جیم کری را با نقش‌های طنز و کمدی می‌شناسیم. بازیگر مشهوری که در بسیاری از آثار، لبخند را بر لبمان آورده و شهرت زیادی را کسب کرده است. اما در این نوشته، زندگینامه جیم کری را با یکدیگر مطالعه می‌کنیم تا دریابیم پشت این موفقیت و ثروت عظیم، چه گذشته، سختی و تضادهایی وجود داشته است.
دوستان عزیز،
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده زندگینامه فوق العاده جالب جیم کری را به صورت کاملا ابتکاری و برای درک بهتر شما خواننده عزیز به شکل پرسش و پاسخ درآورده ایم. با ما همراه باشید.
جیم کری لطفا خودتان را معرفی نمایید.
جیم کری هستم که در 17 ژانویه 1962 و در نیومارکت، انتاریو کشور کانادا متولد شدم.
تحصیلات شما چقدر هست و در کجا درس خواندید؟
من به علت شرایط خانواده باید کار می‌کردم. بعد از مدتی که هم کار می‌کردم و هم درس می‌خواندم، متوجه شدم همزمان نمی‌توانم موفق شوم. به‌ناچار ترک تحصیل کردم، هرچند بدهم نشد چون تمرکزم را روی یادگیری بازیگری گذاشتم.
لطفا توضیحی راجب خانوادتون بدهید؟
پدرم پرسی کری حسابدار و موسیقیدان و مادرم کاتلین یک زن خانه دار بود. پدرم بعد از مدتی بی‌کار شد و ما مجبور شدیم به شهری در حومه تورنتوی کانادا برویم. من باید کار می‌کردم تا خرج خانواده را دربیاورم.
من از پدرم درس‌های زیادی گرفتم. وقتی به او نگاه می‌کردم متوجه شدم باید دنبال کاری بروم که عاشق آن هستم، نه صرفا یک کار همیشگی و پشت میزی!
جیم کری فعالیت خودتان را از کجا شروع کردید؟
بعد از بی‌کاری پدرم من باید بعد از مدرسه به یک کارخانه می‌رفتم و در آنجا به نگهبانی و سرایداری می‌پرداختم. در همین حین همیشه سعی می‌کردم از علاقه خودم غافل نشوم. برای همین به نمایش در اذعان عمومی می‌پرداختم.
چه زمانی رسما کار خود را در هنر آغاز کردید؟
وقتی در 15 سالگی در یک کلوپ در تورنتو کار پیدا کردم و می‌توانستم استندآپ کنم دیگر به کار در کارخانه ادامه ندادم. من با دنچرفیلد آشنا شدم. همین آشنایی سبب شد تا او را مجاب کنم که اسم مرا برای بازیگری یادداشت کند تا من در چند سریال بازی کنم.
آغاز شهرت شما از چه زمانی بود؟
به کمک پدرم یک رزومه نوشتم و آن را به کارلا بورنت فرستادم. همین باعث شد در سریال In Living Color به عنوان یک کمدین بازی کنم و این آغاز معروفیت من در حوزه کاری کمدی شد
وقتی 19 سالم بود به لس‌آنجلس نقل مکان کردم. در هالیوود مدتی اجراهای کمدی تک نفره را در کلوب های شبانه انجام دادم و پس از مدتی وارد سینما شدم، درحالی که می‌توانستم یک کمدین خیابانی باشم اما خودم را باور کردم و الان یکی از موفق‌ترین و مشهورترین بازیگران کمدی هستم.
جیم کری کدام فیلم سکوی پرتاب شما بود؟
سال 1994 برای من شروع دوران موفقیتم بود. همزمان اسمم برای چند فیلم در سینما به چشم می‌خورد. ابتدا فیلم ایش ونچرا، سپس کارگاه حیوانات، ماسک و احمق و احمق‌تر فیلم‌هایی بودند که مرا به یک کمدین مشهور تبدیل کردند.
دقیقا کدام فیلم شما را به اوج رساند؟
فیلم ماسک فیلمی بود که من در آن به اوج رسیدم. بعد از بازی در فیلم‌های دیگری که داشتم پیشنهاد نقش اول فیلم ماسک به من داده شد.
پذیرفتن نقش اول در یک فیلم بزرگ ریسک بزرگی نبود؟
من از موفق شدن خودم مطمئن بودم برای همین این ریسک را پذیرفتم. همین ریسکم مرا مشهور کرد. به‌طوری که من برای بازی در فیلم ماسک جایزه گلدن گلوب نقش مکمل را دریافت کردم.
برای کدام فیلم لقب گران‌ترین ستاره کمدی را گرفتید؟
من یعنی جیم کری همان کودک سرایدار کارخانه فولاد پس از تلاش چندین ساله و شبانه‌روزی توانستم خودم را ثابت کنم. به همه کسانی که باورم نداشتند اعلام کردم من بهترین هستم و توانستم گران‌ترین دستمزد را برای فیلم پسر کابلی بگیرم.
جیم کری عامل این حجم از موفقیت چیست؟
اگر صادقانه بخواهم حرفی بزنم می‌توانم بگویم افسردگی و تضادها و مشکلات دلیل این همه موفقیت است. من افسردگی داشتم حتی مدتی قرص مصرف می‌کردم، اما همیشه با خودم تکرار می‌کردم که همه چیز خوب می‌شود، در واقع من پیروزی را باور داشتم.
افسردگی، تضاد و مشکلات؟ چطور ممکن است؟
بله درست شنیدید من زندگی خیلی بدی داشتم. مادرم مریض بود و پدرم بی‌کار! من به عنوان یک کودک وقتی برای بازی و شادی نداشتم و باید با این شرایط خانواده دست و پنجه نرم می‌کردم.پس مجبور شدم کار کنم و در بدترین شرایط‌ها و با هرنوع آدمی برای بدست آوردن خرجی بسازم. مادرم مدام باید قرص مصرف می‌کرد تا حالش خوب باشد. تمام تلاشم این بود که حال او خوب شود.
پس می‌توان گفت این مشکلات نوعی انگیزه در شما ایجاد کرده است.
بله، همه این شرایط در کنار بد بودنشان به من انگیزه دادند. اگر این شرایط نبود شاید من هیچ‌وقت تفاوت شرایط سخت و زندگی عالی و تلاش کردن را درک نمی‌کردم.
من باید از این دنیا و شرایط سخت نجات پیدا می‌کردم، چرا که حق من یک زندگی شاد بود. برای همین تمام تلاشم را کردم تا از استعداد خنداندن آدم‌ها که داشتم، نهایت استفاده را ببرم. این شد که من الان جیم کری معروف دنیای کمدی هستم.
پس احتمالا باید زندگی برایتان جذاب باشد.
بله، به نظرم زندگی خیلی زیباست، حتی با همه سختی‌هایش! من همیشه منتظر یک معجزه هستم و مطمئنم که معجزه وجود دارد چون تا الان هم وجود داشته!
از زندگی در زمان حالتان لذت ببرید. گذشته دیگر برنمیگردد و فقط برای یادآوری تجربه خوب است. آینده هم که مشخص نیست! دست از سرزنش خود بردارید و به اشتباهات و کارهای احمقانه گذشته‌تان بخندید چون دیگر گذشته برنمیگردد.
جایزه گلدن گلوب را برای کدام فیلم گرفتید؟
فیلم‌هایی که من برای آن‌ها جایزه گلدن گلوب را گرفتم نمایش ترومن و مردی روی ماه بودند.
غیر از فیلم کمدی آیا بازی دیگری هم کرده‌اید؟
بله. من تمام تلاشم را کردم تا در دنیای بازیگری در ژانری غیر از کمدی هم معروف شوم. تلاشم فایده هم داشت. حتی باعث شد من برای فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک که یک فیلم علمی-تخیلی بود کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد شوم.
جیم کری لطفا نام فیلم‌هایی که در آن بازی کردید را برای ما نام ببرید.
بعضی از فیلم‌هایی که در آن ایفای نقش کردم تا به امروز عبارتند از:
- کاپر مانتن (۱۹۸۳)
- پگی سو ازدواج کرد (۱۹۸۶)
- استخر مرده (۱۹۸۸)
- دختران زمینی بی‌قید و بندند (۱۹۸۹)
- سپری‌کردن در میپل درایو (۱۹۹۲)
- ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات (۱۹۹۴)
- ماسک (۱۹۹۴)
- احمق و احمق‌تر (۱۹۹۴)
- بتمن برای همیشه (۱۹۹۵)
- ایس ونچورا: هنگامی که طبیعت فرا می‌خواند (۱۹۹۵)
- پسر کابلی (۱۹۹۶)
- دروغگو دروغگو (۱۹۹۷)
- نمایش ترومن (۱۹۹۸)
- مرد روی ماه (فیلم) (۱۹۹۹)
- من، خودم و آیرین (۲۰۰۰)
- چگونه گرینچ کریسمس را دزدید (۲۰۰۰)
- مجستیک (۲۰۰۱)
- بروس قادر مطلق (۲۰۰۳)
- درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴)
- سرگذشت ناگوار، داستان‌های لمونی اسنیکت (۲۰۰۴)
- شوخی با دیک و جین (۲۰۰۵)
- هورتون صدایی می‌شنود (۲۰۰۸) (صدا)
- مرد بله‌گو (۲۰۰۸)
- دوستت دارم فیلیپ موریس (۲۰۰۹)
- سرود کریسمس (۲۰۰۹)
- پنگوئن‌های آقای پاپر (۲۰۱۱)
- برت واندراستون باورنکردنی (۲۰۱۳)
- کیک-اس ۲ (۲۰۱۳)
- احمق و احمق‌تر ۲ (۲۰۱۴)
- جنایت‌های تاریک (فیلم ۲۰۱۶) (۲۰۱۶)
- شوخی کردن (مجموعهٔ تلویزیونی، ۲۰۱۸)
- سونیک خارپشت (۲۰۲۰)
- سونیک خارپشت ۲ (۲۰۲۲)
خط قرمزی هست که داشته باشید؟
من مخالف سرسخت مصرف نوشیدنی‌های الکلی هستم چون به نظرم آن‌ها فقط برای چند ساعت آدم را از دردهایش رهایی می‌دهند اما اگر به اعتیاد تبدیل شود خوشبختی را از آدم می‌گیرد.
چه زمانی کامل می‌شوید و متوجه می‌شوید دیگر برای یادگیری بس است؟
هیچ زمانی! همیشه در حال یادگیری باشید، من حتی هنوز هم بازیگری می‌آموزم.
در مواجه شدن با یک مشکل و زمین خوردن چه می‌کنید؟ آیا اصلا تا به حال در حرفه خود زمین خورده‌اید؟
زندگی بالا و پایین‌های زیادی دارد. من حتی در همین دوران بازیگری بارها زمین خوردم اما ناامید نشدم. هیچ اشکالی ندارد که احساسات خودتان را بیان کنید یا حتی گریه کنید. این را به قرزندانتان بیاموزید.
شغل کنونی شما چیست؟
من بازیگر، کمدین، نویسنده و نقاش هستم.
درس‌هایی که می‌توانیم از زندگی این فرد موفق بگیریم و برای اصلاح بعضی از باورهای نادرست خود به کار ببریم:
- استفاده از تضادها به وفور در زندگی جیم کری قابل مشاهده و ملموس است. جیم کری با زندگی سختی رو به رو می‌شود و سعی می‌کند از همان ابتدا، با کار و فعالیت، این زندگی سخت را ادامه دهد. اما نکته جالب این است که ایشان به بهترین شکل ممکن از این مشکلات و تضادها استفاده می‌کند و آن را عاملی برای تحریک انگیزه خود می‌داند.
- تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی، هرگز نمی‌تواند یک عامل صد در صدی برای کسب موفقیت باشد، درست در نقطه مقابل نیز به همین شکل، عدم داشتن تحصیلات و مدرک دانشگاهی نیز مانعی بر موفقیت و پیمودن این مسیر نیست. پس به جای صرف وقت در تحصیلاتی که به آن علاقه نداریم، با تلاش و کار در زمینه مورد نظر، می‌توانیم به هر چیزی که لیاقتش را داریم دست یابیم.
- عزت نفس و اعتماد به نفس دیگر موضوعی است که در زندگی جیم کری ملموس و قابل مشاهده است. زمانی که یک نقش بزرگ در فیلم ماسک به او پیشنهاد می‌شود، جیم کری با وجود اینکه از ریسک و بزرگی این نقش خبر دارد، آن را می‌پذیرد چرا که به خود ایمان کافی را داشته و اعتماد عمیقی را نسبت به خود مشاهده می‌کند. نقشی که به خوبی از عهده آن برآمد و به گونه‌ای در آن درخشید که گویا برای همان نقش آفریده شده است.
- ما در مسیر موفقیت، نقطه سکون نداریم و هیچگاه نمی‌توان در یک سطح ایستاد و بیان داشت که همواره در بالاترین سطح قرار گرفته‌ام و در همین نقطه می‌ایستم. سکون در موفقیت یعنی نزول موفقیت. افراد موفق همچون جیم کری هیچگاه متوقف نمی‌شوند و تا آخرین لحظه، مسیر موفقیت و پیشرفت را ادامه می‌دهند.
زندگینامه و باورهای سازنده جیم کری را با هم مطالعه کردیم. این شخصیت موفق، به خوبی توانست مسیر مورد علاقه خود را پیدا کند و با پشت سر گذاشتن این مسیر طلایی، به این نقطه برسد که امروزه به عنوان یک الگو از وی یاد شود. برای اینکه شما نیز بتوانید مسیر شغلی خود را بیابید و از چگونگی کسب موفقیت در این شغل آگاه شوید، دوره فوق‌العاده “سیر تا پیاز یافتن شغل مورد علاقه و موفقیت در آن” به شما پیشنهاد می‌گردد:
آموزش پیشنهادی
