کارآفرینان موفق، زمانی که قصد ایجاد کسب و کار و توسعه ایدههای خود را دارند، بر مهارتهای زیادی تکیه میکنند. این مهارتها میتواند شامل مواردی همچون سختکوشی، دسترسی به سرمایه مورد نیاز و حتی شانس گردد. اما موضوع دیگری را نیز میتوان در این مهارتها گنجاند و آن موضوع ریسکپذیری میباشد. انجام یک کار بزرگ و یک تلاش بزرگ، نیازمند درجه خاصی از ریسک است، ریسکی که نیازمند ایجاد اعتماد به نفس و تفکر استراتژیک میباشد.
در این نوشته قصد داریم تا در خصوص موضوع ریسکپذیری و چگونگی تبدیل ریسک به موفقیت صحبت نماییم. با ما همراه باشید.
مقدمه
ریسکپذیری، یکی از مهارتهای حیاتی است که انسان باید کسب کند. گاهی اوقات ریسک کردن بسیار ترسناک است. در کارهای روزمره و بازیها، ریسک کردن نسبتا آسان است، اما ریسک کردن به منظور امرار معاش به این راحتی نیست. به همین دلیل است که افراد معمولی سعی دارند درصورت امکان، از ریسک کردن اجتناب کنند، زیرا نتیجه ممکن است به نفع آنها نباشد. با این حال، داستان بسیاری از افراد موفق، برعکس این موضوع را به شما میگوید. این افراد به جایگاه کنونی و موفقیت رسیدهاند، زیرا در شرایطی که دیگران ترسیده بودند، مایل به انجام ریسک بودهاند.
زمانی که نوبت به ریسک کردن در کسب و کار میرسد، این بدان معنا نیست که کورکورانه به سمت ریسک بروید و سپس انتظار نتیجه داشته باشید. ریسکپذیری در کسب و کار و هر چیزی، مستلزم برنامهریزی دقیق، تلاش و پشتکار است.
فواید ریسک
افراد موفق همواره بهمنظور پشت سر گذاشتن برخی موانع از ریسک استفاده میکنند. ریسکها میتوانند هر شخص را در معرض خطرات فیزیکی، مالی و یا عاطفی قرار دهند، با این حال اما ممکن است ریسکها، برای دنبال کردن فرصتهای جدید مورد نیاز باشند. مزایای ریسکهای محاسبه شده میتواند شامل موارد زیر گردد:
1. افزایش اعتماد به نفس:
فعالیتهای ریسکی و احساسی، مثل سخنرانی در جمع، میتواند منجر به نتایج مثبتی شود که در آن اعتماد جدیدی نسبت به تواناییهای خود کسب نمایید.
2. مهارتهای جدید:
با خروج از منطقه امن خود در هر فعالیتی که دارید، میتوانید تواناییهای خود را بهبود ببخشید که در اینجا نیز علاوه بر کسب مهارت جدید، بازهم میتوان افزایش اعتماد به نفس را شاهد بود.
3. پاداشهای مالی:
ایجاد یک کسب و کار، از ابتدا وابسته به ریسکهای بسیار زیادی بوده و سرمایهگذاری، مستلزم ریسکهای محاسبه شده میباشد. دنبال کردن یک شغل جدید یا ایجاد یک تعادل بهتر میان کار و زندگی، برای اکثر صاحبان کسب و کار، دارای سطوح مختلفی از خطر است. ریسک میتواند در موفقیتهای شغلی و مالی بسیار موثر واقع گردد.
4. برای دانستن بیشتر:
دنیای تجارت بسیار بزرگ است. شما هرگز نمیدانید موفقیت در کدام بخش این دنیای بزرگ است، اما ریسکهای حساب شده، به شما این امکان را میدهد تا آن زمینههای جدید را کشف کنید و شکستها به شما کمک میکند تا مسیر درست را برای فتح منطقه پیدا نمایید.
بدون ریسک، هرگز متوجه نخواهید شد که کسب و کار شما چقدر میتواند برجسته باشد. البته درست است که نباید هر چیزی را که برای آن کار و تلاش کردهاید، به خطر بیندازید؛ با این حال اما اگر مطالعه کنید و ریسکهای حساب شده را بپذیرید، میتوانید شرکت خود را به سمت موفقیتهای بیشتر سوق دهید.
5. ریسک سبب نوآوری میشود:
مشتریان دائما خواستههای متفاوتی را مطرح میکنند و تقاضاها، زمینههای جدیدی را برای تجارت ایجاد مینمایند. اما برای بدست آوردن فرصت، به خلاقیت و نوآوری احتیاج دارید.
رهبران خوب، همواره ریسک را به عنوان ایجاد کننده فرصت و نوآوری میپذیرند. اگر از ریسک برای تصمیم خود استفاده نکنید، فرصت به موفقیت تبدیل نخواهد شد. اینگونه است که ریسک تیم شما را به نوآوری یا ایجاد راهحلهای عالی سوق میدهد.
آموزش پیشنهادی
ریسک نکنی موفق نمیشی!!!
سه بخش اساسی ریسکپذیر شدن |
برای اینکه ریسک کنید، باید بتوانید راههای موجود را بسنجید تا به یک تصمیم آگاهانه برسید. از ریسک دوری نکنید و بدون در نظر گرفتن گزینههای مورد نظرتان، به جلو حرکت نکنید، بلکه تلاش کنید تا به یک ریسکپذیر حسابشده تبدیل شوید که قبل از غواصی در دریای خطرات، چشمانداز را بررسی میکند.
شما میتوانید با برنامهریزی برای هر تصمیم پر خطر، راههایی برای ریسکپذیری و همچنین کاهش خطرات پیدا نمایید. در اینجا مراحلی وجود دارد که باید برای محاسبه ریسکها دنبال کنید:
بخش نخست – کسب شجاعت |
1. از دست کم گرفتن خود دست بردارید و اعتماد به نفس را افزایش دهید:
از عمده مشکلاتی که افراد در موضوع ریسکپذیری با آن دست و پنجه نرم میکنند، این است که مطمئن نیستند که بتوانند استرس، مسئولیت و فشار ناشی از ریسک را کنترل کرده و تحمل نمایند. این را از یاد نبرید که توانایی شما بسیار بیشتر از آن چیزی است که در خود میبینید، پس به تواناییهای خود شک نکنید.
برای مثال:
- اگر قصد مهاجرت به مکان جدیدی را دارید، به خود یادآوری کنید که مهارتها و استعدادهای زیادی دارید، پس در این خصوص، هرگز نباید از این که نتوانید شغل جدید یا دوست جدیدی در مکان جدید پیدا کنید، بترسید.
- اگر قصد دارید شخص خاصی را ملاقات کنید و از شنیدن پاسخ منفی نگران هستید، به خودتان یادآوری نمایید که شما یک فرد عالی بوده و چیزهای بسیار مفید و خاصی برای ارائه دارید و حتی شنیدن پاسخ منفی، ارزش شما را کم نمیکند.
همانطور که مطرح شد، یکی از دلایل عدم وجود ریسکپذیری در برخی افراد، کمبود اعتماد به نفس است، پس برای افزایش قدرت ریسکپذیری، باید ابتدا اعتماد به نفس را پرورش دهید. برای اینکار از روشهای بسیار ساده استفاده کنید، روشهایی همچون استفاده از دفترچه اعتماد به نفس. شما در این دفترچه، به شکل روزانه، توانمندیهای خود را هرچند کوچک باشند، مینویسید و دستاوردهای خود، هرچند کوچک یا بزرگ باشند را در آن لیست میکنید.
با اینکار میتوانید به مرور زمان متوجه افزایش اعتماد به نفس خود شوید و بتوانید تواناییهای بینظیر خود را مشاهده نمایید.
آموزش پیشنهادی
دوره دکترای عزت نفس بگیرید
2. خطرات ریسک نکردن را نیز در نظر بگیرید:
ممکن است به قدری در نگرانی از عواقب ریسک کردن غرق شوید که عواقب ریسک نکردن را از یاد ببرید. اگر گاهی اوقات ریسک نکنید، ممکن است همیشه درحال تسویهحساب و ادای قرضها باشید و این سبب شود تا با حسرت به زندگی ادامه دهید. این ممکن است سبب شود تا آن زندگی کاملی را که واقعا انتظارش را دارید، بهدست نیاورید.
برای مثال:
- اگر به این فکر میکنید که شغل جدیدی برای خود دست و پا نمایید که از آن لذت بیشتری میبرید، اما از این جهت که شغل جدید به اندازه شغل فعلی امن نباشد نگران هستید، این را در نظر بگیرید اگر در جایی که هستید بمانید و کار کنید، همیشه ناراضی بودن را همراه خود دارید و سالهای سال، کار با لذت را تجربه نخواهید کرد.
3. ریسکپذیری یک ویژگی نسبی؛ خود را با دیگران مقایسه نکنید:
هر کس یک تحمل متفاوت برای ریسکپذیری و خطر دارد و این موضوع، میتواند مفید باشد تا کمی به منطقه امن خود فشار آورید و به چیزهایی که میخواهید برسید؛ اما این را در نظر داشته باشید که ریسکپذیری خود را هرگز با دیگران مقایسه نکنید.
این را به یاد داشته باشید که نباید اجازه دهید دیگر افراد به شما برای ریسک کردن فشار بیاورند! شما باید به دلیلی که خودتان میخواهید ریسک کنید، نه به این دلیل که دیگران از شما توقع ریسک کردن در یک امر را دارند.
از سوی دیگر، اجازه ندهید دیگر افراد شما را از انجام کاری مخاطرهآمیز منصرف کنند، آن هم به این دلیل که آنها با انجام این ریسک راحت و آسوده نیستند. چیزی که حائز اهمیت است، راحتی و آسایش شما میباشد، نه دیگران!
4. درخصوص آنچه ممکن است به اشتباه در ریسک رخ دهد، واقعبین باشید:
در ریسک بحث احتمال در میان است و همواره این امکان وجود دارد که شما از ریسک خود نتیجهای کسب نکنید، اما چیزی که حائز اهمیت است، این است که شما عواقب ریسک را نیز در نظر داشته باشید. افراد مختلف تمایل دارند تا احتمال ایجاد مشکل و شدت عواقب ناشی از آن را بیش از حد بزرگ کنند، اما شما یک دقیقه وقت بگذارید و به شکلی منطقی، به این موضوع فکر کنید که اگر ریسک شما نتیجهای در بر نداشت، چه اتفاقی رخ میدهد و شما چگونه با آن کنار میآیید.
- به عنوان مثال، اگر میخواهید ریسک سخنرانی عمومی در خصوص یک موضوع مهم را بپذیرید، ممکن است مانع خود شوید چرا که فکر میکنید آنچه را که میخواهید بگویید را فراموش خواهید کرد، به دنبال آن مردم به شما خواهند خندید و زندگی شما خراب شده و تمام آن به این موضوع تبدیل خواهد شد!
اما این را در نظر بگیرید و واقعبین باشید که حتی اگر چیزی را که میخواهید بگویید را فراموش کرده باشید و مردم بخندند، احتمال بسیار کمی وجود دارد که این کار باقی زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده و آن را خراب نماید.
5. نظر دیگران در خصوص زندگی خود را رها نمایید:
از زندگی که فکر میکنید دیگران از شما انتظار دارند دست بکشید و زندگی خود را که واقعا به آن علاقه دارید شروع کنید و دنبال نمایید. چرا؟ پاسخ روشن است؛ اگر شما دائما نگران ناامید کردن دیگران و شرمسار کردن خود نباشید و زندگی ایدهآل خود را دنبال نمایید و در یک کلام، نظر دیگران در خصوص زندگی شما اهمیتی نداشته باشد، ریسک کردن در زندگی برای شما بسیار آسانتر خواهد بود.
برای مثال:
- اگر در خصوص یک تصمیم و یک ریسک، بازخوردهای زیادی از جانب دوستان و اطرافیان دریافت میکنید، سعی کنید با این افراد به صحبت بپردازید و چیزی شبیه این جمله را بگویید: “من واقعا میخواهم این کار را انجام دهم و این موضوع که شما در این خصوص بسیار قضاوت میکنید، من را ناراحت میکند”!
- شما میتوانید همچنین تصمیمات خود را برای دیگران توضیح دهید، اما هرگز احساس نکنید که مجبورید این تصمیمات را برای کسی به غیر از خودتان توجیه نمایید.
6. تصور کنید همه چیز خوب پیش میرود
زمانی که پس از تفکر کافی و وقت گذاشتن پی بردید که ریسک مورد نظر، ارزش انجام شدن را دارد، چندین بار این سناریو را دقیقا به شکلی که همه چیز طبق برنامه پیش میرود تجسم نمایید و در این بین، هرگز اجازه حضور افکار منفی که به شما القا میکنند ممکن است همه چیز اشتباه پیش برود را ندهید. این تفکر مثبت کمک بسیار زیادی به شما میکند تا اعتماد به نفس مورد نیاز برای پذیرش ریسک را در خود تقویت نمایید.
- اگر متوجه شدید که افکار منفی احتمالی در خصوص این ریسک در ذهن شما به حرکت در میآید، سعی کنید نتیجه مثبت و مورد نظر خود را با صدای بلند تکرار نمایید. حتی شما میتوانید در این مواقع، اقدامات احتیاطی و ایمنی را که برای پیشگیری یا کاهش اتفاقات منفی ناشی از ریسک خود در نظر گرفتهاید، یادآوری کرده و از افکار منفی دوری نمایید.
7. مدیتیشن را انجام دهید:
برای اینکه بتوانید آرامش بیشتری داشته باشید، مدیتیشن یک راهکار بسیار عالی و موثر میباشد. خصوصا در مواقعی که افکار منفی و ترس به سراغتان میآیند، مدیتیشن، حتی برای چند دقیقه کوتاه میتواند برای شما مفید باشد.
در زمان مدیتیشن، به هیچ چیز فکر نکنید و جمات تاکیدی مثبت را در زمان مدیتیشن خود، در ذهنتان مرور نمایید. پس از انجام مدیتیشن متوجه میشوید که سریعتر از آن چیزی که فکرش را میکنید، ترس از شما دور میشود.
آموزش پیشنهادی
چطوری مدیتیشن انجام دهیم؟
8. ترس را کنار بگذارید:
یکی از دلایل مهمی که ریسکپذیری را کاهش میدهد، ترس است. این بسیار حائز اهمیت است که بدانید بیشتر اتفاقاتی که از آن ترس داریم، اتفاق نمیافتد و ترس تنها ساخته ذهن انسان است که وجود واقعی ندارد.
سالها بعد بهخاطر کارهایی که انجام ندادهاید، بیشتر ابراز پشیمانی میکنید تا کارهایی را که انجام دادهاید! پس بهتر است هرگز ترسی نداشته باشید و درک کنید بسیاری از ترسها، غیرواقعی هستند. اگر بترسید و در عین حال به ریسک کردن و انجام کار خود مشغول شوید، به مرور زمان درک میکنید که دامنه ترسهای شما، بسیار کوچکتر و کوچکتر شده است. پس کافیست کمی منطقیتر به گذشته خود فکر کنید تا متوجه شوید که چه قدر تاکنون به خاطر ترسهای غیرواقعی خود از موفقیتهایتان چشم پوشیدهاید.
در مواقع بسیار زیادی اتفاق افتاده است که شما از انجام دادن یک کار ترسیدهاید، ولی مجبور بودهاید اقدام کنید و پس از اینکه کار خود را به اتمام رساندهاید، متوجه شدهاید که هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود نداشته است.
پیشنهاد میشود هر زمان که این اتفاق رخ داد، آن را در دفترچهای یادداشت کنید و در مواقعی که لازم است تا با اختیار خود و بدون اجبار یک ریسک را بپذیرید، به آن مراجعه کنید تا متوجه شوید که این ترسها نمیتوانند شما را از انجام این کار و این ریسک باز دارند.
9. توکل کنید:
توکل یک واژه بسیار پرمفهوم است که افراد موفق، همیشه از آن بهره میبرند. توکل یعنی ممکن است همان ترسهای غیرواقعی در وجودتان باشد، اما شما ریسک را پذیرفته و بازهم ادامه میدهید، چرا که مطمئن هستید یک پشتیبان بسیار قوی دارید که در همه حال و همه جا حاضر و ناظر است و شما را در انجام بهتر کارها یاری میدهد. از یاد نبرید که خداوند، هیچگاه بنده خود را رها نمیکند و با توکل به این پشتیبان بسیار محکم و دائمی، میتوانید ترس را متوقف کرده و راه خود را در جهت درست ادامه دهید.
10. انگیزه خود را در بالاترین سطح نگه دارید:
قدرت داشتن انگیزه و شوق، آنقدر زیاد است که فرصتی برای توجه به موانع و ترسهای موجود در مسیر ریسک به ما نمیدهد. اگر در حالت عادی، شروع به انجام دادن یک کار و پذیرفتن یک ریسک کنید، ممکن است برایتان ترسناک باشد و تصور کنید که نمیتوانید آن را انجام دهید؛ اما در مواقعی که کار را در حالی انجام میدهید که شور و اشتیاق و انگیزهای برای انجام آن دارید، میتوانید راحتتر آن را انجام دهید. از این رو، برای انجام کاری که ریسکپذیری در آن اهمیت دارد، باید انگیزه خود را بالا ببرید.
11. محدوده امن خود را گسترش دهید:
ترسهای ما عموماً خارج از محدوده امن ما قرار میگیرند. احتمالا شما نیز در زندگی عادی خود، متوجه شدهاید برخی مکانها و زمانها برایتان امنیت داشته و دوست ندارید پا را از آنها فراتر بگذارید. برای مثال، حضور در یک جنگل خلوت و تاریک، آن هم در نیمههای شب، خارج از محدوده امن بسیاری از افراد است. همین محدوده امنی، از لحاظ ذهنی نیز وجود دارد! یعنی ما در ذهن خود، تا حدی میتوانیم فکر کنیم و بدون استرس دست به عمل بزنیم. این محدوده امن در هر فردی متفاوت است. افرادی که ریسکپذیری بالاتری دارند، روز به روز محدوده امن خود را گستردهتر میکنند.
12. نگران نباشید، راهکارها خود به سراغتان میآیند:
زمانی که به یک سرمایهگذاری ریسکپذیر فکر میکنید، همواره این موضوع را به یاد داشته باشید که در بسیاری از مواقع، ترس شما به این دلیل است که فکر میکنید چگونگی عبور از این مسیر و رسیدن به موفقیت در سرمایهگذاری مورد نظر را نمیدانید و این یک مسئله کاملا طبیعی است. اما چیزی که لازم است بدانید، این است که درست زمانی که شروع به حرکت کرده و گامهای اولیه را برمیدارید، قدمهای بعدی نیز خودشان به سراغتان میآیند و شما به آرامی در مسیر درست راهنمایی میشوید. این موضوع را از یاد نبرید که راهکارها به سراغتان میآیند و شما فقط باید زودتر کار خود را شروع کنید.
13. بپذیرید که ریسک، بخشی از کارآفرینی است:
هرگز لازم نیست که شما ریسک را دوست داشته باشید، اما باید بپذیرید که موضوع ریسک وجود دارد. تظاهر به اینکه ریسک وجود نداشته و یا بی اهمیت است، باعث نمیشود که از بین برود؛ پس یادآوری این نکته بسیار مهم است، اکثر چیزهای باارزش، به سطح مشخصی از ریسک نیاز دارند، چه برای انجام معامله در بازار سهام، چه راهاندازی یک کسب و کار جدید و یا گسترش کسب و کار موجود. پس همیشه این را به یاد داشته باشید که ریسک بخشی از کارآفرینی و کسب و کار میباشد.
14. به جنبه مثبت تغییر فکر کنید:
فکر یک تغییر بزرگ میتواند ترسناک باشد و ریسکپذیری، شامل سطوح ناشناخته از این تغییر است. به جای تمرکز بر تمام پیامدهای منفی یک تغییر، به این موضوع فکر کنید که اصلا چرا درخصوص تغییر وضعیت فعلی خود فکر میکنید؟ برای مثال، اگر در شهر فعلی زندگی میکنید و در این شهر برای یافتن روابط معنادار و شغل خوب دچار مشکل شدهاید، زندگی در یک شهر جدید و چگونگی آن را در نظر بگیرید. اگر یک حرکت خاص و موثر شبیه به کوچ بتواند زندگی را بهتر کرده و آن را تسهیل نماید، میتواند ارزش ریسک کردن را نیز داشته باشد.
بخش دوم – کسب بیشترین بهره از ریسک |
1. از کم آغاز کنید
هیچ باید و دلیلی وجود ندارد که شما بلافاصله وارد یک ریسک بزرگ شوید! اگر از ریسکهای کوچکتر شروع کنید، این کار بهبود تحمل شما دربرابر ریسکپذیری را به همراه دارد و سبب کسب اعتماد به نفس لازم برای پذیرش ریسکهای بیشتر میشود.
- شما میتوانید به جای ایجاد فرصتهای بزرگ و فوری، فقط با بله گفتن به فرصتهای معمولی که برایتان پیش میآید شروع نمایید. به عنوان مثال، اگر شخصی از شما بپرسد که آیا میخواهید روی یک پروژه معمول در محل کار خود کار کنید، آن را بپذیرید. اگر کسی از شما دعوت میکند که یک ورزش جدید را با او امتحان کنید، آن را بپذیرید، حتی اگر بسیار کوچک است و چیزی نیست که معمولا به انجام آن بپردازید.
- راه دیگر برای شروع کوچک این است تنها یک گام به سمت ریسک مورد نظر خود بردارید. برای مثال، اگر میخواهید غواصی در دریا را امتحان کنید اما از امتحان آن ترس دارید، با غواصی در استخر، قدم کوچکی در راستای اقدام خود و جهت درست بردارید.
پس اگر قصد دارید ریسکپذیری را در خود تقویت نمایید و یک ریسک را آغاز کنید، باید به خودتان زمان بدهید. کارهایی که درصد ریسکپذیری در آن کمتر است را شروع کنید و پله پله به سمت جلو حرکت کنید.
اگر در همان مراحل آغازین کار، شروع به انجام کارهای بزرگ با ریسکهای بزرگ کنید، نه تنها از آن کار و ریسک دلزده خواهید شد، بلکه ترس بیشتری را نیز احساس میکنید.
2. سعی کنید با بزرگترین ترس خود مقابله کنید
هر شخص یک ترس بزرگ دارد که همواره این ترسها را همیشه در زندگی عقب نگه میدارد، چه ترس از سخنرانی درجمع و چه ترس از ارتفاع؛ هر ترسی که دارید، از شیوه و روش خود برای مقابله و دور کردن آن دست بردارید!
- مردم همواره از ترسهای زیادی رنج میبرند و بهترین راه برای غلبه بر این ترسها این است که خود را در معرض آنها قرار دهند. به عنوان مثال، اگر از ارتفاع میترسید، سعی کنید روی یک پل مرتفع راه بروید و صد البته مطمئن شوید در این کار به یک اقدام امن پایبند هستید تا اتفاق بدی رخ نداده و ترستان را بدتر از پیش ننماید.
- اگر فکر و ترس شما برای امتحان کردن بسیار طاقتفرسا میباشد، بخش کوچکی از آن را برای مقابله و غلبه بر آن انتخاب نمایید. به عنوان مثال، میتوانید از نزدیکی یک پل بلند عبور کنید و بهجای عبور از روی پل، تنها به آن نگاه کنید؛ یا اینکه میتوانید با کمک یکی از دوستان خود، چند قدم روی آن بردارید!
3. موقعیت شاد خود را پیدا کنید
ریسک کردن ممکن است زندگی شما را شادتر و رضایتبخشتر کند، اما ریسکهای دیگر و نادرست، ممکن است تاثیر مشابهی نداشته باشند! ریسکپذیری را همواره در گامهای کوچک آزمایش کنید تا بدانید چه سطحی از ریسک، زندگی شما را بهبود میبخشد. دلیلی وجود ندارد که آسایش خود را با ریسکهایی که هیچ سودی برای شما ندارند به چالش بکشید.
- فراموش نکنید که همه افراد متفاوت هستند. برخی از افراد در محیط تحت فشار رشد میکنند، درحالی که برخی دیگر، از یک روال پایدارتر، خوشحالتر هستند. زمانی که تعادل مناسب خود را پیدا کردید، اخساس رضایت داشتید و از خطراتی که انجام ندادهاید پشیمان نشدید، متوجه این موضوع خواهید شد که شما از کدام دست از افراد هستید.
4. بدانید که همیشه میتوانید عقبنشینی کنید
تنها این دلیل که تصمیم گرفتهاید ریسک کنید، به این معنا نیست که هرگز نمیتوانید نظر خود را تغییر دهید! همیشه با توجه به خواسته خود پیش بروید و از تغییر برنامهها در طول مسیر ترسی نداشته باشید.
- بین تغییر عقیده و تسلیم شدن تفاوت بسیاری وجود دارد، اما شما سعی کنید به این دلیل که از ریسک کردن میترسید، عقبنشینی نکنید. در عوض، اگر متوجه شدید که ریسک مورد نظر ارزش انجام دادن را ندارد یا با یک ریسک جایگزین مواجه میشوید که فواید مشابه یا بهتری دارد، از ریسک خود عقبنشینی نمایید.
5. برنامهریزی کنید و هدف داشته باشید:
همواره تلاش کنید در تمام کارهای خود، برنامهریزی داشته باشید. اگر در فعالیتهای خود از برنامهریزی استفاده کنید، به خوبی میدانید در چه محدودهای باید تلاش کنید و چه مسائلی را باید در این مسیر انتظار داشته باشید. داشتن یک برنامه به شما کمک میکند تا همواره ترس خود را کمتر کرده و بدانید در هر مرحله، چه کارهایی را باید انجام دهید و چه مقدار باید پیشرفت کنید. داشتن برنامهریزی سبب میشود تا در یک چهارچوب مشخص کارهای خود را انجام دهید و ریسکها را بپذیرید و حتی ترسهای بزرگ را به ترسهای کوچکتر بشکنید. از این رو تحمل ریسکهای مختلف، به مراتب راحتتر خواهد بود.
علاوه بر برنامهریزی، تعیین یک هدف نیز سبب کسب انگیزه میشود. باید همواره یک هدف برای خود در نظر بگیرید و بدانید که ریسک مورد نظر را به چه دلیل میخواهید انجام دهید؟
زمانی که هدف داشته باشید، در طول مسیر و در زمان برخورد با مشکلات یک ریسک، تنها به هدف خود فکر کرده و این تفکر سبب میشود تا ذهن شما فرصت بروز ترسهایتان را از دست بدهد. با داشتن یک هدف، درست در زمانی که ترس به سراغتان میآید، به لحظات زیبای رسیدن به هدف فکر کنید و این ترسها را کنار بگذارید. ذهن در لحظه نمیتواند به بیش از یک مسئله فکر کند، از این رو، زمانی که به هدف خود فکر میکنید، جایی برای ترس در ذهن خود باقی نمیگذارید. همین موضوع سبب میشود به مرور زمان ریسکپذیرتر شوید.
مطالب بیشتر در خصوص هدفگذاری را در مقاله “14 مرحله قدم به قدم تا هدف گذاری به روش برایان تریسی” مطالعه نمایید.
6. بترسید اما شروع کنید:
برای اینکه ترس از شکست را از خود دور کنید، باید با آن مقابله کنید. برای شروع کارهای جدید و ریسکها، در هر صورت کمی ترس دارید، چرا که همانطور که بیان شد، محدوده امن هر شخص، به او دستور میدهد تا بترسد. پس ترس یک واکنش طبیعی است، اما باید بدانید که نباید مانع شما شود که از ریسک صرف نظر کنید و جلوی کسب تجارب جدید را بگیرد. اگر میترسید، بترسید، اما باز هم با قدرت شروع کنید، آنگاه میبینید که چقدر راحت ترستان را کنار میگذاریذ.
بخش سوم – ریسکهای هوشمند انجام دهید |
1. از خطرات بیپروا اجتناب کنید:
ریسکهایی وجود دارد که هرگز ارزش انجام ندارند؛ ریسکهایی همچون رانندگی در حالت مستی یا ارتکاب جرم و انجام کارهای خلاف قانون. اگر در ریسک، خطر قابل توجهی همچون آسیب یا مجازات وجود دارد و هیچ سود واقعی ندارد، از ریسک کردن پرهیز نمایید.
- خطراتی که آسیبهای غیرضروری برای دیگر افراد ایجاد میکنند، عموما ارزش ریسک کردن را ندارند و شما نباید امنیت دیگران را به خطر بیندازید.
- البته ورزشهای پرخطری همچون چتربازی، ممکن است از این قاعده مستثنی بوده باشند. برای برخی، در این ورزش پرخطر، هجوم آدرنالین و لذت واقعی میتواند یک دستاورد بزرگ باشد و به همین سبب، این خطر میتواند یک خطر معقول باشد؛ در عین حال که ممکن است این ورزش خطرناک و ریسک موجود در آن، برای برخی دیگر از افراد، یک ریسک بیپروا و نامناسب به نظر برسد.
2. همیشه عواقب و مزایا را بسنجید و یک سیستم برای ارزیابی ریسک ایجاد کنید:
اگر میخواهید یک انتخاب هوشمندانه داشته باشید، بسیار مهم است که بدانید یک فعالیت تعیین شده، چه مقدار ارزش ریسک دارد، این ریسک چه مقدار اهمیت دارد و مزایای آن چیست. همواره سعی کنید عواقب احتمالی را با مزایای احتمالی مورد مقایسه قرار دهید تا مشخص شود آیا این ریسک برای شما ارزش انجام دارد یا خیر؟
- ممکن است در بعضی شرایط خاص، برخی از ریسکها ارزش انجام را داشته باشند و در برخی اوقات نیز ارزش انجام نداشته باشند! به عنوان مثال، اگر قصد دارید شغل کنونی خود را رها کرده و بدون برنامه، به یک شهر جدید نقل مکان کنید، باید دو موضوع را مد نظر قرار دهید؛ اگر وضعیت مالی و اقتصادی شما در حال حاضر نامناسب باشد و بدهیهای زیادی برای پرداخت دارید، خطرات این نقل مکان به شهر جدید و شغل جدید نسبت به زمانی که از نظر مالی و اقتصادی در وضعیت خوبی بوده و بدهی خاصی ندارید، بیشتر خواهد بود.
- بررسی عواقب احتمالی و مزایای احتمالی، میتواند درکی واضح و روشن از نتیجه و اینکه آیا ریسک مورد نظر ممکن است اشتباه باشد یا خیر، به شما بدهد. اگر میتوانید بعضی اطلاعات عینی در خصوص ریسک به دست آورید یا با یک متخصص درخصوص نتیجه احتمالی صحبت کنید، حتما این کار را انجام دهید. درغیر اینصورت، کمی وقت بگذارید و با دقت زیاد، درخصوص عواقب احتمالی فکر نمایید.
- سعی کنید برای هر خطر و مزیت، یک مقدار عددی تعیین کنید، هر چه عواقب ناخوشیندتر، عدد بزرگتر و هرچه مزایا بیشتر، عدد مزایا بزرگتر خواهد بود. این کار میتواند به شما کمک کند تا عواقب و مزایای یک ریسک خاص را به روشی بسیار منطقی مقایسه کنید. به عنوان مثال، اگر به یک سرمایهگذاری پرخطر فکر میکنید، یک عدد به احتمال از دست دادن سرمایه خود (مثلا 8) و یک عدد نیز به احتمال ثروتمند شدن خود (مثلا 10) اختصاص دهید. سپس این دو را با یکدیگر مقایسه نموده تا به شما کمک کند، متوجه شوید که آیا این ریسک ارزش انجام را دارد یا خیر.
اولین نقطه برای ارزیابی یک ریسک بزرگ، نوشتن یک لیست از تمامی جوانب مثبت و منفی آن ریسک است. شما با نگاه کردن به نتایج مثبت و منفی و مقایسه این موارد، میتوانید به خوبی ریسک مورد نظر را مورد ارزیابی قرار داده و بتوانید به این سوال که “آیا این ریسک ارزش دارد یا خیر؟” پاسخ دهید.
3. تحقیقات خود را انجام دهید!
مهم نیست چه ریسکی را میپذیرید! از خواستگاری از شخص مورد علاقه گرفته تا سرمایهگذاری در یک تجارت جدید، چیزی که اهمیت دارد، این است که مطمئن شوید که حرکتتان محاسبهشده میباشد. این یعنی شما باید تحقیقات خود را به شکلی کامل و جامع انجام دهید. به عنوان مثال، اگر قصد دارید روی یک کامیون حمل مواد غذایی سرمایهگذاری کنید، باید تمام چیزهایی که میتوانید درخصوص کامیونهای مواد غذایی، از جمله قوانین منطقهای، هزینهها و مجوزها، قوانین پارکینگ و غیره را یاد بگیرید. با توانایی پیشبینی موانع احتمالی، درصورت بروز و ظهور این موانع، بهتر میتوانید با آنها مقابله کنید.
4. بهترین سناریو را در نظر بگیرید:
کمی خوشبینی، میتواند به شما شجاعت کافی برای ریسک کردن را بدهد. پس همواره پیش از ریسک کردن، بهترین سناریو را در نظر بگیرید و این را در نظر بگیرید که بهترین چیزی که میتواند اتفاق بیفتد چیست؟ این را در نظر بگیرید که رسیدن به اهداف، چه احساسی دارد؟ در نظر گرفتن یک پاداش و چشم دوختن به یک مزیت مهم از ریسک مورد نظر، میتواند به شما در مدیریت ریسک کمک نماید تا انگیزه خود را حفظ نمایید.
5. بدترین سناریو را در نظر بگیرید:
شاید این مورد، مثل در نظر گرفتن بهترین سناریو شیرین و جذاب نباشد، اما به همان اندازه مهم است. در نظر گرفتن اینکه در زمان ریسک، چه چیز خطرناک و اشتباهی ممکن است پیش بیاید، به این معنا نیست که خود را درگیر اضطراب کنید، بلکه این موضوع، به شما کمک میکند تا در خصوص اینکه چه چیز اشتباهی ممکن است رخ دهد، اقدامات پیشگیری را انجام دهید.
از یک دیدگاه دیگر نیز، برای ریسکپذیر شدن باید بدترین موقعیت را بررسی کرد. برای مثال، هنگامی که کار و فعالیتی را شروع میکنید و یا یک ایده را در ذهن خود دارید، از خودتان در خصوص بدترین اتفاقی که ممکن است رخ دهد بپرسید. زمانی که خودتان را در آن موقعیت قرار دادید، متوجه میشوید که مشکل آنقدر بزرگ نیست که قابل حل نباشد و توانایی زمین زدن شما را ندارد.
البته وسواس به خرج دادن درخصوص بدترین سناریوی ممکن، میتواند باعث شود تا از ریسکی که توانایی ارتقاء سطح زندگی یا شغل شما را دارد، چشمپوشی کرده و از انجام آن خودداری کنید. اگر بتوانید اضطراب را رها کرده و بر روی پیامدهای احتمالی و البته مثبت این ریسک تمرکز کنید، ممکن است بتوانید ریسکپذیری درونی خود را آزاد نمایید.
6. یک شبکه ایمنی برای خود داشته باشید:
ریسک کردن در اغلب موارد بسیار خوب است؛ اما این را به یاد داشته باشید که حتی اگر با اعتقاد کامل، از کسب مزایای خوب مطمئن هستید، همیشه باید مطمئن شوید که چیزی برای محافظت از شما در برابر بدترین سناریوی ممکن وجود دارد. به عنوان مثال، اگر قصد ایجاد یک کسب و کار را دارید، دانش و تجربه میتواند شما را از یک شکست بزرگ محافظت نماید. درست به مانند شخصی که قصد شنا کردن در اعماق دریا را دارد و میخواهد کوسهها را از نزدیک تماشا کند و همواره یک قفس برای حفظ جان خود، در اطرافش قرار میدهد.
- در بسیاری از موارد، داشتن یک شبکه ایمنی مالی، ایده بسیار مناسبی میباشد. داشتن یک پشتوانه مالی کوچک، برای محافظت از شما در برابر مواردی همچون از دست دادن خانه و ناتوانی در تامین نیازهای خانواده، میتواند ریسک راهاندازی یک کسب و کار را بسیار آسانتر نماید.
7. برای زمان شکست، یک برنامه داشته باشید:
این که نباید تمام تمرکز را روی بدترین سناریوی ممکن قرار داد، بسیار مهم است، چرا که این کار یک مانع و ترمز بسیار قوی برای انجام کوچکترین ریسکها میباشد؛ اما فکر کافی برای بدترین سناریو، در آماده شدن برای انجام ریسک مفید میباشد. پیش از آن که یک ریسک را بپذیرید که عواقب محتملی را دارد، برنامهریزی کنید که چگونه با بدترین حالت ممکن کنار بیایید.
- برای مثال، اگر میخواهید تمام پسانداز خود را در یک کسب و کار جدید سرمایهگذاری کنید، راهی بیابید تا درصورت شکست کسب و کار و ریسک مورد نظر، بتوانید وام مسکن و بدهی خود را پرداخت کنید.
- اگر قصد دارید با یک غریبه قرار ملاقات بگذارید و این از نظر شما یک ریسک است، از پیش تصمیم بگیرید که اگر پاسخ منفی از او شنیدید، جملاتی مانند “بسیار خوب، مشکلی نیست، روز خوبی داشته باشید” بگویید.
8. آماده باشید:
اگر قصد دارید با چتر پرشی را انجام دهید، قطعا پبش از شیرجه زدن از هواپیما، این موضوع را بررسی میکنید که چتر به خوبی کار کند. به همین ترتیب، در تجارت نیز بسیار مهم است که آمادگی خود را قبل از ریسک کردن، ارزیابی کنید.
- در گام نخست، طرز تفکر خود را بررسی کنید؛ آیا احساس آرامش دارید؟ آیا به اندازه کافی خوابیدهاید؟ آیا غذای کافی خوردهاید؟
- در گام دوم، خود را برای کار یا تعهدات خاصی آماده کنید؛ به عنوان مثال، اگر قصد دارید یک اجارهنامه برای یک فضای تجاری امضا کنید، آیا مدارک خود را مرتب کردهاید و اسناد لازم را تهیهکردید؟
آمادگی میتواند به شما کمک کند تا با حفظ آرامش و ذهنی آرام، ریسک را به طور موثری مدیریت کنید.
9. دیگران را در نظر بگیرید:
هر زمان که به دنبال یک ریسک هستید، بسیار مهم است تا درخصوص تاثیر این ریسک و تصمیم خود بر دیگران فکر کنید. برای مثال، اگر کاری که میخواهید انجام دهید با خطرات بسیار جدی همچون جراحت همراه است، در قدم اول و زمان تصمیمگیری در این خصوص که آیا این ریسک ارزش انجام دارد یا خیر فکر نمایید و در دومین قدم، به این موضوع فکر کنید که این ریسک، چه تاثیری بر خانواده شما میگذارد؟
- اگر فکر میکنید ریسک شما بر شخص دیگری اثر دارد، بسیار خوب است تا در این خصوص با او صحبت کنید و نظر او را بپرسید. تصمیم نهایی انجام این ریسک با شماست، اما این کار به شما کمک میکند تا بدانید شخص مقابل، چه احساسی نسبت به این ریسک و اثرات آن دارد.
10. از تجربه دیگران استفاده نمایید:
احتمالا در زندگی روزمره خود افرادی را بشناسید که بر ترس ریسک غلبه کرده و چیزهای نسبتا خطرناک را امتحان کردهاند. شاید این افراد یک تجارت نو آغاز کردهاند و یا راهی برای پیدا کردن دوستان جدید در یک شهر جدید را یافتهاند. این افراد را همواره شناسایی نمایید و از آنها بپرسید که چگونه ریسکپذیری خود را افزایش داده و تحمل یک ریسک را به چالش کشیدهاند؟ ضمن اینکه شما میتوانید از نظرات یک مشاور نیز استفاده نمایید که به صاحبان کسب و کار برای یافتن راههای هوشمندانه بهمنظور انجام ریسکهای حساب شده کمک مینماید.
11. از هر تجربهای درس بگیرید:
این را به خاطر بسپارید، مهم نیست پس از ریسک کردن، چه اتفاقی میافتد، مهم این است که شما همیشه از این تجربه درس خواهید گرفت. به عنوان مثال، فرض کنید تصمیم به ایجاد یک فعالیت خرده فروشی در یک خیابان شلوغ را دارید. حتی اگر کسب و کار شما با شکست مواجه شود، هنوز چیزهای زیادی در مورد راهاندازی کسب و کارهای خردهفروشی، سیاستهای شهری و بازاریابی کسب و کارهای کوچک یاد خواهید گرفت و اگر کسب و کار به خوبی پیش برود، مهارتهای ارزشمندی در خصوص بازاریابی، مدیریت کارکنان و تبلیغات خواهید آموخت. مطمئناً، اکثر مردم ترجیح میدهند سناریویی موفق را تجربه نمایند، با این حال، بدانید که حتی اگر نتیجه عالی نباشد، به معنای تلف شدن وقت نیست! این میتواند به شما کمک کند تا ریسک را بهتر مدیریت کرده و همواره به یاد داشته باشید که همیشه چیزی بهدست خواهید آورد.
12. از دیگران کمک بگیرید:
زمانی که قصد دارید یک سرمایهگذاری بزرگ و ریسکپذیر را انجام دهید، در اکثر مواقع، خودتان به تنهایی، انگیزه و توانایی لازم را ندارید. به همین دلیل لازم است در برخی مواقع، افراد متخصص را استخدام کنید، چرا که اگر بخواهید تمام کارها را به تنهایی انجام دهید، طبیعتا نگرانی و ترس شما بیشتر و بیشتر خواهد شد.
پس بیایید و در زمینههایی که نیاز به تخصص بیشتری دارید، آن را به افراد کاردان بسپارید و کسانی را استخدام کنید تا به شما در زمینههایی که مهارت کافی را دارند کمک کنند و یک تیم قوی برای انجام کارهای خود داشته باشید.
13. آماده باشید تا ضررها را کاهش دهید!
اگر شما به عنوان یک معاملهگر فعالیت دارید، بخشی از موفقیت شما از این واقعیت ناشی میگردد که شما، در صورت خراب شدن یک معامله، مایل به کاهش ضرر باشید. به عنوان مثال، اگر قصد دارید یک سرمایهگذاری بر روی رستوران انجام دهید، بهتر است پیش از افتتاح، این موضوع در نظر گرفته شود که چه مقدار حاضرید از دست بدهید. تعیین برخی پارامترهای خاص، پیش از شروع یک فعالیت تجاری و سپس پایبندی به این پارامترها، میتواند ابزاری موثر برای مدیریت ریسک و کمک به کاهش ضررها باشد.
14. راههایی برای پذیرش ریسک افزایشی پیدا نمایید:
زمانی که برای نخستین بار میخواهید اقدام به ریسک کنید، احتمالا نخواهید چیزهای زیادی را وارد خطر نمایید. در این لحظه میتوان بهجای انجام بزرگترین ریسک ممکن، به قدمهای کوچک فکر کنید که میتوانند شما را در مسیر درست قرار دهند. به عنوان یک مثال، بهجای اینکه شغل فعلی و اصلی خود را رها نمایید و کسب و کار مورد نظر خود را راهاندازی نمایید، بیایید و کسب و کار مورد نظر را به عنوان یک شغل جانبی در نظر بگیرید و شغل اصلی خود را نیز حفظ نمایید. ممکن است با این کار و پس از راهاندازی و اجرای کسب و کار خود به عنوان یک کار جانبی، بهتر بتوانید درخصوص پذیرش آن به عنوان یک شغل تمام وقت اطمینان حاصل کرده و تصمیم بگیرید.
آیا ریسکپذیری همیشه مفید است؟
داشتن یک شخصیت ریسکپذیر، یک خصیصه مثبت است؛ اما نباید از این نکته غافل شد که هر چیزی حد و اندازهای دارد. در هر کاری، ترس یک هشدار طبیعی است که تاحدودی نیز میتواند مفید باشد، اما همواره نترسیدن نیز جایز نیست!
ریسکپذیری در جایی مفید است که ریسک را بر روی مسائلی بگذارید که از دست دادن آنها، به شما لطمه جدی وارد نکند. به عنوان مثال، در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالایی دارد، تمام سرمایه خود را در آن کار وارد نکنید و مدیریت سرمایه داشته باشید.
در پایان، پیشنهاد میشود از دوره جذاب “سیر تا پیاز یافتن شغل مورد علاقه و موفقیت در آن” دیدن نمایید:
آموزش پیشنهادی
دوره سیر تا پیاز یافتن شغل مورد علاقه و موفقیت در آن