قطعا ممکن است این حس را در خود ببینیم که نسبت به کسب موفقیت توسط شخصی دیگر دچار حسادت شده و از این موضوع ناراحت میشویم. اکنون میخواهیم به این موضوع بپردازیم که چگونه این حسادت را کنار بگذاریم.
پس تا انتها با ما همراه باشید.
درواقع حسادت نمود یک بیماری ذهنی میباشد. این نمود ذهنی، حداقل با دو باور “کمبود” و “نداشتن عزت نفس و احساس لیاقت” برنامهریزی شده است. این بدان معناست که یکی از نشانههای وجود این دو باور نادرست در ما، به صورت “حسادت” نمود پیدا میکند.
اگر در مقابل ما از شخصی صحبت شده و این شخص مورد تعریف و تمجید اطرافیان قرار میگیرد و در این حال، نسبت به این صحبتها و تعاریف حسادت میورزیم، این یک نشانه است که به ما میگوید:
“تو نیز درگیر این دو باور محدود کننده شدهای که “حسادت” تنها یکی از نمودهای این باورهای غلط است”
اگر در زمان تعریف یک شخص از موفقیتهای خود و یا دوستانش، این موضوع نگرانی ما را برانگیخت، که مبادا این فرد از تواناییهای ما بیخبر باشد و با قطع صحبت وی، از موفقیتهای خود بگوییم و یا قصد داشته باشیم تا این موضوع را اثبات کنیم که از آن شخص سزاوارتر هستیم، نشانهای واضح، روشن و نمایان از وجود باور “کمبود” و “عدم لیاقت” است.
با بیان سخنان بالا، قصد داریم تا به این موضوع اشاره کنیم که “باور کمبود و باور احساس عدم لیاقت”، ریشههایی عمیق در طول و درازای تمام ابعاد وجودمان دارند، یا به نوعی در تمامی جنبههای زندگی ما سرک کشیده و در همهجای آن ریشه دواندهاند.
کمبود:
شخصی که حسادت میورزد، این باور که “به اندازهی کافی ارزشمند و توانا نیست”، در ذهنش نهادینه گشته است. شخصی که حسادت میورزد، باورش این است که موفقیت، ثروت و یا هر چیزی که بتوان آن را ارزش نامید، مقدار محدودی از آن در جهان موجود بوده و این مقدار تنها میتواند در اختیار افراد محدودی قرار بگیرد. همین موضوع سبب میشود تا زمانی که ببینیم شخصی زودتر از ما به موفقیت دست یافته است، حسادت بورزیم، چرا که احساس عقب ماندن از قافله و از دست دادن فرصتها به ما دست میدهد.
شاید بتوان این احساس را اینگونه بیان کرد که حس میکنیم در ذهنمان مسابقهای برگزار شده و امکان پیروزی در این مسابقه بسیار محدود است و آن فرد مورد نظر که به او حسادت میورزیم، زودتر از ما همه چیز را کسب کرده است. چنین مسابقهای وجود ندارد و این مسابقهای یک نفره است که ذهنمان برای ما تدارک دیده و در واقع فرصت لذت بردن از لحظات را از ما ربوده است.
ما قانون را بلدیم و این را به خوبی میدانیم، زمانی که کانون تمرکز بر کمبود متوجه شود یا زمانی که بر “از دست دادن” و “از قافلهی نتایج عقب ماندن” متمرکز شود، قطعا نتیجهی این تمرکز روی باور نادرست، محدودیت بیشتر و ورود کمبودهای بیشتر به زندگی است. ناکامیهایی که در نهایت ما را سرخورده و ناتوان از دستیابی به موفقیتهای متفاوت در زندگیمان میسازد.
این صحبتها درخصوص باوری محدود کننده به نام کمبود بود. اما در این بین، موضوعی دیگر نیز آتش بیار معرکه شده و به این ماجرا دامن میزند. موضوعی تحت عنوان نداشتن عزت نفس.
نداشتن عزت نفس:
زمانی که شخصی در خصوص موفقیتهای خود صحبت میکند و یا فردی از فردی دیگر تعریف و تمجید میکند، ممکن است این کار سبب ناراحتی و عصبانیت ما شده و در یک کلام، احساسی ناخوشایند و بد را در ما بوجود آورد. روشن است که یکی از دلایل این موضوع و این حس بد، “کمبود عزت نفس” در وجود ما است.
در این لحظه ما بشدت تحت تاثیر قرار گرفته و ناراحت میشویم چرا که سریعاََ آن شخص را با خود مقایسه کرده و از آنجایی که هنوز به آن موفقیتها دست نیافتهایم، به شدت دچار حسادت میگردیم. از سویی به دلیل کمبود عزت نفس، از دیدن تواناییهای خود ناتوان بوده و تصورمان این است که تمامی افراد از ما بهتر و برتر هستند. سپس شروع به قضاوت خود کرده و این ناتوانی را سرزنش میکنیم. همین موضوع سبب میشود تا به حس یاس و ناامیدی برسیم.
از دیگر سو به علت باور کمبود، از افرادی که موفقیتی را کسب کردهاند عصبانی شده چرا که فکر میکنیم دلیل ناتوانی ما در دستیابی به موفقیتها، توانا بودن آن افراد است و این حس سرتاسر وجودمان را فرا میگیرد که دلیل دست نیافتنمان به این موفقیتها این است که آن افراد با کسب آن موفقیت، شانس و فرصت ما را کمتر کرده اند. در نتیجه احساسی مانند “از قافله عقب ماندن” و “بی ارزش بودن” در مقابل آن شخص موفق سرتاسر وجودمان را فرا میگیرد.
گاهی اوقات ممکن است این ماجرا و این حسادت تا آنجا پیش رود که ما، به جای تمرکز بر خواستههای خود، روی این موضوع متمرکز شویم که چگونه مانع موفقیت دیگر افراد شویم. اینجاست که برای نابودی رقبا کمپین ایجاد میکنیم. به جای ایدهپردازی برای خواستههای خود، کار و فعالیت رقبا را رصد میکنیم و برای بیاعتبار کردن آن فرد موفق، زمان و انرژی میگذاریم. به همین راحتی و از همین طریق، از مسیر خواستههای خود گمراه شده و وارد حلقهی معیوب ناخواستههای تمام نشدنی میشویم.
باور محدود کنندهای همچون “نداشتن احساس لیاقت، کمبود عزت نفس و کمبود فرصت و منابع”، همیشه به مانند یک دشمن تا دندان مسلح، در گوشهای از ذهنمان خزیده و کمین کرده است تا به محض مشاهدهی کوچکترین روزنهای، وارد ماجرا شود و با نجواهای خود، به فجیعترین شکل ممکن، در صدد تخریب ما برآید و به دنبال این موضوع، توانمندیهایمان را در ذهنمان ناچیز نشان میدهد تا دیگر نتوانیم به این باور دست یابیم که ما نیز قادر به رسیدن به این موفقیتها هستیم.
همین دلیل بر این است که زمانی که با موفقیت شخص دیگری رو به رو میشویم، نه تنها خوشحال نشده بلکه از آن شخص عصبانی نیز میشویم.
حسادت از دیدگاه قرآن
قرآن کتاب دینی و هدایت است، و برای دست یابی به رشد شخصیت و خودشناسی بهترین راه را نشان میدهد؛ زیرا ما انسانها تنها موجوداتی هستیم که از دو بعد مادی و غیر مادی شکل گرفتهایم.
قرآن کریم فطرت وجودی ما و حالات گوناگون روانمان را متذکر شده و علل انحراف و بیماری و همچنین راههای تهذیب و تربیت و معالجه روان را به طور جامع نشان میدهد و در هماهنگ کردن شخصیت و تکامل و ایجاد بهداشت روانی ما تأثیر بسزایی دارد.
۞يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ۞ ای مردم اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینههاست؛ (درمانی برای دلهای شما؛) و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان (یونس/۵۷) |
پنجمین آیه از سوره مبارکه فلق:
۞وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ۞ و از شرّ هر حسودی هنگامی که حسد میورزد (۵) |
یکی از این انفعالهای روانی که معمولاً غالب مردم دچار آن هستند حسد است.
حسد را علمای اخلاق این گونه تعریف کردهاند:
حسادت،تمنای سلب نعمت از دیگری است که به صلاح او باشد، یعنی حسود دوست دارد نعمتها از طرف مقابل گرفته شود، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد.
اولین گناهی که در آسمانها صورت پذیرفت، حسادت بود. زمانی که خداوند متعال بر فرشتگان امر فرمود تا در مقابل انسان سجده نمایند، ابلیس در این زمان حسادت ورزید و نتوانست این را قبول کند، چرا که او معتقد بود از جنس آتش است و بالاتر است از انسانی که از خاک آفریده شده است.
نخستین گناهی که در زمین شکل گرفت نیز حسادت قابیل نسبت به هابیل بود. چرا که خداوند متعال قربانی هابیل را پذیرفت اما قربانی قابیل مورد پذیرش واقع نشد و همین موضوعِ حسادت انگیزهای شد تا قابیل برادرش را به قتل برساند و این روایت به کاملترین شکل ممکن در آیات 27 الی 31 سوره مبارکه مائده بیان گردیده است.
خطرات حسادت به قدری زیاد است که خداوند در همین سورهی مبارکه فلق، حتی به پیامبر خود که معصوم است میگوید “قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ“، یعنی ای پیامبر ما، بگو پناه میبرم به پروردگار سپیده صبح از شرّ هر حسودی هنگامی که حسد میورزد. چرا که حسادت بشدت خطرناک است و حتی پیغمبر نیز باید به خداوند پناه ببرد تا خداوند ایشان را در مقابل افرادی با این خصلت خطرناک حفظ نماید.
همچنین آن سختی و هر چیزی که بر سر پیامبر اسلام و ائمه مطهر ایشان آمد، همانگونه که از آیه 54 سوره مبارکه نساء پیداست، همه و همه ناشی از حسادت نسبت به این بزرگواران است.
آیه 54 از سوره مبارکه نساء:
۞أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيماََ۞ یا اینکه نسبت به مردم [= پیامبر و خاندانش]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد میورزند؟ ما به آل ابراهیم، (که یهود از خاندان او هستند نیز،) کتاب و حکمت دادیم؛ و حکومت عظیمی در اختیار آنها [= پیامبران بنی اسرائیل] قرار دادیم. (۵۴) |
داستانها و روایات مطرح شده در خصوص حسادت و نتایج نامطلوب این ویژگی ناپسند در قرآن زیاد است و ما میتوانیم با مطالعه این موارد به خوبی دیدگاهمان نسبت به حسادت را تغییر داده و این ویژگی نامطلوب را کنار بگذاریم. داستان هابیل و قابیل، برادران یوسف، پسر نوح و … از این قبیل روایات بوده و مطالعهی این موارد میتواند کمکی شایان برای ما باشد.
آثار حسد
با کمی دقت در آیات قرآن کریم و مقالات و منابع علمی متعدد، میتوانیم برخی از آثار حسادت را در اینجا بیان کنیم. پیش از این آثار، ابتدا مواردی را که نشان دهندهی حسادت در ما است را بیان میکنیم که عبارتند از:
- ناراحتی از رسیدن نعمت به دیگری،بدون نشان دادن عکس العمل.
- خواهان زوال نعمت از دیگران.
- در حال خوشی دیگران غمگینیم.
- زود عصبانی میشویم.
- غیبت و عیب جویی.
- دشمنی،عداوت و کارشکنی.
- بیمهری یا قطع رابطه از شخص و پنهان کردن صفات برجسته او به طوری که حتی نمیخواهیم سخنی از او بشنویم.
- …
اما اگر بخواهیم آثار حسادت را بیان کنیم، میتوانیم از بُعد اجتماعی، معنوی و جسمی یه این موضوع نگاه کنیم:
اجتماعی:
- نابسامانیهای اجتماعی: فرد حسود تمام یا بیشتر نیرو و انرژی بدنی و فکری خود را صرف حسادت میکند، لذا این کار منشأ نابسامانیهای اجتماعی است.
- قتلها و جنایتها، به مانند همان روایات هابیل و قابیل و … .
- از بین رفتن دوستیها.
- عقب ماندگی اجتماعی؛ چرا که اشخاص حسود و تنگ نظر میکوشند دیگران را به عقب بکشند.
- هرج و مرج
معنوی:
- نابود کننده ایمان
- آفت دین
- نابود کننده نیکیها
- رسیدن به کفر و تفکرات کفر آمیز
- غیبت
- حسرت زیاد.(گناه زیاد)
- حجاب ضخیمی در برابر شناخت حقایق میافکند
- مانع رشد و تعالی، روحی، فکری، معنوی، خانوادگی و اجتماعی میگردد.
- …
جسمی:
این حسادت روی سلامتی ما نیز اثرگذار بوده و افراد حسود معمولاً افرادی رنجور، حساس، عصبی، پرخاشگر و افسرده میباشند. از این رو دستگاههای مختلف بدن تحت تأثیر این حالت روحی قرار گرفته و دچار بیماری میگردند.
آموزش پیشنهادی
۴ اثر ویرانگر حسادت
حسادت و غبطه
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
“به راستی مؤمن غبطه میخورد، ولی حسادت نمیورزد. اما منافق حسادت میورزد و غبطه نمیخورد”
پیشتر با موضوع حسد آشنا شدیم، حسد یعنی اینکه نعمتی را که خداوند به انسان دیگری عطا نموده است یا موفقیتی که آن فرد کسب کرده است را برای او نخواهیم و از آن رنج ببریم و آرزوی زوال آن را داشته باشیم. چه آن نعمت به خودمان برسد یا نرسد.
ولی در مقابل این حسادت، ویژگی دیگری بیان میشود که غبطه نام دارد. غبطه آن است که با نعمت و موفقیت او کاری نداشته باشیم و آرزو کنیم که خودمان نیز مثل آن نعمت را داشته باشیم و یا به آن موفقیت دست یابیم. این ویژگی پسندیده بوده و مایه ترقّی و پیشرفت است.
چگونه حسادت را کنار بگذاریم؟ |
در ادامه نیز راهکارهایی برای مقابله با این خصلت ناشایست مطرح گردیده است:
1 – شناخت |
در ابتدا باید حسادت را به خوبی بشناسیم و همچنین موقعیتهای حسد برانگیز را به صورت دقیق شناسایی کنیم تا به این مورد برسیم که چگونه حسادت را درمان نماییم.
- اولین قدم در شناخت این است که دلیل حسادتمان را بشناسیم و احساسات را یادداشت نماییم. باید به خوبی بدانیم که به چه دلیلی حسادت ورزیده و همچنین روزانه احساسات خود را به یادداشت هایی تبدیل کنیم چرا که این عمل بسیار بر درمان حسادت موثر واقع میشود.
- اندیشیدن درخصوص اثرات مخرب حسادت. به خوبی میدانیم اعمالی همچون وقت تلف کردن، افکار مخدوش و منفی، افزایش احساسات منفی و تغییر شخصیت از مهمترین آثار مخرب حسادت میباشد.
- زمانی که به تنهایی نتوان این حسادت را درمان کرد، باید از افراد متخصص و کارشناس کمک بگیریم.
2 – افزایش عزت نفس |
یکی از بهترین کارها در زمینه ترک حسادت این است که باور و احساس لیاقت و ارزشمندی را در خود بهوجود آوریم.
این تمرین و کار درخصوص این باور در مقالهای تحت عنوان “قدم به قدم تا رسیدن به اعتماد به نفس” توضیح داده شده است.
قدم به قدم تا رسیدن به اعتماد به نفس
3 – پرهیز از مقایسه |
باید به این موضوع به خوبی توجه نماییم که ما انسانها با توجه به شخصیتهای متفاوتی که داریم، هر کدام از ما در این دنیا رسالتی متفاوت نیز خواهیم داشت. پس هیچگاه نباید زندگی خود را با دیگران مقایسه نماییم.
اگر مدام و پیوسته خود را با دیگر افراد مقایسه کنیم، از مسیر اهداف خود خارج میشویم. پس لازم است تا شرایط و موجودی خودمان را مدنظر قر ار دهیم تا نسبت به خود انتظاراتی معقول داشته باشیم.
در زندگی و ذهن هر شخص، موفقیت معنایی متفاوت دارد، به این دلیل که ما انسانها متفاوت هستیم و شخصیت و استعدادهای متفاوت و منحصر به فردی را داریم. علاوه بر این موضوع، شرایط خانوادگی، محیطی و جامعه نیز رابطهی تنگاتنگی با رشد و پرورش انسانها دارند. پس نباید توقع عملکرد یکسانی در تعابیر ظاهری، سطحی و گذرا از موفقیت انسانها داشته باشیم. چیزی که در کمال تاسف، در جامعه بسیار دیده میشود.
پس بیایید تا قهرمان زندگی خود باشیم و هر روز رکورد خود را بشکنیم چرا که موفقیت چیزی جز رضایت از خود و آرامش نیست و هیچگاه خود را با دیگران مقایسه نکنیم.
4 – تمرکز بر استعدادهای و اعتماد به خود: |
بیایید بر روی نقاط مثبت خود متمرکز شویم و روز به روز این نقاط مثبت را شکوفاتر کنیم. جای تمرکز و توجه نسبت به موفقیت دیگران که تنها ما را از مسیرمان دور میکند، انرژی را صرف استعدادهای نهان خود کنیم.
5 – تغییر دیدگاه |
باید سعی کنیم تا طرز فکر خود را تغییر داده و برداشتهایی مثبت داشته باشیم. چرا که اگر افکار منفی را در خود نگه داریم، اول از همه به خود ما آسیب وارد میشود و شان ما را دچار افت میکند. میتوانیم به جای چشم دوختن به موفقیت ها و ویژگیهای مثبت دیگر افراد، به داشتههای خود چشم دوخته و سعی در یادداشت این نکات مثبت نماییم.
این امر سبب میشود تا به مرور زمان، نگرش ما نسبت به خود و اطرافیان تغییر کرده و گامی مهم در درمان حسادت برداریم.
6 – آرزوی موفقیت داشتن |
این موضوع که تمامی انسانها در کنار یکدیگر خوشحال، خوشبخت، موفق و سربلند باشند بسیار زیباست و هیچ ایرادی ندارد. دلیلی ندارد تمامی موارد خوب تنها برای شخص ما باشد. هر شخص توانایی خاص خود را داشته و این تفاوتها است که به دنیا زیبایی میبخشد. پس بسیار خوب است تا خود را بالا کشیده و با روحی بزرگ و قلبی پاک، برای همگان، از صمیم قلب خود آرزوی موفقیت بفرستیم.
7 – قدرشناسی |
باید کنترل و مدیریت ذهنمان را بر عهده گرفته و اجازه ندهیم ذهنمان به سمت نداشتهها سوق پیدا کند. زمانی که به نداشتهها فکر کنیم، بدون چون و چرا احساس حسادت را به ذهن خود دعوت میکنیم. برای دریافت نتیجهی بهتر از این موضوع، میتوانیم با افرادی رفت و آمد داشته باشیم که روحیهی قدرشناسی دارند.
حتی اگر نتوانیم ذهنمان را از فکر درخصوص نداشتهها دور کنیم، میتوانیم وقت خود را صرف کمک به افراد نیازمند کنیم. در مواردی، دچار عادتهای ذهنی میشویم که ما را از دیدن داشتهها غافل میسازند. با حتی یک روز کار داوطلبانه در نقاطی همچون محل اطعام فقرا، بیمارستان و یا پناهگاه حیوانات، میتوانیم تا حدودی طعم واقعیت خود را چشیده و درخصوص این تجربه فکر کنیم.
کمک به دیگران سبب میشود تا دریابیم چقدر ثروتمند بوده و انرژی مثبت در وجودمان داریم و میتوانیم از آن برای خدمت به دنیا و دیگران بهره ببریم.
درخصوص کنترل ذهن میتوانید به مقاله “هر آنچه برای کنترل ذهن لازم دارید” مراجعه نمایید:
هر آنچه برای کنترل ذهن لازم دارید
8 – یادآوری کنیم که خودمان نخواستیم |
گاهی ممکن است از بدست آمدن چیزی توسط دیگران ناراحت باشیم و حسادت بورزیم در حالی که ما نیز میتوانستیم آن را داشته باشیم، اما خودمان این انتخاب را کردیم تا از داشتن آن صرفنظر کنیم. برای نمونه:
همیشه و در همه حال از دیدن لباسهای شکیل و جذاب دوستانم در عذاب بودم، اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدم که اگر من نیز بخواهم تا این لباسهای گرانقیمت و مارکدار را داشته باشم، باید هزینه بسیار زیادی پرداخت کنم و حتی در مواردی زیر بار قرض بروم و همین موضوع سبب شده است تا از داشتن این تعداد لباس صرفنظر کنم. چرا که من برای پولهای خود ارزش قائلم.
گاهی اوقات برای تصمیمهای عاقلانهای که میگیریم، شبیه اجتناب از هزینههای بالا و بیمورد، باید به خودمان افتخار کنیم.
9 – اهرم رنج و لذت |
برای ساخت باور در زمینه فراوانی و احساس لیاقت و همچنین حذف حسادت و کمبود میتوانیم اهرم رنج و لذتی را برای خود طراحی کنیم تا بتوانیم کم کم ریشههای حسادت را در وجود خود قطع نموده و سپس بهصورت کامل ریشهکن نماییم.
توضیحات در خصوص ساخت باور و اهرم رنج و لذت و چگونگی استفاده از این تمرین جذاب و قدرتمند در مقالاتی تحت عنوان”چگونه باورهای منحصر به فرد بسازیم؟” و “ راه میانبر برای تغییر عادتهای سرسخت ذهنی(اهرم رنج و لذت)” بیان گردیده است.
چگونه باورهای منحصر به فرد بسازیم؟
راه میانبر برای تغییر عادتهای سرسخت ذهن(اهرم رنج و لذت)
نحوه برخورد با فرد حسود:
زمانی که افراد حسود با حسادت خود سعی داشته باشند تا ما را از جایگاهی که در آن به موفقیت رسیدهایم تنزل دهند، به ما آسیب میرسانند.
بهترین کار ممکن در مقابل این افراد این است که هرگز خشم آنان را تحریک نکرده و به آنها محبت نماییم و سعیمان را بکنیم تا به آنها بفهمانیم دوست آنها هستیم و موفقیت و پیروزی ما تاثیری بر موفقیت وی ندارد.
سخن پایانی:
مقابله با این ویژگی منفی و حسادت به مانند یک جهاد اکبر است. جهادی که اولین قدمش با این دیدگاه آغاز میشود:
اگر به این باور و این موضوع دست یابیم که ما همواره درخواستهای خود را با فرکانسهای خود به جهان عرضه میکنیم و جهان نیز همواره شبیه به یک گوش شنوا، برای تک تک فرکانسهایی که میفرستیم است. پس باید این روند را بدانیم که:
هر زمان که حسادت ورزیدیم، از جهان درخواست کمبود بیشتر را داشته و جهان نیز بدون شک، ما را به مسیری هدایت میکند که در آن کمبود بیشتر و بیشتری را تجربه نماییم.
اما هر زمان که موفقیت فردی را تحسین کنیم، به جهان درخواستی از جنس دریافت آن موفقیت را ارسال میکنیم و جهان نیز ما را به مسیر همان موفقیت هدایت میکند و از جنس همان موفقیت را نصیبمان میگرداند.
اینجاست که حتی فکر حسادت نیز به ذهنمان ورود نمیکند.
اما زمانی میتوان این موضوع را عملی کرد که به این باور دست یابیم که تمام اتفاقات زندگی ما، حتی آن مواردی که مرتب و پیوسته در خصوص آن گلهمند بودیم، بازتاب فرکانسهایی است که ما برای جهان هستی ارسال میکنیم. باید باور کنیم هر فکری که بر آن متمرکز شویم، یا هر احساسی که تجربه کنیم، نمونهای بارز از ارسال یک فرکانس به جهان است و قطعا به زندگی ما بازتاب شده است. آن زمان است که مسئولیت فرکانسها را پذیرفته و با هیچ دلیل و منطقی جرأت تمرکز بر ناخواستهها و ماندن در احساس بد را نداریم.
در این لحظه است که متعهد میشویم تا جهادی اکبر برای ساختن باورهایی همچون: فراوانی، لیاقت و عزت نفس را در خود ایجاد کنیم تا این باورها، در چنین لحظاتی ما را قادر به غلبه بر نجواهای ذهنمان نمایند. به گونهای که از دیدن موفقیت افراد، خوشحال شویم و حتی بتوانیم آنها را آگاهانه تحسین کنیم و شنیدن آنها را نشانهای بدانیم از حضور در مدار آن موفقیتها و آنها را سندی بدانیم بر فراوانی نعمتها و فرصتها.