وبلاگ

زندگینامه جی. کی. رولینگ نویسنده کتاب هری پاتر

جی کی رولینگ ، بانوی موفق و ثروتمندی که با اثر هری پاتر به شهرتی شگرف دست یافت. اما پرسش اینجاست،  آیا از زندگی ایشان پیش از موفقیت خبر دارید؟ در این مقاله قصد داریم زندگینامه جامع و کامل جی کی رولینگ را همراه با نکات جذابی که باورش برای خواننده دشوار است بیان نماییم.

 

دوستان عزیز،
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده زندگینامه فوق العاده جالب جی کی رولینگ را به صورت کاملا ابتکاری و برای درک بهتر شما خواننده عزیز به شکل پرسش و پاسخ درآورده ایم. با ما همراه باشید.

 

خانوم رولینگ لطفا خودتان را معرفی نمایید؟

جوآن رولینگ یا به اختصار جی. کی. رولینگ هستم که در 31 ژوئیه 1965 و در کشور بریتانیا متولد شدم و با اثر هری پاتر به شهرت رسیدم.

از تحصیلاتتان بگویید.

من در امتحان ورودی آکسفورد شرکت کردم ولی قبول نشدم. بعد به دانشگاه اکستر انگلستان رفتم و در آنجا، زبان فرانسه خواندم، با اینکه خودم دوست داشتم زبان انگلیسی بخوانم اما خانواده‌ام مخالف بودند. در سال ۲۰۰۸ مدرک افتخاری‌ام را از دانشگاه هاروارد دریافت کردم.

پس از تحصیل به چه کاری مشغول شدید خانوم رولینگ ؟

من بعد از دانشگاه به‌عنوان منشی و مترجم در سازمان عفو بین‌الملل مشغول به کار شدم.

لطفا توضیحی در مورد خانوادتون بدهید؟

پدرم مهندس و مادرم تکنسین بود. خانواده ام وضع مالی متوسطی داشتند.

خانواده کنونی شما چطور خانوم رولینگ ؟ ازدواج کرده‌اید؟

بله، من با یک روزنامه نگار به نام ژورگه آرانتس ازدواج کردم اما مدتی بعد متوجه شدم هیچ تفاهمی با او ندارم و مدام در حال دعوا بودیم. کلافه و عصبی شده بودم، پس تصمیم به طلاق گرفتم. ما یک دختر به نام جسیکا داریم.

علاقه شما به کتاب و داستان از چه زمانی شکل گرفت؟

از کودکی کتاب خواندن را دوست داشتم. بعضی کتاب‌ها را آنقدر دوست داشتم که چندین بار آن‌ها را می‌خواندم.

کتاب‌های مورد علاقه شما چیست خانوم رولینگ ؟

محبوب‌ترین کتاب‌هایی که در کودکی خواندم، کتاب‌های «اسب سفید کوچولو» نوشته «الیزابت گوج»، «منکس موشه» نوشته «پل گالیکو» و «گریمبل» از «کلمنت فروید» بودند.

از چه زمان شروع به نوشتن داستان کردید؟

وقتی ۶ ساله بودم، یک داستان درباره یک خرگوش نوشتم و نام آن را «خرگوشی به نام خرگوش» گذاشتم. وقتی مادرم از داستان خوشش آمد و از آن تعریف کرد، به او گقتم: «پس چاپش کنیم!» گفتن این حرف از زبان یک کودک ۶ ساله بسیار عجیب بود اما من واقعا نمی‌دانم آن موقع این حرف از کجا آمده بود!

خانوم رولینگ ، چه زمان به این واقعیت پی بردید که علاقه اصلی شما نوشتن است؟

من همیشه عاشق نویسندگی بودم و  ایمان داشتم که روزی یک نویسنده بزرگ می‌شوم. بعدها فهمیدم حسم کاملا درست بوده، تمام موفقیت من از نویسندگی است من تمام لحظاتی که تنها بودم مشغول به ساختن داستان در ذهنم یا روی کاغذ بودم  واقعا آدم مناسبی برای نویسندگی بودم.

پس از طلاق، از مشکلات روحی رنج بردید؟

بله، بعد از دو سال که متوجه شدم همسرم مناسب من نیست و طلاق گرفتم، این طلاق در روحیه من تأثیر بدی گذاشت تا آنجا که مرا به مرز خودکشی رساند. من شغلی نداشتم و افسردگی در وجودم رخنه کرده بود. با دخترم شهرمان را ترک کردیم و به ادینبرو اسکاتلند رفتیم. حالم با مهاجرت هم خوب نشد و تا جایی پیش رفتم که مرا بخاطر افسردگی زیاد بستری کردند. به نظرم اوضاع از این بدتر نمی‌توانست بشود. براساس هر نوع استانداردی، من بزرگترین فرد ناموفقی بودم که می‌شناختم.

چگونه بر این ناامیدی و تضاد غلبه کردید خانوم رولینگ ؟

سعی کردم با نویسندگی خودم را آرام کنم و بیکار نباشم. اوضاع مالی خیلی بدی داشتم و با مقرری ناچیز دولت زندگی را می‌گذراندم که البته اصلا کفاف زندگی‌ام را نمی‌داد.

ایده هری‌پاتر چگونه شکل گرفت؟

سال 1990 در یک سفر طولانی با قطار بالاخره همان معجزه که سال‌ها منتظرش بودم رخ داد. ایده داستان پسری لاغر و عینکی که خودش نمی‌دانست یک جادوگر است. درهمان قطار شخصیت‌های دیگر داستان هم ساخته شدند انگار واقعا یک ایده به من الهام شده بود. فقط مشکل اینجا بود که خودکار و کاغذ همراهم نبود تا همانجا ایده‌ام را روی کاغذ بیاورم و اصلا دلم نمی‌خواست از کسی کاغذ بگیرم.
وقتی به خانه رسیدم بدون هیچ وقفه‌ای شروع به نوشتن کردم. روی داستانم که حالا دیگر اسمش هری پاتر بود، کار کردم.

آیا در مسیر نوشتن این داستان، کسی شما را ناامید کرد یا اینکه بگوید این ایده مناسب نیست خانوم رولینگ ؟

بله، این ایده از نظر پدر و مادرم صرفا یک داستان تخیلی بود و طرفداری نداشت، اما حرفشان به گوش من نرفت. تصمیم گرفتم برای موفقیت خودم مبارزه کنم. مدت‌ها روی رمانم کار می‌کردم.

در این اوضاع مالی سخت، چگونه به نوشتن مشغول شده بودید؟

من مدت‌ها وضعیت مالی خوبی نداشتم. گرمایش خانه‌ام برای کودکم مناسب نبود برای همین به کافه‌ها میرفتم تا او در گرمای مناسب بخوابد و من به کارم ادامه دهم. هرطور بود باید فکرهایی که در سرم می‌گذشت را روی کاغذ می‌آوردم تا کتابم را به پایان برسانم.

خانوم رولینگ ، آیا دغدغه شما محدود به شما و دخترتان شده بود؟

خیر، مادرم نیز با بیماری اسکلروزیس مبارزه می‌کرد و اصلا حال خوبی نداشت و بالاخره یک روز دیگر توانش تمام شد و از دنیا رفت. مرگ او به شدت مرا متاثر کرده بود. در واقع برای همین بود که شخصیت اصلی داستانم، هری پاتر نیز از مرگ خانواده‌اش رنج می‌برد. کاش مادرم زنده بود و موفقیت من را می‌دید.

آیا داستان شما مورد توجه ناشران قرار گرفت؟

اولین نسخه داستانم که تمام شد آن را برای ناشران زیادی فرستادم. 12 ناشر آن را رد کردند در نهایت فقط یک انتشارات کوچک به نام «بلومزبری» آن را قبول کرد.

نتیجه این انتشار چه بود خانوم رولینگ ؟

در سال 1997 اولین سری کتاب‌های هری پاتر با اسم «هری پاتر و سنگ جادو» روانه‌ی بازار شد و در عرض چند هفته تمامی کتاب‌ها فروخته شد.

پس از این موفقیت چه اتفاقی رخ داد؟

بعد از این موفقیت یک انتشارات آمریکایی حق چاپ را از من به ارزش ۱۰۰ هزار یورو خریداری کرد. در سال ۲۰۰۴، مجله فوربز، مرا به عنوان اولین شخصی که از طریق نگارش کتاب میلیاردر شده، معرفی نمود. نخستین جلد کتاب من 120 میلیون نسخه در سطح جهان فروش رفت.

خانوم رولینگ ، اکنون زندگی آن زن که قرار بود از شدت افسردگی دست به خودکشی بزند چگونه است؟

اکنون من جزو ثروتمندترین زنان دنیا هستم و دیگر نگران آینده فرزندم نیستم. فکر کنم بهترین نعمت در جهان همین است.

دلیل انتخاب اسم هری پاتر چه بود؟

من هم مثل خیلی‌ها دوران کودکی ام را در کوچه با دوستانم بازی می‌کردم. در بین بچه‌ها خواهر و برادری بودند که نام فامیلی‌شان «پاتر» بود. من همیشه نام فامیل آن­ها را دوست داشتم، حتی بیشتر از فامیلی خودم. اسم پسرشان هری بود. حتی مادر هری و او همیشه سعی می‌کردند مانند جادوگرها لباس بپوشند. هری یک دوچرخه داشت که همه دوست داشتند سوارش بشوند.

کتاب دیگری نیز تالیف کرده‌اید خانوم رولینگ ؟

موفقیت من در اولین کتابم باعث شد تا من به این داستان ادامه دهم. کتاب هری پاتر و تالار اسرار دومین نسخه کتاب پرفروش من بود. کتاب‌های دیگر من:

  1. هری پاتر و زندانی آزکابان
  2. هری پاتر و جام آتش
  3. هری پاتر و محفل ققنوس
  4. هری پاتر و شاهزاده دورگه
  5. هری پاتر و یادگاران مرگ

بودند.

وضعیت این کتب به چه صورت است؟

این کتاب‌ها جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های تاریخ جهان شدند. به چندین زبان دنیا ترجمه شدند و می‌توانم با اطمینان بگویم اکثر نوجوانان دنیا حتما این کتاب را در کتابخانه شان دارند. جالب است بدانید هری‌پاتر الهام‌بخش بیش از ۶۰۰ هزار نسخه داستان تخیلی بوده است. هنوز هم بعد از گذشت 22 سال و انتشار چندین کتاب و فیلم دنباله‌دار، رازهای ناگفته‌ای درباره این پسرک جادوگر وجود دارد.

آیا فیلمنامه نیز نوشتید خانوم رولینگ ؟

بله، من برای ساخت مجموعه‌های هری‌پاتر موافقت کردم و این یک ورود بسیار عالی در عرصه دنیای فیلم بود و این مجموعه فیلم‌ها به دومین سری فیلم‌های پر رونق در تاریخ سینما تبدیل شد. من در قرارداد این فیلم‌ها اعلام کردم که از بازیگران انگلیسی در این فیلم‌ها استفاده کنند.

چرا اولین امضا شما به نام جوآن رولینگ است؟

از نظر ناشرم آن زمان مخاطبینم پسرهای نوجوان بودند و شاید اسم زنانه من باعث عدم خرید آن‌ها می‌شد. برای همین با نامی مستعار کتابم را امضا کردم.

آیا بنیان گذار سازمان بین‌المللی کودکان لاموس شما هستید خانوم رولینگ ؟

بله، این سازمان مأموریتش حمایت از هشت میلیون کودک سازمانی در سراسر جهان برای رساندن آن‌ها به حق‌شان و پایان دادن به سوء استفاده تبلیغاتی سازمان‌ها از کودکان است. من برای فعالیت‌های خیرخواهانه و حمایت از جنبش‌های بشر دوستانه‌ای که برای تغییر زندگی مردم سراسر دنیا است، در مارس ۲۰۱۵ جایزه صلیب سرخ بشریت انگلستان را گرفتم.

چرا همواره در زندگی بر صبر و سپاس‌گزاری بابت این صبر تاکید کرده‌اید؟

 ایده‌ هری‌‌پاتر هنگام تأخیر چهار ساعته‌ قطار در ذهنم ایجاد شده است. به همین خاطر باید از تمام لحظات زندگی‌، حتی لحظاتی که مجبور به صبر کردن بوده‌ایم، سپاس‌گزار باشیم.

از نظر خودتان، عامل موفقیت شما چیست خانوم رولینگ ؟

 من ترس را کنار گذاشتم. بهانه جویی را رها کردم. از الهامات قلبی که به من شد نهایت استفاده را کردم و پا در مسیری گذاشتم که منجر به موفقیت شد.

آیا می‌توان با یک زندگی بدون شکست به موفقیت رسید؟

زندگی بدون شکست امکان پذیر نیست. مگر اینکه آنقدر با احتیاط زندگی کنید که گویی اصلا زندگی نکرده‌اید که در این صورت شما به صورت پیش فرض شکست خورده‌اید.

درس‌هایی که می‌توانیم از زندگی این فرد موفق بگیریم و برای اصلاح بعضی از باورهای نادرست خود به کار ببریم:

  1. جی کی رولینگ خیلی زود و تنها زمانی که 6 سال سن داشت علاقه خود را شناسایی کرد.علاقه به نوشتن تا جایی که همین علاقه ایشان را از آن وضعیت اسف‌بار نجات داد.
  2. تضادهای زیادی در زندگی جی کی رولینگ قابل مشاهده می‌باشد، از جمله جدایی از همسر، فقر و از دست دادن مادر. ایشان توانست با غلبه بر این تضادها به خوبی خود را از دوران سختی جدا کرده و مسیر موفقیت را در پیش بگیرد.
  3. استفاده از فرصت‌هایی که جهان هستی در اختیارمان می‌گذارد و توجه به این هدایت‌ها و جدی گرفتن آن می‌تواند بسیار موفقیت آمیز باشد. جایی که جهان هستی با یک تاخیر در سفر، ایده داستانی به نام هری پاتر را به جی کی رولینگ هدیه داد و ایشان نیز به بهترین شکل ممکن از این هدایت استفاده نمود.
  4. با وجود مخالفت‌های والدین، ایشان خود را به خوبی در مسیری که بدان اعتقاد و اعتماد و علاقه داشت قرار داد و با عدم توجه به مخالفت‌ها، خود را به بهترین شکل ممکن به موفقیت رساند. این نشان از عزت نفس این شخص می‌باشد.
  5. بسیاری از ما در مسیر موفقیت، از شکست ترس داریم. اما واقعیت این است که این شکست‌ها پله‌های حرکت ما به سمت موفقیت را تشکیل می‌دهد. جی کی رولینگ نیز بر این باور بود که زندگی بدون شکست امکان پذیر نیست. مگر اینکه آنقدر با احتیاط زندگی کنید که گویی اصلا زندگی نکرده‌اید که در این صورت شما به صورت پیش فرض شکست خورده‌اید.
  6. باور ثروت و معنویت نکته دیگری است که در زندگی جی کی رولینگ دیده می‌شود. ایشان ثروت بسیار زیادی کسب کرده و این ثروت را در مسیر هرچه بهتر شدن جهان هستی استفاده می‌نماید.
  7. ایشان همواره بر این باور بوده و ایمان داشته است که یک روز نویسنده‌ای بزرگ خواهد شد. این ایمان بسیار مهم است و هیچوقت نباید ناامید شد. پس هر زمان که آرزویی داریم، باید ایمان قوی نیز داشته باشیم.
  8. جی کی رولینگ با وجود این که در وضیعت مالی نامناسبی قرار داشته است، برای آرامش خود به نویسندگی پناه برده و بدین شکل نبوده است که بیکار بنشیند و خود را آرام آرام غرق کند و همواره برای نجات خود، سعی کرده است اقدامی انجام دهد. از سمت دیگر نیز می‌توانیم نظاره‌گر پاسخ جهان هستی به وی باشیم که به دنبال تلاش‌های ایشان، این ایده خاص و نجات بخش به او الهام می‌گردد. پس حتی اگر اکنون در یک شرایط نامساعد هستیم، سعی کنیم تغییر را به بهترین شکل ممکن شروع نماییم.
  9. موضوع بعد نیز می‌توان به صبر بالای ایشان و ادامه دادن پیوسته مسیر توسط ایشان اشاره داشته باشد. ایشان 12 بار کارشان توسط ناشرها رد می‌شود و حتی بین شروع ایده و چاپ هفت سال زمان برده است. اما ایشان دلسرد نشده و ادامه می‌دهد.
  10. در جهان امروز، بسیاری از بانوان با تفکری اشتباه، جنسیت را مانعی برای موفقیت دانسته و خود را در این مسیر قرار نمی‌دهند. اما ایشان همچون بسیاری از بانوان موفق، به خوبی توانسته خود را فارغ از جنسیت، به بالاترین مدارج موفقیت برساند.

 

منبع:

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%DB%8C._%DA%A9%DB%8C._%D8%B1%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86%DA%AF

زندگینامه جی کی رولینگ – نویسنده کتاب های هری پاتر

 

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط با این مقاله را نیز بررسی کنید

دیدگاهتان را بنویسید

*

code

پیشنهاد ما به شما
×