درخصوص موفقیت و شکست‌های موجود در این مسیر تغییر داد. در واقع، درست در زمانی که درنهایت درک کنید که شکست الهام‌بخش یک موفقیت است، می‌توانید شروع به توسعه پتانسیل خود کنید.
پس انگیزه داشته باشید و شکست را همواره فرصتی برای موفقیت و یادگیری بدانید.

 

مقدمه

بسیاری از ما، اسامی مختلفی را می‌شناسیم و آن‌ها را بارها و بارها شنیده‌ایم. اما چیزی که اکثر مردم از آن اطلاعی ندارند، این است که این اسامی مشهور چگونه پیش از موفقیت، شکست را تجربه کرده‌اند. باور عمومی در موفقیت‌های هنری، سرگرمی و تجاری، مبارزات و تلاش‌های شخصی را در نظر نمی‌گیرد، تنها چیزی که می‌بینیم، تجسم آن موفقیت از طریق هر خروجی است.

در هنگامی که هر روز برای تحقق آرزوها و رویاهای خود تلاش می‌کنید، این را بدانید:

“اگر مبارزه نباشد، پیشرفتی هم وجود ندارد!”

در اطراف ما، نشانه‌های پرشماری وجود دارد که می‌گوید موفقیت مهمترین چیز در جهان است و شکست بدترین موضوع! این تفکر بسیار اشتباه است. اگر می‌خواهید همچون افراد مشهوری مانند استیون کینگ، مایکل جردن و اپرا وینفری به ارتفاعات بلندی برسید، لازم است خود را برای برخی آشفتگی‌ها آماده نمایید. درس‌هایی که از شکست می‌آموزید، شما را برای رسیدن به موفقیتی که به دنبالش هستید آماده می‌کند.

برای الهام بخشیدن به شما در مسیر موفقیتتان، در این نوشته 15 نفر از افراد مشهوری را معرفی می‌کنیم که به شکل چشم‌گیری شکست را تجربه کرده‌اند و تنها به انجام کارهای شگفت‌انگیز ادامه داده‌اند.

15 شخصیت موفقی که شکست را تجربه کردند

راه موفقیت همیشه آسان نیست، اما شما می‌توانید آن را انجام دهید.

اگر در اولین تلاش خود موفق نبودید، زیاد درخصوص آن استرس و نگرانی نداشته باشید. در اینجا 15 فرد موفق معرفی شده‌اند که قبل از اینکه با موفقیت بزرگ و باشکوه خود شناخته شوند، شکست خورده‌اند.

هرگز پیشنهاد نمی‌کنیم که شکست کاری است که باید انجامش دهید؛ اما شکست گاهی بخشی ضروری از زندگی بوده و بهترین راه برای مقابله با آن، یادگرفتن از آن است.

دنیا سرشار از “شکست‌های موفق” است. بسیاری از آن‌ها مجبور شدند برای رسیدن به اوج، بر مخالفت‌ها، شکست‌ها و ناامیدی‌های شغلی غلبه کنند. آن‌ها سرسخت بوده و مانند یک کیمیاگر قدیمی، فلز خود را به طلا تبدیل کردند. برخی از برجسته‌ترین “شکست‌های موفق” که به ذهن می‌رسد عبارتند از:

1. سر جیمز دایسون:

زمانی که در اولین تلاش خود، چیزی بدست نیاوردید، احساس ناامیدی می‌کنید؟

اولین تلاش خود را 5126 برابر کنید، زیرا این تعداد، نمونه‌های اولیه شکست خورده‌ای است که سر جیمز دایسون، درطول 15 سال قبل از ساخت جاروبرقی پرفروش بدون کیسه پشت سر گذاشت! جالب است بدانید جاروبرقی بدون کیسه برای سر جیمز دایسون، ارزش خالص 4.9 میلیارد دلاری را به همراه داشت.

اگر سر جیمز دایسون با هر شکست تسلیم می‌شد، امروزه کارآفرین موفقی نبود که با موفقیت، برخی از بهترین لوازم خانگی را تولید نماید.

زندگینامه سر جیمز دایسون مخترع بریتانیایی

2. استیون اسپیلبرگ:

تولیدات سینمایی استیون اسپیلبرگ، چیزی در حدود 9 میلیارد دلار برای او درآمد داشته و سه جایزه اسکار نیز به ارمغان آورده است. علاوه بر این، او موفق به کسب 11 جایزه امی و 7 گلدن گلوپ شده است و از بزرگترین کارگردانان دنیا می‌باشد.

به خوبی او را می‌شناسید و از موفقیت‌های او آگاه هستید، اما بد نیست بدانید این استاد بزرگ کارگردانی، دو مرتبه توسط دانشکده هنرهای سینمایی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی رد شده است. جدای از این موضوع، استیون اسپیلبرگ با نارساخوانی نیز دست و پنجه نرم کرده است که تحمل مدرسه را برای ایشان سخت و سخت‌تر می‌کرد.

امروزه اما آن‌هایی که او را رد کرده‌اند، یک مدرسه ساختمانی به افتخار استیون اسپیلبرگ ساخته‌اند و به قول خودشان اقرار می‌کنند که “اوه، به نظر می‌رسد که درخصوص شما اشتباه کرده‌ایم”!

3. توماس ادیسون:

چیزی که ممکن است در یک لحظه، ناامید کننده‌ترین و بدترین چیزی باشد که تجربه می‌کنید، سخنی است که معلمان توماس ادیسون به او گفتند!

او آنقدر احمق است که نمی‌تواند چیزی یاد بگیرد

جالب است بدانید در ادامه همین جمله، توماس ادیسون بیش از 1000 اختراع از جمله گرامافون و لامپ الکتریکی را به ثبت رساند. شاید بسیاری از معلمانش دیگر در قید حیات نبودند و همین موضوع سبب شد تا از تحقیر شدن به دلیل ارزیابی نادرستشان درخصوص توماس ادیسون در امان باشند. ادیسون امروزه به عنوان یکی از موفق‌ترین مخترعانی شناخته می‌شود که تاکنون زندگی کرده و خلاقیت‌های او زندگی میلیاردها نفر را تغییر داده است.

4. والت دیزنی:

آیا می‌توانید دوران کودکی خود را بدون دیزنی تصور کنید؟

اگر والت دیزنی به سردبیر سابق روزنامه‌ای که در آن مشغول به کار بود گوش داده بود، هرگز کودکی افراد مملو از آثار دیدنی والت دیزنی نشده بود. سردبیر این روزنه به والت دیزنی گفته بود که هیچ تخیل و ایده خوبی ندارد! اما چیزی که بسیار مهم است، رفتار والت دیزنی است که بدون دل‌سردی، ساخت نماد فرهنگی که نام او را به همراه داشت، ادامه داد.

برداشت دیزنی از شکست:

“من فکر می‌کنم بسیار مهم است که در جوانی و ابتدای کار، یک شکست سخت اما خوب داشته باشید، زیرا باعث می‌شود تا آگاه شوید که چه اتفاقی می‌تواند برای شما بیافتد. به همین دلیل است که من در تمام زندگی‌ام هیچ ترسی نداشته‌ام، حتی زمانی که نزدیک به سقوط بوده‌ایم نیز من هرگز نترسیدم.”

اگر میل به تسلیم داشتید، بد نیست آنچه دیزنی گفته است را به خود یادآوری نمایید.

5. آلبرت انیشتین:

آیا می‌خواهید به موفقیت برسید؟ اجازه دهید تا آلبرت انیشتین به شما الهام ببخشد!

نام ایشان، مترادف با هوش است؛ اما برای آلبرت انیشتین همیشه بدین شکل نبوده است. آلبرت انیشتین تا چهار سالگی شروع به صحبت نکرد و تا هفت سالگی نیز شروع به خواندن نکرد و بر همین اساس تصور می‌شد که او دارای معلولیت ذهنی است. اگر آلبرت انیشتین تسلیم گفته دیگران می‌شد و هرگز استقامت نمی‌کرد، هیچگاه مهم‌ترین نظریه‌های او نیز شناخته نمی‌شد.

آلبرت انیشتین برنده جایزه نوبل شد و رویکرد جهان به علم فیزیک را تغییر داد. به نظر می‌رسد او در چهار سال نخست زندگی، تنها به حرف درست فکر کرده است.

6. جی. کی. رولینگ:

پیش از آن‌که دنیای جادوی هری پاتر وجود داشته باشد، سعادت و خیر وجود داشت!

خانوم رولینگ یک مادر شکست خورده، افسرده و جدا شده از همسر بود که همزمان با تحصیل، رمان می‌نوشت. امروزه هری پاتر را در سراسر دنیا می‌شناسند، اما باورش بسیار سخت و دشوار است که بدانید بسیاری از ناشران، هری پاتر را رد کرده‌اند.

رولینگ که امروزه یکی از ثروتمندترین بانوان جهان است، درخصوص شکست‌های ابتدایی خود می‌گوید:

“زندگی بدون شکست غیر ممکن است، مگر آنکه آنقدر محتاطانه زندگی کنید، که احتملا اصلا زندگی نکرده باشید؛ در این صورت و با روی آوردن به یک زندگی محتاطانه به شکل پیش‌فرض شکست می‌خورید.”

زندگینامه جی کی رولینگ نویسنده کتاب هری پاتر

7. جری ساینفلد:

یکی از برنامه‌های جری ساینفلد، برنامه “نمایش در مورد هیچ” بود. پیش از “نمایش در مورد هیچ”، سینفلد یک کمدین جوان در دنیای استندآپ بود. اولین حضور او بر روی صحنه اما چندان خوب پیش نرفت. زمانی که او برای نخستین بار روی صحنه رفت، با دیدن تماشاگران یخ کرد و پس از هو شدن، از صحنه بیرون رانده شد!

حال جری ساینفلد دو انتخاب پیش روی خود دارد، قضیه را جمع کرده و بپذیرد که کمدی بودن کار او نیست، یا شب بعد به همان صحنه بازگردد و تماشاگران را در حالت هیجانی و احساسی قرار دهد. جری ساینفلد هرگز نترسید و مورد دوم را انتخاب کرد و به یکی از موفق‌ترین کمدین‌های تمام دوران تبدیل شد.

8. اپرا وینفری:

اپرا وینفری یک میلیاردر است که کانال تلویزیونی خودش را دارد و علاقه بسیار زیادی به هدیه دادن ماشین در برنامه‌های خود دارد. اما جالب است بدانید اپرا وینفری، از اولین کار تلویزیونی خود به عنوان مجری، اخراج شده است!

اپرا وینفری در سال 2013، در طول سخنرانی حرفش را منعکس کرد و درخصوص شکست معتقد است:

“چیزی به نام شکست وجود ندارد؛ شکست فقط زندگی است که تلاش می‌کند ما را به سمت دیگری سوق دهد”

زندگینامه اپرا وینفری زن ثروتمند آمریکایی

9. هریسون فورد:

هریسون فورد، بازیگری را با یک نقش بسیار کوچک آغاز کرد و بلافاصله عاشق رویای ستاره شدن، شهرت و ثروت شد. اما مدیر اجرایی که در نخستین فیلم با فورد کار کرده بود، تلاش کرد فورد را به زندگی عادی باز گرداند؛ او فورد را به دفتر خود برد و به او گفت که هرگز در هالیوود موفق نخواهد شد!

هریسون فورد تنها برای اثبات اشتباه بودن حرف مدیر، یک بازیگر حرفه‌ای از خود ساخت که 60 سال به طول انجامید. او یکی از ستارگان بزرگ دنیای هالیوود است و در برخی از بزرگترین فیلم‌های پرفروش تاریخ از جمله جنگ ستارگان و سریال ایندیانا جونز ایفای نقش کرده است.

10. ورا ونگ:

عاشق اسکیت نمایشی بود، اما اولین شکست زمانی رخ داد که در تیم اسکیت نمایشی المپیک 1986 ایالات متحده جایی نداشت. مسیر دیگری از علاقه را دنبال کرد و به دنیای مد رفت و در همین زمینه، سردبیر مجله ووگ شد؛ درست در زمانی که او از پست سردبیری مجله اخراج شد، متوجه شکست دیگری شد و به نظر می‌رسید باید قافیه را باخته و بازنده باشد.

اما ونگ، در سن 40 سالگی تصمیم گرفت زندگی خود را دوباره بسازد و بر همین اساس، شروع به طراحی لباس عروس کرد. او کار خود را با طراحی آغاز کرد و همین شروع، او را به یکی از طراحان برتر صنعت مد تبدیل کرد و یک امپراتوری مد با ارزش بیش از 1 میلیارد دلار ایجاد نمود.

11. سال بلو:

سال بلو همیشه آرزو داشت که با یک نوشته و کلام مکتوب، قلب میلیون‌ها نفر را لمس نماید. اما در اوج آرزو، استاد او، یعنی نورمن مکلین مشهور، به سرعت این رویا را خاموش کرد و گفت که هیچ نشانه‌ای از روح و عظمت ادبی در او دیده نشده و او را به عنوان یک بی‌سر و ته معرفی کرد! شاید هرکسی بود این جمله را پذیرفته و تا پایان عمر، زیر سایه این جمله تاریک باقی می‌ماند و هرگز رنگ موفقیت را نمی‌دید.

سال بلو اما یکی از موفق‌ترین نویسندگان جهان لقب گرفت. او برنده جایزه پولیتزر، جایزه نوبل ادبیات، گوگنهایم و مدال ملی هنر شد. یک ادعای دیگر که شهرت بلو را می‌رساند، این است که او تنها نویسنده‌ای است که سه مرتبه به شکل جداگانه برنده جایزه ملی کتاب داستانی شده است و مدال بنیاد ملی کتاب را برای مشارکت برجسته در نامه‌های آمریکایی دریافت نموده.

12. استیون کینگ:

بارها دیده‌ایم و شنیده‌ایم که ناشران کتاب، تصمیمات نادرستی می‌گیرند، اما اعتقاد نویسندگان به نوشته خود، این نوشته‌ها را به شهرت می‌رساند. استیون کینگ یکی دیگر از این نویسندگان است که نخستین کتابش 30 مرتبه رد شد. ناشران همواره به این داستان‌نویس تخیلی می‌گفتند که علاقه‌ای به “آرمان شهرهای منفی” ندارند، چرا که آن‌ها به فروش نمی‌رسند.

استیون کینگ ناامید و افسرده، کتاب خود را داخل سطل زباله انداخت اما همسر او، او را از این کار منصرف کرده و از او تقاضا کرد دوباره آن را برای یک ناشر ارسال نماید. او نیز در اوج ناامیدی موضوع را پذیرفت و همین اتفاق منجر به اولین معامله کتاب برای او گردید و کار درخشان او ایجاد شد.

13. مایکل جردن:

باورش بسیار سخت است که مردی که معمولا به عنوان بهترین بسکتبالیست تمام دوران ستایش می‌شود، روزی از تیم بسکتبال دبیرستان خود حذف شده است! خوشبختانه مایکل جردن اجازه نداد این شکست او را از بازی کردن و ادامه دادن باز دارد و حتی در یک تبلیغ در خصوص دلیل موفقیت خود اظهار داشت:

 “من بیش از 9000 شوت را در دوران حرفه ای خود از دست داده‌ام. من تقریبا 300 بازی را باخته‌ام. در 26 مورد به من سپرده شده است که شوت برنده بازی را بزنم و من از دست دادم. من بارها و بارها در زندگی‌ام شکست خورده‌ام و به همین دلیل است که موفق می شوم.”

زندگینامه مایکل جردن بزرگ‌ترین بسکتبالیست جهان

14. فرد آستر:

مدیر تست MGM در نخستین آزمایش صحنه‌ای فرد آستر، درخصوص او نکاتی را در یک یادداشت بیان کرد:

“نمی‌تواند بازی کند! نمی‌تواند آواز بخواند! کمی کچل است، پس خوشتیپ نیست! کمی توانایی رقص دارد!”

کسانی که فرد آستر را می‌شناسند، پس از خواندن جملات بیان شده توسط آن مدیر، ناخودآگاه می‌خندند، چرا که امروزه فرد آستر، به عنوان یک بازیگر، خوانند و رقصنده بسیار فوق‌العاده، جاودانه شده است.

فرد آستر آن یادداشت توهین‌آمیز را نگه داشته و در منزل گران‌قیمت خود در بورلی هیلز به نمایش گذاشته تا به او یادآوری کند که از کجا آمده است.

15. استیو جابز:

استیو جابز، یک دانشجوی ترک تحصیل کرده، یک مدیر فنی اخراج شده و یک تاجر ناموفق بود! او در سن 30 سالگی، پس از حذف غیررسمی از شرکتی که خودش تاسیس کرده بود، ویران شد. اما او درخصوص اخراج و آن شکست چه گفته است؟

“آن زمان آن را ندیدم و متوجه نشدم، اما معلوم شد که اخراج از اپل بهترین اتفاقی بود که می‌توانست برای من بیفتد! سنگینی موفقیت با سبکی مبتدی بودن جایگزین شد و تجربه سبب شد تا کمتر نسبت به همه چیز مطمئن باشم. این اتفاق من را آزاد کرد تا وارد یکی از خلاق‌ترین دوره‌های زندگی خود شوم”

پس از بازگشت به اپل، جابز چندین محصول نمادین از جمله آی‌پاد، آیفون و آی‌پد ایجاد کرد که چهره فناوری مصرف‌کننده را برای همیشه تغییر داده‌اند و امروزه جابز به یکی از ثروتمندترین مردان جهان تبدیل شده است.

زندگینامه استیو جابز خالق اپل

 

سخن پایانی

می‌بینید؟ به ندرت پیش می‌آید که افراد موفق عملکرد آرامی داشته باشند. با این وجود، می‌توانید نتیجه بگیرید که یکی از پیش‌نیازهای موفقیت، وجود موانعی در مسیر است که به شما کمک می‌کند قدرت، انعطاف‌پذیری و استحکام را بسازید. سپس، وقتی به موفقیتی رسیدید که به دنبالش بودید، لذت بیشتری خواهید داشت.

اگر شما نیز از این قبیل افراد موفق را می‌شناسید، آن ها را در بخش نظرات به ما معرفی نمایید.

 

نوشته‌های مرتبط:

چگونه به نفر اول در کسب و کارمان تبدیل شویم؟

 

اشتباهات فاجعه‌آمیز در موفقیت کسب و کار

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط با این مقاله را نیز بررسی کنید

دیدگاهتان را بنویسید

*

code

پیشنهاد ما به شما
×