ایجاد یک کسب و کار یکی از بهترین راه ها برای دستیابی به آزادی مالی، رضایت و تاثیر مثبت در جهان به طور همزمان است. اما این بدان معنا نیست که آسان است. همانطور که هر کارآفرین موفقی به شما خواهد گفت، ایجاد یک کسب و کار نیازمند تلاش و فداکاری زیادی است. بیشتر کارآفرینان قبل از اینکه به موفقیت برسند، چندین سال شکست و ناامیدی را تجربه میکنند.
اما فقط این دلیل که ایجاد یک کسب و کار موفق آسان نیست، به این معنی نیست که راههایی وجود ندارد که بتوانیم سفر را کمی آسانتر کنیم. همانطور که تونی رابینز اغلب میگوید: موفقیت سرنخهایی بهجا میگذارد.
شما به عنوان یک کارآفرین، همیشه لازم نیست از مسیر آزمون و خطا به موفقیت برسید! مهم نیست اکنون در چه مرحلهای هستید، همیشه نکات اساسی، افراد و شرکتهای دیگری هستند که میتوانید به خوبی از آنها درس بگیرید.
در سالهای متوالی، بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده همواره این امتیاز را داشته است تا از زندگینامه افراد موفق، محتوای آموزشی تولید کند. پس از بررسی این منابع، تصمیم گرفتیم تا مهمترین نکات موجود در کسب و کار این افراد موفق را تبیین کرده و در این نوشته، آن را با شما به اشتراک بگذاریم.
از صمیم قلب امیدواریم که این نوشته که مجموعهای از توصیههای لازم برای حرکت در مسیر کسب و کار بوده و شامل اشتباهات پرهزینهای که باید از آن اجتناب شود نیز میشود، در هنگام ساختن کسب و کار شما، تاثیر مثبتی داشته باشد و بتواند به شما کمک نماید.
در ادامه با ما همراه باشید.
کسب و کار چیست؟
در یک دیدگاه کلی، هر کار و فعالیتی که باعث شود تا خدماتی را به بازار ارائه دهیم و آن را به فروش برسانیم، کسب و کار نام دارد.
اما خارج از دیدگاه کلی چطور؟
اگر بخواهیم با یک دیدگاه درست در این خصوص صحبت کنیم، باید گفت کسب و کار یک سیستم است. سیستم به یک مجموعه از عناصر گفته میشود که در کنار یکدیگر به فعالیت پرداخته و با یکدیگر در ارتباط هستند، ارتباطی که سبب میشود تا این عناصر یکدیگر را کامل نمایند. همین موضوع است که سبب میشود این عناصر در کنار یک دیگر، یک مجموعه متحد و واحد را تشکیل دهند که این مجموعه، یک هدف مشخص را دنبال مینماید.
کسب و کار را میتوان به عنوان حالتی از مشغولیت نیز تعریف کرد و به طور عام، شامل فعالیتهایی میشود که تولید، خرید کالا و خدمات را با هدف کسب سود در بر میگیرد.
باتوجه به این تعاریف، میتوان دریافت که کسب و کار، با خرید و فروش کالا و همچنین تولید کالا یا عرضه خدمات، آن هم برای کسب سود، سر و کار دارد. هر فعالیت و کسب و کار نیز الزامات خاص خود را دارد و برای دستیابی به یک موفقیت چشمگیر، باید به این الزامات توجه شود. درست به مانند راندن یک اتومبیل در یک جاده که به گواهینامه، مهارت و توجه به الزامات نیازمند است.
اکنون که یک دیدگاه کلی از این سیستم در نظر دارید، لازم است بدانید این سیستم سه عنصر مختلف را به همراه دارد، عناصری به نام هدف، اجرا و نتیجه که در زیر، تعریف کوتاهی از هر یک بیان میکنیم:
- هدف
هدف، یکی عنصر بسیار مهم در این سیستم است، عنصری که عموما به مدیریت و رهبری یک کسب و کار مربوط میشود. این هدف شامل یک چشمانداز، ماموریت و یا اهداف میباشد که باید هر سه را به دقت شناسایی کرده و برای دستیابی به آن، استراتژی و برنامه عملیاتی در نظر گرفته شود. - اجرا
دومین عنصر، اجرا نام دارد، عنصری که در آن باید برنامهها و ایدههای مورد نظر پیادهسازی گردد. مرحلهای که در آن، لازم است تا خدماتی ایجاد شود و این خدمات به مشتریان و مخاطبین عرضه گردد. البته تنها عرضه در این دسته جای ندارد و مواردی همچون خدمات پس از فروش و بهبود کیفیت محصولات و غیره نیز شامل این مرحله میگردد. در حالت کلی، هدف از موارد بیان شده در این دسته، خلق نتیجه میباشد. - نتیجه
گاهی اوقات دیدگاه نسبت به یک کسب و کار سنتی میباشد. پرواضح است که در کسب و کارهای سنتی، مهمترین نتیجه، بحث فروش و سودآوری است. اما در کسب و کارهای امروزی و مدرنتر چطور؟
با توجه به تغییرات محیط و مدلهای کسب و کار امروزی، نتایجی که در این کسب و کارها دنبال میشود نیز دچار تغییراتی بوده است. از مهمترین نتایج مطلوب برای کسب و کارهای امروزی که در یک فضای بشدت رقابتی هستند، میتوان به مواردی همچون خلق، حفظ و ارتقاء مشتری و همچنین ایجاد رضایت پیوسته و وفاداری اشاره نمود.
عموما این نتایج، از طریق ایجاد تمایز و تفاوت به وجود میآید. تفاوتهایی که کسب و کار هر شخص را به برندی خوشنام، قابل اعتماد و مشخص در یک بازار هدف از مشتریان بدل مینماید.
برای موفق شدن در یک فعالیت ورزشی، نیاز به آموزش دیدن و تمرین پیوسته میباشد، یا برای رسیدن به دوران بازنشستگی راحت، نیاز به سرمایهگذاری با یک آگاهی بسیار بالا میباشد. کسب و کار نیز به همین شکل است، اگر قصد دارید شما نیز در کسب و کار خود موفق باشید، نیاز به آموزش اصول کسب و کار داشته و باید بدانید که اصول کسب و کار موفق و فرمول آن متفاوت است. در میان این اصول و آموزشها، الزمات قطعی فراوانی وجود دارد که باید ضمن شناخته شدن، پیادهسازی و مدیریت شوند تا کسب و کار به موفقیت برسد. بسیاری از بایدها وجود دارند که از این بین، مهمترین و اساسیترین بایدها را در این نوشته بیان میکنیم که برای آغاز، پیشبرد و رشد یک کسب و کار سودآور، بسیار ضروری و لازم هستند.
با این گفتهها، میتوانیم برای هر کسب و کار، برخی ویژگیها را بیان نماییم که در پردرآمدترین مشاغل دنیا نیز قابل مشاهده هستند، ویژگیهایی همچون:
- فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش
- معاملهی کالاها و خدمات
- تکرار معاملات
- انگیزهی سود
- کسب و کار، توأم با ریسک
آموزش پیشنهادی
دوره سیر تا پیاز یافتن شغل مورد علاقه و موفقیت در آن
کسب و کار موفق چیست؟
تا این لحظه به تعریف کسب و کار و بیان ویژگیهای یک کسب و کار پرداختیم، اما در میان این کسب و کارها، برخی بسیار موفق هستند. پیش از اینکه با الزامات و تکنیکهای دستیابی به یک کسب و کار موفق آشنا شویم، شناخت مفهوم اساسی کسب و کار موفق بسیار سودمند و لازم است. احتمالا همه ما به خوبی میدانیم که احتمال وجود یک مسیر میانبر برای دستیابی به کسب و کاری موفق، تقریبا صفر است و نباید به دنبال یک فرمول جادویی برای رسیدن به یک کسب و کار موفق و ایدهآل بود. بدون شک هر شخص کارآفرینی این دغدغه را دارد تا از شکست مصون بماند. پس بد نیست به یک مولفه اساسی برای رسیدن به کسب و کار موفق اشاره شود، مولفهای به نام “زمانبندی راهاندازی کسب و کار”
هر شخص کارآفرین و صاحب یک کسب و کار، قصد دارد کسب و کارش را به سمت موفقیت ببرد، اما تعیین معنای موفقیت کمی دشوار است!
- آیا این کارآفرین تنها قصد دارد تا درهای شرکت و کسب و کار را باز نگه دارد؟
- به دنبال یک اختراع و محصولی است که بتواندی بر گرمایش جهانی غلبه کند؟
- تبدیل به یک میلیونر و یا یک میلیاردر شود؟
برخی صاحبان کسب و کار، بدون هیچ ایده روشنی، نسبت به اینکه چه چیزی را به عنوان یک کسب و کار موفق در نظر میگیرند، وارد عمل میشوند.
در حالت کلی، معیارهای معمول موفقیت در کسب و کار برای شما شامل رشد شرکت، درآمد کسب شده یا توانایی شما برای حفظ و کنترل کسب و کار برای آینده میباشد و هیچ استانداردی وجود ندارد چرا که همه کارآفرینان، تنها به یک دلیل وارد تجارت نمیشوند. پس بد نیست بدانید که انتخاب تعریف شما از یک کسب و کار موفق، بهترین راه برای رسیدن به رضایت است.
به گفته هاروارد بیزینس ریویو میتوان از موفقیت یک دستهبندی داشت:
- برای یک شرکت سهامی عام:
در یک شرکت سهامی عام، موفقیت معمولا تحت عنوان به حداکثر رساندن ارزش سهامداران تعریف میشود، چرا که افراد و سازمانها معمولا سهام شرکت شما را خریداری میکنند تا از این سرمایهگذاری درآمد کسب نمایند. در بسیاری از این دست شرکتها، تمرکز اصلی بر ارزش دارایی سهامداران قرار داده شده است و این ارزش، برای صاحبان کسب و کار، یک معیار بسیار عالی و رضایتبخش است تا دریابند که آیا تجارت آنها یک کسب و کار موفق بوده است یا خیر؟ - کارآفرینان و استارتآپها:
کارآفرینان و استارتآپها اما وضعیت متفاوتی دارند. شما به عنوان صاحب یک استارتآپ، ممکن است غیر از خود، شرکا و چند سرمایهگذار محدود، شخص دیگری را همراه نداشته باشید. چشمانداز شما از یک کسب و کار موفق، بدون شک شامل کسب درآمد میباشد، اما اکثر کارآفرینان و استارتآپها، آرزوی چیزی فراتر از یک نتیجه خوب را دارند و این معیار متفاوتی از موفقیت در کسب و کار را معنا میبخشد.
راهاندازی یک کسب و کار بسیار آسان است، اما اجرای موفقیتآمیز آن، نیازمند زمان، تلاش و تعهد است. برای بررسی کسب و کارهایی که همواره مشتری را در خط مقدم کسب و کار نگه میدارد و برای صنعت خود، اعتبار و تخصص ایجاد کردهاند، وقت بگذارید. اینها بهترین معلمان هستند، حتی اگر در مسیر کسب و کار خود، چند گامی را اشتباه برداشته باشند. سپس، بعد از مطالعه و بررسی این کسب و کارها، آنچه را که آموختهاید، با الگوی طرح کسب و کارتان هماهنگ کرده و به آن عمل نمایید. شما زمانی در راهاندازی و حفظ یک کسب و کار موفق هستید که مشتریان شما خوشحال باشند و شما درآمدی را کسب نمایید.
اصول مهم در راهاندازی یک کسب و کار:
عموما این روزها، راهاندازی یک کسب و کار هنر نمیباشد و چیزی که در این بین از اهمیت بالایی برخوردار است، این است که یک کسب و کار به شکل اصولی راهاندازی شده و با همین اصول مختلف، به سمت موفقیت گام بردارد؛ موفقیتی که نه تنها در یک سودآوری، بلکه در آینده بسیار درخشان نیز دیده میشود. بدون توجه به تعریف شما از موفقیت، برخی نکات کلاسیک تجاری در خصوص موفق شدن شرکت شما باید پیادهسازی گردد. موفقیت یک کسب و کار نیازمند تلاش، پشتکار و برنامهریزی صحیح است. زمانی که پی بردید در یک کسب و کار، چه چیز برای شما حائز اهمیت است، شروع به طراحی یک برنامه کرده و اصول یک کسب و کار را رعایت نمایید.
عشق، شور و انگیزه:
عشق یعنی شرط اساسی پروژههای کسب و کار و کارآفرینی. بدون شک برای همه ما پیش آمده است که بدون احساس خستگی، کار و فعالیتی را دنبال کنیم. همه ما یک کار را در نظر داریم که برای به اتمام رساندن آن، قید خواب را نیز بزنیم. بسیاری از ما، در خصوص یک مسئله به تعریف و توضیح میپردازیم، بدون اینکه ذرهای حس خستگی در ما جای بگیرد. هر یک از ما، کاری را در نظر داریم که حاضریم آن را با هیجان کامل، تا پایان عمر ادامه دهیم.
چیزی که در تمام مثالهای بالا موج میزند، مفهوم عشق است. وجود عشق و انگیزه در کسب و کار، بدون شک سبب موفقیت شده و شروع تا عملی شدن یک پروژه، دادن حقوق به کارمندان و غیره، همگی از انرژی کسب شده از عشق به کسب و کار حاصل میگردد.
تهیه و طراحی یک برنامه:
براساس تعریفی که از موفقیت دارید، یک برنامه طراحی کنید و اهدافی را نیز برای خود تعیین نمایید؛ اهدافی که نشان میدهد در یک، پنج و یا ده سال آینده قرار است به کجا برسید و میخواهید کسب و کارتان در چه نقطهای باشد و چه مقدار به دستیابی به چشمانداز خود نزدیک خواهید بود؟
در تهیه این برنامه نیز واقعبین باشید! در صنعت خود تحقیق نمایید تا متوجه شوید اهداف شما در زمینه محیط رقابتی چه مقدار واقعبینانه است؟ برای مثال، اگر به عنوان یک نانوا در یک شهر کوچک مشغول به کار هستید، تبدیل شدن به برترین نانوا در صنعت محلی شما، ممکن است واقعبینانه باشد؛ اما کوبیدن مایکروسافت و دیزنی، نمیتواند زیاد واقعبینانه باشد.
نکته دیگر در تهیه این برنامه و اهداف آن، این است که بررسی نمایید آیا این اهداف، اهدافی هوشمند هستند؟ اهداف هوشمند اهدافی هستند که مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندی شده هستند. اگر اهداف شما هوشمند نیستند، سعی کنی برای ساختن اهدافی هوشمند تلاش کنید. زمانی که اهداف شما مشخص و قابل اندازهگیری نباشند، تشخیص اینکه آیا به آنها میرسید یا خیر، دشوار خواهد بود.
بزرگ فکر کردن:
در ابتدای مسیر راهاندازی کسب و کار خود، آیندهای بزرگ ترسیم کرده و برنامههای خود را برای رسیدن به این هدف در جای خود قرار دهید. هرگز در فکر و خیال خود، به کم قانع نشوید و درخشانترین آینده را برای خود و کسب و کارتان متصور شوید. ولی این را نیز به یاد داشته باشید، تنها فکر بزرگ کافی نیست و از آن مهمتر این است که به آرزوهای تجاری خود، ایمان داشته باشید. درست شبیه به بسیاری از مالکان ثروتمند و مشهور برندهای معروف جهان که با آرزوهای بزرگ گام در یک کسب و کار نهادهاند.
البته از این موضوع نیز نگذریم که برخی مالکان کسب و کار نیز به نتیجه نمیرسند، چرا که هدف آنها از راهاندازی یک کسب و کار، تنها و تنها کسب درآمد بوده و هیچ آینده و فکر دیگری در خصوص کسب و کار خود متصور نبودهاند. این موضوع را میتوانیم در افرادی ببینیم که به محض کسب یک درآمد، آن را در مسیر توسعه کسب و کار خود خرج نکرده و به سراغ خرید املاک رفته و به دریافت یک اجارهبهای ناچیز، قانع میشوند.
ضمنا به یاد داشته باشید که علاوه بر این فکر بزرگ نسبت به این کسب و کار و پرورش آرزوهای بسیار زیاد در ذهن، یکی از مولفههای مهم در یک کسب و کار موفق این است که باید بسیار خوشبین باشید. برای خوشبینی نیز هیچ تفاوتی ندارد که اکنون در کجای مسیر ایستادهاید و اصلا تفاوتی ندارد که در ابتدای این مسیر هستید، و یا سالهاست با شرایط مختلف دست و پنجه نرم میکنید! خوشبینی نسبت به آینده کسب و کار، درست همان چیزی است که اعضای سازمان را به پیش میراند.
کوچک شروع کردن:
شاید برای شما جالب باشد که شخصیتهایی همچون استیو جابز و جف بزوس، افراد موفق و مشهور دنیای امروز، فعالیت خود را از گاراژ(پارکینگ) منزل آغاز کردهاند. اگر شخصی فکر و ایده بزرگی در سر دارد، بهتر است در ابتدا کار را در یک جای کوچک آغاز نماید. بسیاری از افراد، در ابتدا از منابع محدودی برخوردار هستند، منابعی که میتواند سرمایه، تجربه، روابط تجاری و غیره باشد. در این شرایط، بهترین کار تمرکز بر بازار کوچک بوده تا در ابتدا در آن نقطه، نشان کسب و کار خود را به یک برند تبدیل کرده و سپس، رفته رفته با کسب اعتبار، به افزایش روابط تجاری خود پرداخته و از اعتبار به دست آمده، برای ورود به بخشهای دیگر بازار استفاده نمایند.
سریع رشد کردن:
در خصوص فکر بزرگ و شروع کوچک صحبت شد؛ این دو عامل برای تسریع در رشد شرکت بسیار مفید است، اما چیزی که به کسب و کار سرعت بیش از اندازهای میبخشد، استفاده از منابع دیگران میباشد. به همین جهت امروزه استفاده از راهبردهایی مثل کسب و کارهای زنجیرهای، تولید تحت لیسانس، خرید شرکتهای کوچک با قابلیت رشد بالا، سرمایهگذاری مشترک و غیره، هر روزه در حال گسترش است.
بازار را درک کرده و شاخصهای کلیدی عملکرد را مشخص نمایید:
از اهمیت انجام تحقیقات دقیق بازار غافل نشوید. شما به دادهها و اطلاعات مشخصی درخصوص مشتریان ایدهآل خود، بازار رقابتی موجود، رشد و تقاضای مورد انتظار، روند بازار و موارد دیگر نیاز دارید. این نکات و بینشها، بسیار ارزشمند بوده و در تصمیمات و اهداف تجاری، بسیار کمک میکنند.
همواره 4 نکته اساسی را برای خود روشن کنید، 4 عنصر اساسی به نام محصول، قیمت، تبلیغ و مکان آن. این عناصر میتوانند به عنوان راهنما در تحقیقات بازار، برنامه بازاریابی و نوع مشتری مفید ظاهر شده و حتی اگر اطمینان ندارید که از کجا کار را آغاز نمایید، به عنوان یک نقطه شروع فوقالعاده عمل میکنند. البته این 4 نکته، برای بررسی دقیقتر، میتواند 8 مورد باشد؛ محصول، قیمت، مکان، تبلیغ، افراد، فرآیند، شواهد فیزیکی و عملکرد که در انعکاس بازاریابی مدرن، با دقت بیشتری عمل میکند.
این نکته را نیز بیان کنیم که اگر اهداف و برنامههای شخصی برای سلامت روان خود نداشته باشید، در اداره کسب و کار خود به اندازه کافی موثر واقع نخواهید شد.
تهیه یک طرح تجاری:
افکار شما در خصوص یک طرح تجاری، باید در جایی نوشته و با همه ذینفعان، به اشتراک گذاشته شود که در عصر امروز دیجیتال، یک کار بسیار آسان و مفید است. یک سند جذاب که در فضای ابری ذخیره شده و در دسترس همگان قرار دارد. این سند علاوه بر فراهم کردن امکان ثبات و همکاری مضاعف، در طول زمان به تکامل نیز میرسد و میتوان تغییرات را به شکل خودکار انجام داد، ذخیره کرد و به اشتراک گذاشت.
پس یک طرح ایجاد کنید، اهداف را در آن تعیین کنید، گردش کار را مشخص نموده و آنها را یادداشت نمایید.
تعیین اهداف سودآوری و درآمدی:
برای موفقیت یک کسب و کار، باید به مقدار مناسب درآمد کسب کرد تا علاوه بر حفظ کار و پروژه تجاری، بخشی از درآمد صرف رشد آینده کسب و کار شود.
پس بسیار مهم است که در راهاندازی کسب و کار، هزینههای مختلف از جمله منابع، تولید، کارکنان، سرمایه و موارد دیگر در نظر گرفته شود و بتوانید تعیین کنید که به صورت ماهانه، سهماهه و سالانه به چه مبالغی نیاز دارید.
ایجاد یک تیم منابع انسانی فوقالعاده:
متاسفانه، بسیاری از کسب و کارها، قدرتی که فرهنگ و مشارکت کارکنان، میتواند در تمامی جنبههای کسب و کار داشته باشد را نادیده میگیرند. کارکنان شاد و متعهد، کارهای بزرگی انجام داده و رشد کسب و کار را سرعت میبخشند.
- زمانی که کسب و کار شما، روی فرایندهای آموزشی خود سرمایهگذاری کند، متوجه میشوید که کارکنان آمادگی بیشتری برای انجام کارهای بزرگ و مقابله با چالشهای کسب و کار دارند.
- برداشتن گامهایی به منظور اندازهگیری و بهبود مشارکت کارکنان، میتواند بهرهوری را افزایش داده و احساسات کارکنان را نیز بهبود ببخشد و سبب شود تا کارمندان، تمایل بیشتری به توصیه کاسب و کار شما به دوستان و آشنایان داشته باشند.
- مباحث عملکرد ماهانه و فصلی، سبب ایجاد رفاقت بیشتر در تیم تجاری شده و بهبود سلامت روانی کارکنان را به دنبال خواهد داشت. این جلسات، محیطی قابل اعتماد ایجاد میکند که منجر به نوآوری نیز میگردد.
کسب و کار کوچک در ابتدای راه، میتواند با داشتن یک فرهنگ مثبت، مسیر شغلی قوی و استخدام افراد آموزشدیده، متقاضیان کمیاب را جذب کند. متخصصان برتر، نه تنها در بخش و تیم خود، بلکه در سراسر یک سازمان به دنبال احترام هستند و همواره علاقه دارند تا برای کسب و کارهایی به فعالیت مشغول شوند، که آن کسب و کار، برای کاری که انجام میدهند ارزش قائل باشد. به همین دلیل است که برای جذب استعداد برتر، مدیر یک کسب و کار باید فرهنگ مثبت و حمایتی خود را برجسته کرده و بر چگونگی آنها، تاکید نماید. پس باید درک کرد که موقعیت این استعداد و نیروی کاری قوی، بخشی از محرکهای اصلی رشد شرکت است.
به دنبال استعداد مناسب برای برند خود بروید:
اگر میخواهید برای کسب و کار خود، موفقیتی طولانی مدت را به ارمغان آورید، باید به جمعآوری استعدادهای مناسب برای توسعه برند خود بپردازید. تیم شما به عنوان اسکلت شرکت در نظر گرفته شده و حضور یک شخص که برای کار مدنظر شما مناسب نیست، سبب اختلال در مسیر پیشرفت شما میگردد. پس همواره لازم است استعدادهایی را جذب نمایید که در دیدگاه، با شما تفاهم داشته و این سبب افزایش احتمال موفقیت خواهد گردید. برای آگاه شدن از اهمیت این موضوع، بد نیست اشارهای به کیب اسکیبیکی داشته باشیم، او معتقد است:
“هنگامی که شرکت خودم را راه انداختم، ارتباطات زیادی نداشتم، اما متعهد به تشکیل تیمی بودم که همگی دیدگاه یکسانی با من داشتند، و در عین حال تجربهی مورد نظر و دلخواه را در اختیار داشته و به خوبی از نقش خودشان آگاه بودند”.
ارائه مزایا برای کارکنان:
تا اینجای کار، یک منابع انسانی ایجاد کرده و یک تیم با استعداد جمعآوری کردهایم. اما بخش کلیدی یک تیم قوی این است که مطمئن شوید تیم شما با انگیزه و به خوبی به فعالیت ادامه داده و بتواند به شکل موثر، کار خود را انجام دهد. به همین دلیل است که ارائه مزایا برای کارکنان بسیار مهم است. در زمان استخدام، میزان بودجه برای پوشش مزایای کارکنان را در نظر بگیرید و زمانی که بودجه خود را شناسایی کردید، در نظر بگیرید که چه مزایایی در سطح شرکتی و محلی، برای کسب و کار شما لازم است. مزایایی همچون:
- مالیات و بیمه بیکاری
- غرامت کارگران
- ارائه مرخصی خانوادگی و پزشکی مطابق با قانون مرخصی
- بیمه سلامت
- پسانداز بازنشستگی
- تعطیلات و تعطیلات باحقوق
- بیمه از کار افتادگی
- بیمه عمر
به کارگیری اجزاء مناسب، برای استراتژی رشد کسب و کار:
امروزه، برنامهها، محصولات و راهحلهای فضای ذخیرهساز ابری، به شکل تصاعدی در حال افزایش است. در میان این ابزارها جستجو کرده و مواردی که میتوانند در بهینهسازی کسب و کارتان مفید باشند را شناسایی و استفاده نمایید.
امروزه حتی کسب و کارهای کوچک نیز تمام ابزارهای مورد نیاز خود را در دست دارند. برای مثال، یک CRM که رایگان، همیشگی و همهکاره میباشد. برای پاسخ به این سوال که معنی CRM چیست باید بگوییم در ابتدا از واژه CRM برای افزایش کیفیت خدمات مشتریان استفاده میشد، اما امروز این واژه به کل استراتژی یک کسب و کار مرتبط میشود. نرم افزار CRM در سازمان به عنوان اصلی ترین ابزار مدیریت فرآیندهای فروش، بازاریابی و خدمات مشتریان و همسو کردن فعالیتهای شرکت شناخته میشود. به کمک CRM همه فرآیندهای شرکت، سیاستهای کاری و افراد تیمهای مختلف، در یک پلتفرم یکپارچه شکل خواهد گرفت.
انتخاب یک ابزار مناسب میتواند چالشبرانگیز باشد. به همین سبب، بهتر است در زمان تصمیمگیری برای استفاده از یک ابزار، چند نکته مورد توجه قرار بگیرد:
- فرآیندهایی را که قصد دارید از ابزارها برای آن استفاده کنید را شفاف کنید.
- دقت کنید که هر یک از آن ابزارهای در دسترس، چگونه میتوانند یک فرآیند را آسانتر یا کارآمدتر نمایند.
- حتی اگر وسوسه شدید تا به سراغ یک ابزار همهکاره بروید، بهتر است ابزاری را انتخاب نمایید که یک کار بسیار خاص و تخصصی را انجام میدهند.
- میان ارزش ابزار در ارئه یک کار و مبلغ ابزار، مقایسه انجام دهید.
- به انعطافپذیر بودن ابزار دقت کنید؛ این ابزار باید همراه با کسب و کار شما رشد کند و بتواند نیازهای درحال تغییر را نیز برآورده نماید.
مواردی که یک کسب و کار را به موفقیت میرساند:
موفقترین کسب و کارها، هرکاری را که انجام میدهند، حول مشتریان خود متمرکز میشوند، حس اعتماد را در خود پرورش میدهند و در فضای خود متخصص میشوند. زمانی که یک کسب و کار، این سه مورد را ترکیب نماید، میتواند عمیقا مخاطب هدف را درک کرده، وفاداری مشتری را ارتقاء داده و راهحلی برای چالش موجود ارائه دهد که در هیچ جای دیگر، نمیتواند بهدست آورد.
در ادامه، مواردی بیان شده است که به شما کمک میکند تا آنچه را که میتوانید، برای اطمینان از موفقیت کسب و کار خود، به کار بگیرید.
مدیریت پول:
موفقیت و پیروزی در هر کسب و کاری زمان زیادی را میطلبد و از این رو، اگر سرمایه کم و محدودی را دارید، باید با درایت به استفاده از آن بپردازید. صاحبان کسب و کار باید این بخش از کسب و کار را بسیار جدی بگیرند. این بخش تنها به شروع کار مربوط نشده و حتی پس از شروع کار و در زمان عملیاتی کردن پروژهها، مورد نیاز است، چرا که تمامی برنامهها و نقشهها بر پایه همین بخش مهم استوار است.
تمرکز بر بازار هدف و یک محصول تخصصی:
تصور کنید در سراسر یک کشور، مردم به یک محصول مشترک نیاز دارند، اما به سبب منطقه جغرافیایی، محل سکونت، سطح تحصیلات، سطح درآمد، سبک زندگی و غیره، سلیقه مردم در انتخاب این محصول، متفاوت باشد. با این تفاسیر نیاز است تا محصولاتی برای سلایق متفاوت تولید شود، ولی باید توجه داشت که منابع اولیه کسب و کار محدود است و نمیتوان تمام نیازها و سلایق را تامین نمود. در اینجا اهمیت تمرکز بر بازار هدف و یک محصول تخصصی مشخص میشود و در ابتدای راهاندازی کسب و کار، باید فعالیت را در راستای بازار هدف و نوع محصول متمرکز نمود.
پرواضح است که امروزه، اکثر کسب و کارها به سمت تخصص گرایی گام برداشته و در زمینه طراحی، تولید، برندینگ و توزیع به سمت تخصصی شدن حرکت مینمایند. زمانی که یک کسب و کار، از یک تخصص با دانشی بالا برخوردار است، تمام منابع خود را بر یک طراحی متمرکز کرده است. برخی کسب و کارها نیز در زمینه تولید، فعالیتی را در پیش گرفتهاند، به همین جهت شکل جدیدی از کسب و کار را ایجاد کرده که در حوزه برندینگ و پخش محصولات دارای تخصص هستند.
برای بیان یک مثال در خصوص محصول تخصصی، بد نیست سری به زندگینامه کیم وو چونگ زده و این موضوع را در زندگی ایشان مشاهده کنیم. کیم وو چونگ یک شخصیت کرهای بود، اما در کمال تعجب همگان، کارخانه لاستیکسازی خودرو را در کشور سودان تاسیس کرد و برای این کشور، مشغول به تولید لاستیک خودرو گردید؛ اقدامی که او دلیل بسیار جالبی نیز برای آن داشت. به عقیده کیم وو چونگ، کشور سودان، کشوری وسیع و بیابانی بود که از منابع نفتی سرشاری نیز برخوردار بوده و در این کشور کارخانه لاستیکسازی وجود نداشت. هر خودرو به 5 لاستیک نیاز دارد و با توجه به وسعت کشور سودان و گرمای هوا و همچنین فاصله زیادی که میان شهرها بوده، در نتیجه استهلاک زیادی نیز وجود دارد. همین انتخاب هوشمندانه در تولید یک محصول تخصصی، سبب شد تا کارخانه ایشان به یک رونق چشمگیر دست یافته و حتی بسیاری از محصولات خود را پیشفروش نماید. رونقی که نشان افتخار دولت سودان را نیز برای کیم وو چونگ به همراه داشته است.
نوآوری در محصول و کسب و کار:
نوآوری خلاقیتی است که در محصول، شکل انجام کار و فرآیندهای کاری پیاده شده باشد. در کشور ما نیز، کارآفرینان، مدیران و مالکان زیادی وجود دارند که از خلاقیت بسیار بالایی برخوردار هستند، اما در تبدیل این نوآوری به یک ارزش واقعی، برای بازار و مشتریان مشکل دارند. ضمن اینکه درصورت حضور این نوآوری در بازار، این محصول برای مشتری تکراری شده و حتی ممکن است توسط بسیاری از کسب و کارها، به شکل کپی تولید شده و عرضه محصول شما افول کرده و تا مرز توقف نیز برود. به همین سبب شما باید دائما بهروزرسانی نوآوری خود در کسب و کارتان را در دستور کار قرار داده و همواره جدیدترینها را به بازار و مشتریان عرضه نمایید.
بهروز بودن:
بسیاری از افراد در یک دوره آموزشی شرکت میکنند و یا دانشی را از دوران دانشگاه با خود به همراه دارند و همواره بر این باورند که علم و دانش اندوخته شده در مدت دوره یا دانشگاه، برای پیش رفتن در مسیر کسب و کار، کافی میباشد، در حالی که این یک تصور اشتباه است. در این روزهایی که همواره علم و دانش در هر زمینهای، پیوسته در حال بهروز شدن و پیشرفت است، صاحبان کسب و کاری به موفقیت میرسند که همواره خود را در زمینه مورد نظر، بهروز نگه دارند. ضمن اینکه زمانی که شما به عنوان یک مدیر، دائم به دنبال بهروزرسانی اطلاعات قبلی خود باشید، به عنوان یک الگو برای نیروی کار خود قرار گرفته و به شکل دومینووار، افراد شاغل در شرکت شما نیز به دنبال بهروزرسانی اطلاعات خود میروند.
بررسی وضعیت آمار و ارقام اقتصادی و کسب و کار به شکل مداوم:
اغراق نیست اگر دنیای امروز را به عنوان دنیای علم آمار نسبت دهیم. پیشرفتهای امروزی علم آمار سبب شده است تا هر شخصی که صاحب یک کسب و کار است، به تمام اطلاعاتی که به کسب و کار او مرتبط است، دسترسی داشته باشد. اطلاعاتی همچون سابقه خرید مشتریان و موجودی اموال شرکت و کسب و کار و غیره که مدیر موفق یک کسب و کار، باید همواره متوجه این آمار بوده و با توجه به تغییرات، بهترین تصمیم را بگیرد.
ضمناً، بدون شک، یکی از اصول بسیار مهم موفقیت در کسب و کار، بررسی وضعیت اقتصاد کلان میباشد. در ایران عزیز که فراز و فرودهای بسیاری را در اقتصاد شاهد هستیم، بهزودی شاهد روزی خواهیم بود که دورههای بحرانی پایان پذیرفته و رونق و سرزندگی به اقتصاد باز گردد. اما در این میان هر شخص که به دنبال راهاندازی یک کسب و کار است، باید به شکل مداوم وضعیت اقتصاد کلان و بازارها را مورد بررسی قرار داده تا در بهترین زمان ممکن، توانایی پیشگام شدن و پیشی گرفتن از رقبا را کسب نماید. به همین منظور، شما به عنوان شخص نخست کسب و کار، باید همواره مباحث اولیه تحلیل اقتصادی را آموخته و ضمن دنبال کردن اخبار، جو کلی اقتصاد را تحت بررسی قرار دهید؛ البته باید توجه داشت که بررسی دقیق و حرفهای مباحث اقتصادی، نیازمند تخصص مالی سطح بالایی نیز خواهد بود.
فروش بالاترین اولویت:
بدون شک، فروش همان کلید گمشدهای است که به سرعت، ارزش محصول و یا خدمات شما را ثابت خواهد نمود. پیشرفت شما در کسب و کار نیز بدون شک در گرو فروش میباشد. کارلو سیسکو، بنیانگذاری شرکت Select، به منظور ایجاد پایه و اساس کسب و کار خود، از ابتدا فروش را در اولویت قرار داد و معتقد است که:
“به عنوان یک کارآفرین، شما دائما دیدگاه خود را به کارکنان، شرکا، سرمایهگذاران و مشاوران فعلی و آیندهنگر میفروشید. بالا و پایینهای پیش رویتان را بشناسید و بیوقفه تلاش کنید. شما باید اعتماد به نفس کافی را برای قد علم کردن در اتاقی از صدها نفر آدم یا گروهی از مدیران ارشد داشته باشید”.
ایده بسیار مفید است، اما بدون فروش، احتمالا همگی محکوم به شکست خواهید بود. افرادی که در فروش از برتری خاصی برخوردار هستند، به کسب و کار خود یک مزیت رقابتی میدهند.
یک مذاکرهکننده عالی، تبلیغات خوب و یا یک متخصص روابط عمومی برای شما یک دارایی بسیار عالی است، اما این دارایی عالی در صورتی که شما به شکل فعال از مردم درخواست نکنید تا آنچه تولید کردهاید را بخرند، کاملا بی ارزش خواهد بود.
بازاریابی به شکل هوشمندانه:
از مهمترین بخشهای یک کسب و کار موفق، بازاریابی حرفهای و هوشمندانه است. برای رونق یک کسب و کار، با توجه به دوران اقتصادی همراه با رکود، جغرافیا، سلایق مختلف و غیره، شما نیازمند یک خلاقیت و نبوغ هستید تا در دوران رونق بازار، هر کالا و خدمتی را با کمترین تلاش به فروش برسانید.
بهترین اقدام این است که یک فهرست از مزایای کالا یا خدمات خود را تهیه نموده و در یک قالب بسیار جذاب، طراحی نمایید. این کار سبب میشود تا در هنگام مواجه شدن با مشتریان، به شکل مجازی یا واقعی، در سریعترین زمان ممکن، نظرشان را برای خرید کالا و یا دریافت خدمات جلب نمایید.
علاوه بر این، مشتریان بالقوه را شناسایی نمایید و بر اساس اولویت، آنها را طبقهبندی کنید تا بتوانید بازاریابی را به شکلی هدفمند و برای مشتریان با اولیت بالا دنبال نمایید تا در انرژی و پول خود نیز صرفهجویی کرده باشید.
گاهی اوقات شنیدهایم که گفته میشود:”هرچه در زمینه بازاریابی فعالیت کنید، کم است!”. این یک جمله نادرست و نگرشی کاملا غلط میباشد. برخلاف این جمله، باید تاکید کرد که بازاریابی را زمانی میتوان عامل مهم کسب موفقیت دانست که کاملا هدفمند باشد. اگر یک کسب و کار ایجاد کردید، به عنوان صاحب این کسب و کار و یک مدیر موفق، باید روشهای مختلف بازاریابی مورد نیاز کسب و کار خود را شناسایی کرده و با انتخاب یک استراتژی درست بازاریابی، به شکلی صحیح بازاریابی را دنبال نمایید تا انرژی، وقت و بودجه مورد نظر برای بازاریابی، به شکلی صحیح مصرف شده و به هدر نرود.
به شکل دائمی در دسترس بودن:
در این زمانه و زندگی مدرن، بسیاری از ما یک فست فود سفارش میدهیم و توقع داریم در عرض چند دقیقه و کوتاهترین زمان ممکن، محصول مورد نظر به دستمان برسد. اگر در یک وبسایت آموزشی مشغول یادگیری هستیم، عموما علاقهمندیم تا درصورت وجود سوال، به سرعت با یک کارشناس به شکل آنلاین و یا تلفنی صحبت کرده و پرسش خود را بیان نماییم. در بعضی موارد نیاز داریم تا لباسی که به خشکشویی دادیم، در همان روز آماده شده و به راحتترین شکل ممکن مبلغ را پرداخت نماییم.
این موضوعات را به خوبی میتوانیم در اطرافمان ببینیم و درک کنیم اگر ما نیز صاحب یک کسب و کار هستیم، حتی اگر این کسب و کار بسیار کوچک باشد، باید آسانترین راه را برای دستیابی به کسب و کار خود فراهم نماییم و باید به خوبی قادر باشیم تا آنچهرا که مشتریان تقاضا میکنند را درست در زمانی که آنها نیاز دارند، برآورده کرده و خدمات خود را در سریعترین زمان ارائه دهیم.
ریسک
از ویژگی یک کسب و کار موفق، آمادگی صاحب این کسب و کار برای ریسک کردن و اصطلاحا شنا در دریای خطرات آینده میباشد. صاحبان کسب و کارهای موفق، همواره به ریسک و خطرپذیری علاقه دارند و همیشه از خود این سوال را دارند که اگر این خطرات برای کسب و کار من نتیجه مثبتی نداشت تکلیف چیست؟ سوالی که نشان میدهد ریسک همراه با عقلانیت و تفکر همراه میباشد.
هرگز از ریسک کردن نترسید چرا که در تمامی کسب و کارهای موفق، صاحبان این کسب و کار درست زمانی دست به برخی کارها زدهاند که شاید کمتر کسی به انجام دادن آنها رغبت داشته باشد. اغراق نیست اگر گفته شود کسب و کاری موفق خواهد بود که هر عضو آن توانایی ریسک کردن را داشته باشد و به خوبی درک کند که اگر به پیروزی برسد، چه جایگاه فوقالعادهای انتظارش را میکشد و در نقطه مقابل، اگر شکست خورد، ممکن است مجبور باشد کار را از صفر شروع نماید.
چند نکته در باب موفقیت در کسب و کار:
مهمترین و اساسیترین اصول در راهاندازی و حرکت در یک کسب و کار بیان شد؛ در این بخش قصد داریم برخی از نکات لازم درخصوص یک کسب و کار را بیان نماییم و مواردی را بیان کنیم که اصول اولیه نبوده، اما رعایت آن، بسیار حائز اهمیت میباشد. پرواضح است که هر مدیر و صاحب کسب و کار، باید برخی ویژگیهای مهم را در خود جای دهد تا بهترین نتایج را کسب نماید. شما نیز اگر قصد دارید به نفر اول در کسب و کار خود تبدیل شوید، بدون شک باید این ویژگیها را در خود جای داده و آن را همواره سرلوحه زندگی کاری خود قرار دهید. این ویژگیها عبارتند از:
- داشتن انرژی زیاد در مسیر کسب و کار:
شما صاحب کسب و کار هستید و احتمالا در این کسب و کار، الگوی اعضای سازمان خود نیز هستید. همین الگو بودن، سبب میشود که دیگر افراد حاضر در کسب و کار، تمام ویژگیهای شما را زیر ذرهبین برده و دائم آن را رصد نمایند. به همین سبب است که یک شرکت و یک کسب و کار، درست در زمانی پویا و فعال میشود که اعضای آن نیز انرژی زیادی را از شخص صاحب کسب و کار دریافت کنند. پس بایید همواره بالاترین سطح انرژی را در اختیار کسب و کار خود قرار دهیم.
- منتظر وقایع غیرقابل پیشبینی بودن:
یک موضوع مهم که بیان شد، موضوع خوشبینی بود. اما با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر دنیای امروزی و آشفتگیهای آن، کسب و کاری موفق است که در عین خوشبینی، همواره آماده و پذیرای وقایع غیرمنتظره نیز باشد. شما به عنوان یک مدیر، باید توانایی تبدیل تهدید به فرصت را به بهترین شکل ممکن در خود پرورش داده و از آن برای مواجه شدن با اتفاقات غیرمنتظره استفاده نمایید.
- دیجیتال، واجبتر از نان شب برای کسب و کار:
یکی از عوامل موفق بودن کسب و کار، حضور در حوزه دیجیتال و فعالیت مستمر و بابرنامه در این حوزه میباشد؛ پس بسیار عالی میشود اگر کسب و کار، تبدیل به یک کسب و کار دیجیتال گردد. برای این کار، باید از بازار دیجیتال و یا دیجیتال مارکتینگ بهینهترین استفاده را نمود. استفاده درست و بهینه از پتانسیلهای حوزه دیجیتال و اینترنت و همچنین تعیین استراتژی این حوزه از بازاریابی، کمک بزرگی برای سازمان و کسب و کار شما به منظور دستیابی به موفقیتهای بیشمار خواهد بود.
- مراوده با دیگر کسب و کارها:
مدیر خوب در یک کسب و کار، مدیری است که دائما به کسب و کارهای دیگر سر زده و با صاحبان آن کسب و کار، درخصوص مسائل مختلف، جلساتی برقرار نماید و همچنین، در مسیر پیشرفت کسب و کار، همیشه در حال جستجوی راههای جدید برای انجام بهتر کارها باشد و از نزدیک، شرکتها و استراتژی آنها را مشاهده نماید. اصلا برای یک صاحب کسب و کار پسندیده نیست که تنها در اتاق شخصی نشسته و دائما با کارکنان خود جلسات متعدد برگزار نماید.
- صداقت با کارکنان را از یاد نبرید:
در هر کسب و کاری، فراز و نشیبهایی وجود دارد و این موضوع از هیچکس پنهان نیست. در زمان نشیبهای کسب و کار، فعالیت ما توأم با اخبار بد میشود و از ویژگیهای یک مدیر موفق و توانا، صداقت او با کارکنان کسب و کار است؛ صداقتی که در آن، یک مدیر خوب بهجای انکار اخبار بد، با آنها کنار آمده و آن را با سایر اعضا مطرح نماید.
- سختکوشی؛ یک فاکتور مهم:
به نظر میرسد همگی به خوبی با این فاکتور آشنا بوده و توضیحات زیادی لازم ندارد. پرواضح است که برای دستیابی به موفقیت در هر فعالیت و کسب و کاری، باید اولین اصل یعنی سختکوشی و داشتن پشتکار رعایت شود. به عنوان یک مدیر و از آن مهمتر، یک الگو برای کسب و کار، این فاکتور مهم را در خود قرار دهید چرا که این کار سبب میشود سختکوشی در تک تک اعضای کسب و کار شما ایجاد شده و برای تمام سازمان شما، به یک عادت بدل گردد؛ پس قبل از هرچیز، شما باید به عنوان یک مدیر این ویژگی را در خود ایجاد کنید و بدانید که با پشت میز نشستن، نمیتوانید این خصیصه را در میان اعضاء ایجاد نمایید. بد نیست در این خصوص جملهای از برایان تریسی نقل کنیم:
“شما برای بقاء خود 8 ساعت در روز کار میکنید. بیش از 8 ساعت هر قدر زمانی که تلاش شما ادامه یابد، در جهت موفقیت است!”
پس بیایید مدتی تفریحات و سرگرمیها را کنار گذاشته و بیش از زمان معمول، به فعالیت در کسب و کار خود بپردازیم.
- نظم و انضباط:
در یک کسب و کار و یا یک شرکت، این نظم و انضباط است که به تمام فعالیتها جهت میبخشد. بازهم رعایت نظم و انضباط توسط تمام کارکنان، به شخص شما که یک الگو هستید باز میگردد. پس برای رعایت این نظم و انضباط توسط تک تک اعضاء شرکت، باید شخص مدیر بیش از همه نسبت به نظم و انضباط حساس باشد. برای مثال، اگر یک مدیر همواره با تاخیر در دفتر کار خود حاضر شود، هرگز نباید انتظار داشته باشد تا کارکنان امر مهم نظم و انظباط را جدی بگیرند. پس قبل از هرچیز، خود را به شخصی منظم و منضبط تبدیل نمایید و این نظم را همواره خط قرمز زندگی خود قرار دهید.
- توجه به نقاط قوت و بهبود نقاط ضعف:
اشراف کامل بر نقاط ضعف و قوت کسب و کار، بسیار برای موفقیت شما در مدیریت یک کسب و کار مفید و لازم میباشد. همواره تلاش کنید تا نقاط ضعف و قوت را با دیگر اعضاء در میان گذاشته و برای نقاط قوت قدردان بوده و برای بهبود نقاط ضعف، مشورت با دیگر اعضاء را در دستور کار خود قرار دهید.
- همواره با اعضای سازمان در ارتباط باشید:
یکی از بهترین موارد که میتوان در خصوص کارکنان کسب و کار بیان نمود، این است که این افراد، در وهله نخست، دوست شما باشند و حس خوبی به شخص شما و دیگر افراد حاضر در این کسب و کار داشته باشند. این دوستی و صمیمیت باید در میان افراد سازمان مشهود بوده و شما به عنوان صاحب کسب و کار، بهترین الگو نیز هستید. توجه داشته باشید که این دوستی و صمیمیت، به حدی نباشد که کسب و کار را از نقشه و هدفی که در پیش دارد، خارج نماید.
- کار را به دیگران محول نمایید:
درست زمانی که یک تعریف درست از موفقیت داشتید و از اهداف خود، فهرستی مرتبط با این موفقیت تعبیه نمودید، به مراحل رسیدن به آنها فکر نمایید و بخشی از آن کار را به تیم خود محول کنید. این یک امر کاملا بدیهی میباشد که بخشهایی در برنامه شما باشد که توانایی انجام آن را ندارید، بخشهایی همچون کارهای فنی و یا بازاریابی! پس همواره دیدگاه خود را با افرادی که دارای مهارت هستند به اشتراک بگذارید. اهداف را به هر شکلی که برای شما و شرکتتان منطقیتر است، تقسیم و تعیین کنید. همه افراد در کسب و کار شما باید با چشم انداز شما موافق باشند.
خطوط قرمز تجارت و دلایل شکست یک کسب و کار:
در یک کسب و کار، دلایل متعددی را میتوان در شکست کسب و کار دخیل دانست. اما طبق تحقیقات، تنها تعداد کمی از این دلایل وجود دارد که نسبت به دیگر کسب و کارها، رایج هستند.
- عدم انجام بازاریابی: اگر شما بدون یک استراتژی صحیح در بازاریابی به یک کسب و کار مشغول شوید، به احتمال فراوان محکوم به شکست هستید.
- ضعف در خدمات مشتریان: امروزه با ظهور کسب و کارهای مختلف و افزایش تعداد رقبا، قیمت و محصول برای متمایز کردن شما از رقبا کافی نبوده و باید روی آموزش خود و تیم خدمات مشتریان وقت گذاشته و با انتخاب بهترین روشهای خدمت به مشتری، مشتریان را خوشحال نمایید.
- عدم نیاز بازار به محصول شما: اگر شما یک سرویس و محصول عالی را ارائه نمایید، اما جامعه نیازی به آن نداشته باشد، کسب و کار شما به جایی نخواهد رسید. به همین دلیل است که بررسی دقیق و تحقیقات بازار در مراحل اولیه شروع تجارت، یک امر ضروری است. پس بیایید و مشخص کنید که چه کسی محصول شما را میخرد، هر چند وقت یکبار میخرد و دلیل خرید چیست؟
- انتخاب افراد نادرست: موفقترین کارآفرینان، به خوبی میدانند که باید اطراف خود را با افرادی باهوشتر از خود پر نمایند. شروع یک تجارت و گسترش آن، به یک تیم بسیار قوی نیاز دارد تا به شما در انجام کارهای عالی کمک نماید. تنها راه برای اینکار نیز استخدام بهترین افراد است.
- وجود رقبای بسیار زیاد در بازار: اگر بازار تجارتی همچون تجارت شما، یک بازار اشباع شده باشد و کسب و کارهای تثبیت شده بسیاری حضور داشته باشند، بدون شک کار بسیار سخت و دشواری در رقابت با آنها در پیش دارید.
- قیمتگذاری نادرست محصولات: بدون شک قیمتهای نامتعارف و محدود کردن خریداران، یک اثر منفی و نامطلوب بر کسب و کار شما میگذارد.
سخن پایانی:
تمام نکات بیان شده در این نوشته، شما را در یک مسیر درست به منظور راهاندازی و ادامه دادن یک کسب و کار موفق قرار میدهد. به یاد داشته باشید که
- از روابط با دیگر متخصصان غافل نشوید.
- بازاریابی موثر را اولویتبندی کنید (از پیش درخصوص اهداف تصمیم بگیرید، سپس معیارهای منظم را برای آزمایش کاری که انجام میدهید را اجرا کنید)
- به دنبال مربیان و رهبران فکری باشید.
- به هر جنبه از کسب و کار خود توجه کنید.
- از فرصتهای خود استفاده نمایید و به منابع محلی متصل شوید.
اکنون که با چگونگی تبدیل شدن به نفر اول کسب و کار خود آشنا شدید، پیشنهاد میشود مقاله “اشتباهات فاجعهآمیز در موفقیت کسب و کار” را نیز مطالعه نمایید تا پیش از آن که خسارات زیادی را متحمل شوید، اشتباهات خود را به حداقل برسانید.
اشتباهات فاجعهآمیز در کسب و کار
با آرزوی موفقیت شما در راهاندازی یک کسب و کار عالی.