زندگینامه پیر امیدیار ثروتمندترین ایرانی جهان

دوستان عزیز:
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده قصد داریم شما را با پیر امیدیار آشنا کنیم. زندگینامه فوقالعاده جالب او برای درک بهتر در قالب پرسش و پاسخ به شرح زیر میباشد. با ما همراه باشید.
شما متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمدهاید؟
من در ۲۱ ژوئن ۱۹۶۷ در پاریس فرانسه، متولد شدم. من درواقع یک ایرانی–آمریکایی تبار هستم.
تحصیلات شما چقدر هست و در کجا درس خواندهاید؟
دوران دبستان و دبیرستانم را در «سنت اندرو»ی مریلند گذراندم و بعد از دیپلم، تحصیلات دانشگاهی را در تافتس ماساچوست در رشته علوم کامپیوتر گذراندم و لیسانس گرفتم.
لطفا توضیحی در مورد خانوادتون بدهید؟
پدر و مادرم برای تحصیل به فرانسه آمده بودند که آنجا با هم آشنا شدند و ازدواج کردند. مادرم “الٰهه میرجلالی امیدیار” یک زبانشناس و از استادان دانشگاه «سوربون» بود. پدرم جراح اورولوژی بود و با تلاش زیاد موفق شد در دانشگاه «جانز هاپکینز» ایالات متحده کار پیدا کرد. 6 ساله بودم که برای شغل پدرم از فرانسه به آمریکا (ایالت مریلند) مهاجرت کردیم. در این هنگام مادرم به تدریس مطالعات زبان فارسی در جورج تاون پرداخت. والدین من خیلی زود از هم جدا شدند و تصمیم بر این شد که مادرم سرپرستی مرا به عهده داشته باشد و آخر هفتهها را با پدرم بگذرانم.
فعالیت خودتان را چطور آغاز کردید؟
از کودکی به علوم کامپیوتر توجه زیادی داشتم اما علاقه زیادی به درس های مدرسه نداشتم و اکثرا بخاطر عدم حضور در کلاس جریمه میشدم. مدیر مدرسهام که متوجه استعداد من شده بود از من خواست برنامه ای برای کتابخانه مدرسه بنویسم که خودش کارتهای راهنمای کتابها را چاپ کند در عوض بابت کارش ساعتی ۶ دلار هم دستمزد بگیرم، هرچند مبلغ زیادی نمیشد ولی این آغاز برنامه نویسی من در سن 14 سالگی بود.
در دورهی لیسانس در یکی از شرکتهای زیرمجموعهی اپل به نام کلریس (Claris) مشغول شدم و در آنجا یک برنامهی مدیریت حافظه نوشتم.
من به همراه سه تن از دوستانم در سال ۱۹۹۱ یک شرکت نرمافزاری به نام Ink Development Corp در زمینهی Pen-Computing (رابط کاربری رایانه با استفاده از قلم استایلوس) تاسیس کردیم. از دل آن، یک وبگاه تجارت الکترونیک به نام eShop بیرون آمد که بعدا خود شرکت را هم به همین نام تغییر دادیم. Pen Computing در آن زمان یک فناوری جالبتوجه بود ولی این وبگاه eShop بود که توجه شرکت مایکروسافت را به خود جلب کرد. مایکروسافت نهایتا این شرکت را در ۱۹۹۶ از ما خرید.
تاسیس eBay چگونه اتفاق افتاد؟
من عاشق دختری به نام “پالما وزلی” شده بودم که به جمعآوری جعبههای آبنباتهای Pez علاقهی زیادی داشت، برای اینکه پاملا را خوشحال کنم یک بخش خریدوفروش و حراج آنلاین به وبسایت شخصیام اضافه کردم تا پاملا بتواند با سایر کلکسیونرهای جعبهی آبنبات وارد معامله شود و مجموعهی خود را تکمیل کند. اما در کمال تعجب این صفحه با چنان استقبالی از سوی خریداران و فروشندگان مواجه شد که مجبور شدم برای حراجی یک وبگاه مستقل درست کنم و اسم حراجی را به eBay تغییر دادم اصلا این طور نبود که برنامهریزی کرده باشم تا eBay را به یک تجارت بزرگ تبدیل کنم؛ وقتی این اتفاق خودش افتاد من فقط از آن بهدرستی استفاده کردم.
اولین کالایی که در سایت حراج به فروش رفت آبنبات نبود، بلکه یک رواننویس نشانگذار لیزری شکسته بود که به مبلغ ۱۴.۸۳ دلار قیمتگذاری شده بود. درحالیکه متعجب بودم چه کسی ممکن است بابت یک نشانگذار شکسته پول بدهد، خریداری به من اطمینان داد که کلکسیون رواننویسهای لیزری خراب جمعآوری میکند. با این فروش، بخش حراج آنلاین رسماً به راه افتاد و متعاقب آن خرید و فروشهای عجیب دیگری هم اتفاق افتاد.
من در آن موقع در General Magic، یک شرکت تلفن اینترنتی زیرمجموعهی اپل کار میکردم. کمکم شرکت خودم را با همان نام eBay ثبت کردم و وقتی تعداد حراجیها زیاد شد General Magic را ترک کردم تا تمام وقتم را روی شرکت خودم متمرکز کنم. در ماه مه ۱۹۹۸ من به عنوان رئیس هیات مدیرهی eBay، «مگ ویتمن» (Meg Whitman) را به عنوان مدیر عامل شرکتم انتخاب کردم. ایبی تحت هدایت ویتمن بهسرعت رشد کرد و خدمات خود را به کشورهای مختلفی چون استرالیا، کانادا، آلمان، ژاپن و بریتانیا گسترش داد و حتی برای توسعهی بیشتر چند شرکت را به تملک خود در آورد.
نحوهی درآمدزایی و روند توسعهی eBay چگونه بود؟
در ابتدا من برای هر آگهی فروش بین ۲۵ سنت تا ۲ دلار بعلاوه درصد کمی از قیمت کالا را دریافت میکردم که از این پول برای تثبیت شرکت و گسترش سرمایهگذاری آن استفاده میکردم.
در پایان سال ۱۹۹۸، شرکتم بیش از ۲.۱ میلیون عضو و درآمد سالانهای معادل ۷۵۰ میلیون دلار داشت. این موفقیت بینظیر من، آمازون، غول تجارت الکترونیک را بر آن داشت که حراجی آنلاین خود را در سال ۱۹۹۹ راهاندازی کند. در ماه دسامبر همین سال بنیاد eBay را تأسیس کردم و جایزه بهترین کارآفرین ملی سال را دریافت کردم.
در ژانویه سال ۲۰۰۰، من اولین سمت خود خارج از شرکتم را پذیرفتم. من به عضویت هیئتمدیره شرکت ePeople درآمدم که یک بازار آنلاین پشتیبانی فنی بود. در همین سال بخش ای بی موتورز (eBay Motors) را به سایت اضافه کردم که در واقع بازار آنلاین اتومبیل بود.
در سال ۲۰۰۲، برای پروسههای پرداختی، شرکت پی پال (PayPal) را به خدمت گرفتم تا خریدوفروشها با اعتبار و اعتماد بیشتری ردوبدل شوند و همزمان خدمات متنوع دیگری نیز ارائه کردم که به فروشندگان حق انتخاب میداد کالاهای خود را با قیمت ثابت یا مثل حراجیهای قدیم، به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروشند. توسعهدهندگان نرمافزار نیز میتوانستند اپلیکیشنهای جدید خود را به سایت پیوست کنند.
در سال ۲۰۰۵، بخش جدیدی برای خرید و فروش ماشین و دستگاههای صنعتی به سایت اضافه کردم. در حال حاضر بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا برای قیمتگذاری کالاها و خدمات خود از سایت eBay استفاده میکنند.
ده سال بعد از اولین فروش عمومی سهام، eBay با ۱۵ هزار کارمند در ۳۰ کشور از جمله چین و هند گسترش یافته بود و خدمات خود را به صدها میلیون نفر ارائه میکرد.
در طول فصل تعطیلات سال ۲۰۱۵، بیش از ۲۶۵ میلیون تراکنش خرید و فروش از طریق سایت eBay ثبت شد. در سال ۲۰۱۶ درآمد خالص سالانه سایت در بازار جهانی بیش از ۸.۵ میلیارد دلار بود.
آیا شما در زندگی خودتان علاقه دیگری هم داشتید؟
من به دنیای خبرنگاری علاقهمند بودم بنابراین تصمیم گرفتم بخت خودم را در این زمینه هم محک بزنم. من روزنامهنگاری پژوهشی را خیلی دوست داشتم و میخواستم محلی برای جمع کردن و هدایت این روزنامهنگاران درست کنم.
من در سال ۲۰۱۰ سرویس خبری تحقیقی Honolulu Civil Beat را با هدف پوشش اخبار سیاسی و اجتماعی هاوایی تأسیس کردم که به مدت سه سال پیاپی بهعنوان بهترین نشریه آنلاین هاوایی انتخاب شد. این نشریه در سال ۲۰۱۳ با هافینگتون پست ادغام شد و هاف-پست هاوایی نام گرفت.
در همین سال من قصد داشتم، روزنامه واشنگتنپست را بخرم، ولی درنهایت مالک این روزنامه آن را به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار به جف بزوس مؤسس و بنیانگذار آمازون واگذار کرد.
به سراغ «گلن گرینوالد»، گزارشگر سابق روزنامهی گاردین رفتم. گرینوالد همان روزنامهنگاری است که اسناد محرمانهی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) را «ادوارد اسنودن» (Edward Snowden) در اختیار داشت منتشر میکرد. در اوایل ۲۰۱۴ به همراه دو تن دیگر از خبرگان این حوزه وبگاهی با نام The Intercept راه انداختم که پشتیبانی مالی آن را انجام میدادم. هدف این مجموعه ارایهی اخبار مستقل و آزاد است.
علاقهی من به دنیای فیلم و سینما، باعث شد تهیهکنندگی دو فیلم را به عهده بگیرم: Merchants of Doubt در سال ۲۰۱۴ و اسپاتلایت (Spotlight) در سال ۲۰۱۵. اسپاتلایت دو جایزه اسکار را برای بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم غیر اقتباسی از آن خود کرد.
برای خوانندگان ما در مورد امیدیار نت ورک و اقدامات بشردوستانه آن توضیح دهید؟
من و همسرم در سال ۲۰۰۴ امیدیار نت ورک (Omidyar Network) را تأسیس کردیم که یک بنگاه خیریه و بشردوستانه است و فعالیتهای گستردهای را برای بهبود زندگی مردم فقیر انجام میدهیم. این موسسه همچنین از سازندگان نرمافزار «ارتباطات اضطراری» حمایت میکند. این نرمافزار کمک میکند با استفاده از دادههای مخابره شده از تلفن همراه کاربران، مسیر و نقشهی مورد نیاز به تصویر کشیده شود. این نرمافزار در سال ۲۰۱۰ برای نجات بازماندگان زلزله هائیتی مورد استفاده قرار گرفت. با حمایت بنیاد ما، در حال حاضر یک نسخه رایگان این نرمافزار بهصورت آنلاین در دسترس عموم است. از آغاز تأسیس امیدیار نت ورک تاکنون، مؤسسه ما ۹۹۲ میلیون دلار به سازمانهای خیریه اهدا کرده است.
در نوامبر سال ۲۰۰۵، ما مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار با هدف کمک به مردم فقیر کشورهای درحالتوسعه به صندوق خیریهی تافتز-امیدیار هدیه کردیم.
در سال ۲۰۱۰، من به فهرست ۴۰ میلیاردری که عهدنامهی نیکوکاری را امضا کردهاند پیوستم. از دیگر امضاکنندگان این عهدنامه بیل گیتس و وارن بافت بودند. طبق این عهدنامه ما سوگند خوردهایم نیمی از ثروت خود را طی دوران زندگیمان به خیریه اهدا کنیم. گرچه مدتی بعد، من و همسرم تصمیم گرفتیم کل دارایی خود را بهجز یک درصد، طی مدت بیست سال به این امر تخصیص دهیم.
من و همسرش همچنین بزرگترین فعالان بخش خصوصی مبارزه با قاچاق انسان هستیم و تاکنون ۱۱۵ میلیون دلار در پنج کشور مختلف برای همین منظور سرمایهگذاری کردیم.
در سال ۲۰۱۱ با تلاشهای بدون وقفه در حوزه خدمات اجتماعی، مدال افتخار بشردوستی ماندگار را از آن خودم کردم. در همین سال دکترای افتخاری دانشگاه تافتز را دریافت کردم.
در فوریه سال ۲۰۱۷ اعلام کردم که به ۲۶ هزار نفر از مردم کنیا، درآمد ثابت ماهیانهای اختصاص دادهام که تا ۱۲ سال آینده قطع نخواهد شد.
دلالیل موفقیت شما چیست؟
- فعالیتهای خیریه من، ریشه در باور عمیق من به انسانیت دارد. من اعتقاد دارم تا زمانی که انسانها با کرامت، محبت و احترام با هم برخورد میکنند این جهان دلیلی برای ادامه و بقا و پیشرفت دارد.
- من همیشه به کمک کردن به مردم براى آنکه از آنچه که هستند بهتر باشند, معتقد هستم.
- چرا باید با کسی کار کنم که حتی به قیمت شکست دست به اقدام نمیزند؛ یا کسی که از شکستهایش درس نمیگیرد؟
- اگر به مردم فرصت بدهید کار درست را انجام دهند، هرگز ناامید نمیشوید.
- برای انجام هر کاری اشتیاق داشته باشید تا به موفقیت برسید.
- بین علاقه شخصی و استعداد ذاتی خودتان تناسب ایجاد کنید.
- با هدف و انگیزه حرکت کنید.
با چه کسی ازدواج کردید و چند فرزند دارید؟
من که با «پالما وزلی» ازدواج کردم و صاحب سه فرزند هستم.
ثروت کنونی شما چقدر است؟
حدودا ۱۲.۸ میلیارد دلار ارزیابی شده است.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
زندگینامه استیو جابز خالق اپل
1.39k بازدید
-
زندگینامه دارن هاردی نویسنده مشهور و سخنران انگیزشی
967 بازدید
-
زندگینامه فرانسوا بتانکور ثروتمندترین زن جهان
1.93k بازدید
-
زندگینامه آلیس والتون عضو هیئت مدیره شرکت بزرگ والمارت
653 بازدید
-
زندگینامه آرش فردوسی بنیانگذار دراپ باکس
869 بازدید
-
زندگینامه اسحاق لاریان صاحب بزرگترین کارخانه عروسکسازی در جهان
1.3k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید