ایمانی که عمل نیاورد، همان بیایمانی را نشان میدهد. به همین دلیل قرآن بارها در کنار ایمان از عمل صالح استفاده کرده است که نشان از اهمیت انجام کاری بعد از ایمان واقعیست.
خداوند در آیه ۱۵۸ سوره انعام می فرماید:
آیا جز این انتظار دارند که فرشتگان به سراغشان آیند، یا خداوند ( خودش ) به سوی آنها بیاید، یا بعضی از آیات پروردگارت (و نشانه های رستاخیز). اما آن روز که بعضی از آیات پروردگارت تحقّق پذیرد، ایمان آوردن افرادی که قبلًا ایمان نیاورده اند، یا در ایمانشان عمل نیکی انجام نداده اند، سودی به حالشان نخواهد داشت. بگو: « (اکنون که شما چنین انتظارات نادرستی دارید) انتظار بکشید ما هم انتظار (کیفر شما را) می کشیم» |
اگر به این آیه دقت کنید متوجه می شوید که افرادی که ایمان دارند ولی در ایمانشان عمل نیکی انجام ندادهاند فرقی با افراد بی ایمان ندارند و ایمان بیعمل سودی به حالشان نخواهد داشت.
علاوه بر این، در قرآن بارها و بارها (تقریباً ۶۰ بار) جایی که از ایمان صحبت به میان آمده در کنارش عمل صالح نیز آورده شده است (آمنوا و عملوالصالحات) و این همراهی دو جانبه علت رسیدن برکات و نعمات در زندگی افراد دانسته شده است.
بنابراین اگر ما نیز میخواهیم در دسته افراد بهرهمند از این موهبتهای دنیایی و اخروی قرار بگیریم، باید تلاش کنیم و مصرانه شروع به گام برداشتن در جهت آنچه که به آن ایمان آوردهایم نماییم و دست از کارهایی که از اشتباهمان برداریم. کارهایی مانند شرک، دروغ، تهمت، کم فروشی، غیبت، توجه به نکات منفی، بدگمانی، قضاوت، خشم و …
افراد ضعیف می خواهند که همیشه روند جهان آن طور پیش برود که آنها میخواهند و دوست ندارند بپذیرند که خداوند برای جهان قوانین بدون تغییری وضع کرده است و اگر به ترسها و شرکها و مسیرهای اشتباهشان پایان ندهند، ضربههای سختی از جهان میخورند تا تسلیم شوند و به راه راست برگردند.
در صورتیکه اگر به ما به خودمان بیاییم و مطابق با فطرت حقیقیمان گام برداریم، همانطور که در آیه ۸۸ سوره کهف خداوند وعده پاداشهای نیکوتر و زندگی آسانتر داده است، میتوانیم از پاداشهای بیشماری در دنیا و آخرت بهرهمند شویم و معنویت و نورانیتمان هم بسیار بیشتر شود و چه بسا که تمام کارهای دنیایمان هم سادهتر پیش برود.
و اما کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت و ما دستور آسانی به او خواهیم داد.» |
همه ما فطرتا میدانیم که نگه داشتن کینههای چند ساله در قلبمان هیچ فایدهای ندارد و عدم بخشش فقط درهای قلب خودمان را میبندد و ما را در حالتی از قبض و گرفتگی قرار میدهد.
همچنین تلمبار کردن دورههای آگاهیدهنده متفاوت بدون عمل به هیچکدام دردی از ما دوا نخواهد کرد بلکه آنچه که حقیقتاً روح را شفا و قلبمان را جلا میدهد چیزی نیست، جز پرورش دانه عشق پروردگار در سینههایمان و توسعه نیکی و خیر.
بنابراین ما ابتدا باید نفس خودمان را کنترل کنیم و روح خودمان را پرورش دهیم. سپس در جهان بیرون از خودمان با همه مهربان باشیم. البته به این نکته باید دقت کرد که مسلماً این جهاد درونی نیاز به اراده محکم و صبر و استقامت و گام برداشتن به صورت تکاملی و در طی زمان دارد.
در پایان ذکر خلاصه داستانی در این رابطه خالی از لطف نیست که روزی جوانی با اصرار از عطار نیشابوری خواست که نصیحتش کند. عطار در جواب جوان یک پند به او میدهد که ای جوان برو به یک نکته از آنچه که تا امروز آموختهای عمل نما.
در پناه لطف بیکران حق باشید.
آموزش پیشنهادی