کنترلگری در روابط یکی از خطرناکترین پاشنههای آشیل مهم در حوزه روابط است که اگر اصلاح نشود به نوعی یک بلای خانمان سوز است.
یکی از بدترین رویکردهای رفتاری که می تواند به شدت به روابط ما با اطرافیانمان آسیب وارد نماید؛ تمایل وسواسگونه افراد برای مطابقت دادن دیگران با جهت گیری های ذهنی خودشان است. در این شرایط فرد خواهان پذیرش کامل اعتقاداتش توسط طرف مقابل و تبعیت رفتاری شریک احساسیاش از هر آن چیزی است که مایه خرسندی خودش می باشد.
در واقع فرد اعتقادات و باورهای ذهنی خودش را بسیار درست میداند و آنها را در روابطش در صدر جدول یک رابطه دوطرفه قرار میدهد و فرد مقابل را ملزم به اجرای بی چون و چرای خواسته هایش می داند یا چنانچه آن شخص به میل خودش رفتار نماید به شدت عصبانی میگردد.
در واقع فرد اعتقادات و باورهای ذهنی خودش را بسیار درست میداند و آنها را در روابطش در صدر جدول یک رابطه دوطرفه قرار میدهد و فرد مقابل را ملزم به اجرای بی چون و چرای خواسته هایش می داند یا چنانچه آن شخص به میل خودش رفتار نماید به شدت عصبانی میگردد.
اگر رابطهای مدام به این منوال پیش برود؛ این توالی باطل هیچ پیامدی جز جدایی افق احساسی دو فرد و عدم کامیابی در برقراری یک ارتباط موفق، نخواهد داشت. فردی که ناخواسته چنین خصوصیتی دارد در واقع ناآگاهانه تمام روابط احساسیاش را با همین شیوه دچار آسیب مینماید و نهایتاً پس از برهمخوردنهای متوالی روابطش چیزی جز سرخوردگی عایدش نمی شود.
حال آنکه هیچ علت واضح و مشهودی برای این اتفاقات نمیبیند و فکر میکند که یا شانس ندارد یا دیگران مدام در پی آزارش هستند و یا قدرش را نمی دانند. در صورتی که اگر با بینش خود شناسانه به درونش رجوع کند، متوجه این گره ذهنی بزرگ میشود.
حال آنکه هیچ علت واضح و مشهودی برای این اتفاقات نمیبیند و فکر میکند که یا شانس ندارد یا دیگران مدام در پی آزارش هستند و یا قدرش را نمی دانند. در صورتی که اگر با بینش خود شناسانه به درونش رجوع کند، متوجه این گره ذهنی بزرگ میشود.

دانلود فایلهای تصویری و صوتی بلای وحشتناکی که کنترل گری بر سر روابطتان میآورد
برای باز کردن این گره اول از همه فرد باید به این پذیرش برسد که هیچ واقعیت ۱۰۰ درصد درستی وجود ندارد و حتی آن چیزی که فکر میکند کاملا منطقی است، میتواند در دید شخص دیگری با خانواده، فرهنگ، خصوصیات رفتاری و اتفاقات زندگی گذشتهاش کاملاً غیر منطقی باشد.
پس اگر شخص در یک رابطه دو طرفه خواهان ماندگاری آن رابطه و بهبود مستمر آن است، باید در چنین مواردی با فرد مقابل به تفاهم برسد و برای او هم آزادی فکر و عمل قائل شود و بداند که هرکس مختار است که آن طور که دوست دارد زندگی کند و اگر من از این رفتار خوشم نمیآید، یا آنقدر این رابطه برایم اهمیت دارد که خودم را با آن سازگار مینمایم و یا از آن خارج میشوم.
هر چند که مهمترین نکته در ارتباط ما با دنیای بیرون این است که همیشه به یاد داشته باشیم که جهان آینه درون ماست و اگر چیزی در تصویر بیرون ما را آزار میدهد باید درونمان را تصحیح کنیم تا تصویر بیرون هم تغییر نماید. پس میتوان با دیدی درست به آرامش و پذیرش برسیم و با مکاشفهای درونی هرگونه باورها و اعتقادات ناسازگار با خواستههایمان را بیابیم و با فرونشاندن آتش تعصب و خودخواهی حوزه ذهنی مربوطه را پاکسازی نماییم تا جلوههای بیرون هم آهسته آهسته از بی قوارگی دربیاید و اصلاح گردد.
به علاوه ذکر این نکته ضروری است که حتی اگر فردی راه کاملاً اشتباهی را می رود ما باید به خودمان یادآوری نماییم که ما مسئول زندگی دیگران نیستیم و نمیتوانیم بر آن اشراف داشته باشیم و تنها گامی که شاید بتوانیم در جهت راهنمایی آن فرد برداریم، تذکری کاملا دوستانه، با زبانی نرم و به دور از هرگونه خودبرتربینی یا تحقیر فرد است. اصرار بیشتر و یا تندتر نه تنها ما را به هدفمان نمی رساند بلکه باعث ایجاد بیگانگی بیشتر و حرف شنوی کمتر بین ما و آن فرد می گردد. مگر آنکه خودش از ما کمک و راهنمایی بخواهد و میل به تغییر داشته باشد.
البته یک موضوع مهم که نباید در این بحث فراموش شود این است که بعضی چیزها واقعا خط قرمز و محدوده شخصی زندگی ماست و به دیگران هر چند هم که با ما رابطه نزدیکی داشته باشند، هیچ ارتباطی ندارد. خب طبیعتا اینجا مقاومت برای عدم اجازه به افراد دیگر برای ورود به محدوده شخصی مان نه تنها منطقی بلکه ضروری است تا آنها یاد بگیرند که هیچ وقت نباید بدون اجازه به قلمرو زندگی شما پا بگذارند. ولی معمولاً افرادی که دارای ویژگی کنترل گری هستند، این رفتار را فقط به محدوده حقیقتاً خصوصیشان محدود نمی نمایند و دوست دارند همه چیز حتی چیزهایی که کاملا عمومی یا به زندگی آنها بی ربط است هم مطابق با اولویتهای آنها پیش برود. مثلاً وقتی در خانواده یکی از زوجین در هنگام سفر به توقفهای بین راهی برای تفریح بیشتر تمایل داشته باشند و دیگری بخواهد هرچه سریعتر بیدرنگ به مقصد معین شده برسد، در صورتی که یکی از آنها ویژگی کنترل گری برجستهای داشته باشد، همیشه با لجبازی یا عصبانیت یا بی توجهی به نظر سایر افراد خانواده کار خودش را انجام می دهد و هیچ متوجه نیست که این نارضایتی درونی ایجاد شده در همسرش، هرچند که در آن لحظه به دلیل مصالحی از آن چشم پوشی نماید، نهایتاً به سمت خود او باز خواهد گشت و به مرور با همین حرف خود را به کرسی نشاندنها، پایههای زندگیاش را سست مینماید.
بنابراین اگر شما نیز دارای این خصوصیت هستید و آرزوی تجربه روابط بهتری را دارید همین حالا سعی کنید که نکات ذکر شده را رعایت نمایید و از هر فرصت کوچکی برای تمرین فرونشاندن حس کنترلگریتان استفاده کنید. مطمئن باشید که هیچ تحول حقیقی بدون عمل کردن در جهت درست و تنها با حرف زدن ایجاد نخواهد شد.
همچین ما در دوره “باورهای مهم در حوزه روابط” موثرترین و مخربترین باورهای مربوط به حوزه روابط را با ذکر مثالها و توضیحات ضروری بیان کردهایم. این دوره میتواند برای آشنایی شما با این باورها و شناسایی آنها و تغییرشان بسیار مفید باشد تا بتوانید تجربههای روابط عالی با همه داشته باشید.
علاوه بر این شما میتوانید برای مشاهده سایر فایلهای آموزشی رایگان ما در حوزه روابط، به فایلهای دستهی “خودت را در آینه دیگران ببین” مراجعه کنید: