باورهای توحیدی آنقدر در زندگی ما مهم هستند که باید آگاهانه در جهت بهبود آنها اقدام نماییم تا مصداق افرادی که در قرآن به آنها مشرک میگویند نباشیم.
ما در مقالات گذشته، در خصوص باور صحبتهای زیادی داشتیم، صحبتهایی درخصوص “چگونه باورهای منحصر به فرد بسازیم؟” و همچنین “راههای فرار از زندان هولناک باورهای غلط در زندگیتان“. پس از اینکه چگونگی ساخت و یا تغییر این باورها را شناختیم، در خصوص باورهایی همچون “قدم به قدم تا رسیدن به اعتماد به نفس“، “تکنیکها و باورهای مهم جذب ثروت” و “چگونه بدون هیچ هزینهای سلامتی خود را به دست آوریم؟” صحبت کردیم و با هر یک به خوبی آشنا شدیم. در طی این مقاله در خصوص باوری جدید به نام “باورهای توحیدی” صحبت میکنیم و قصد داریم تا با مطالب برگرفته شده از منابع متعدد، توضیحاتی جامع و کامل درخصوص این باور مهم و حساس داشته باشیم.
پس تا انتها با ما همراه باشید.
در میان اصول اعتقادات، اصل اساسی و کلیدی، «اصل توحید» است که پایه پذیرش باورهای دیگر می باشد. با دقت در مباحث توحیدی، به این نتیجه خواهیم رسید که این باورها، گام به گام به پیش می رود تا به نقطه اوج آن که توحید عبادی است، برسد. توحید عبادی؛ یعنی اعتقاد به این که تنها خداوند، شایستگی پرستش دارد. این باور که ظهور آن در رفتارها و اعمال، «اخلاص» نامیده می شود، آثار و کارکردهای فراوانی دارد. این کارکردها در سبک زندگی انسان موحّد و نیز در سبک زندگی اجتماع توحیدی، تأثیرات آشکار و شگرفی خواهد داشت تا جایی که تمام زندگی، رنگ و بوی خدایی خواهد گرفت و آدمی به مقام عبودیّتی که هدف از خلقت اوست، نایل می گردد.
ما روزانه در نمازهای خود همواره از این نکته یاد میکنیم که “پروردگارا تنها تو را میپرستیم”. اما ممکن است در عمل که پیش میرویم، از قضاوتها بترسیم و به دیگران قدرت دهیم. یا اینکه در کارهای خود و مسائل شخصی که در پیش گرفتهایم، تایید دیگران برای ما اهمیت داشته باشد. این یعنی همان شرک.
شرک تنها در بت پرستی خلاصه نشده و ما مفهومی تحت عنوان شرک مخفی نیز داریم.
پیامبر گرامی اسلام(ص):
شرک در میان امت من پنهانتر از مورچهای است که در شب تاریک بر روی کوه صفا در حال حرکت است.(1)
مگر میتوان به خداوند متعال ایمان کامل داشت اما دچار شرک شد؟ بله، شرک مخفی همان شرکی است که ما در واقع فکر میکنیم ایمانی کامل داریم اما دچار شرک مخفی شدهایم. برای مثال، شرک مخفی یعنی همین موضوع که ما به غیر از خداوند، به کسی قدرت را نسبت دهیم. مثلا به این موضوع فکر کنیم که دیگران، دولتها و یا هرچیزی و هر شخصی به جز خداوند توانایی تاثیر مثبت و منفی در زندگی ما را دارند. خب این یک نمونه شرک مخفی است که ما را از باور توحیدی دور میکند.
توحید و یکتاپرستی یعنی همین که به هیچ شخص و چیزی جز خداوند متعال قدرت را نسبت ندهیم و همچنین قدرت خود را تنها از خداوند بخواهیم. ساز و کار جهان نیز بگونهای است که هر یک از ما، به میزان شرک داشتن و یا توحیدی بودن خود مجازات میشویم و یا پاداش دریافت میکنیم. پاداش یعنی همان موضوع قرار گرفتن در مداری که با افراد، شرایط، اتفاقات و ایدههای متفاوت و … روبهرو میشویم و ما را به خواستههایمان میرساند. اما مجازات ضربه خوردن از شرایط و اتفاقات و … است. این سیستم دنیا بوده و این پاداش و مجازاتها، به صورت اتوماتیک درحال رخ دادن است. این پاداش و مجازات جزئی از طبیعت و قانونمندی بوده که خداوند متعال بر این جهان حاکم نموده است و به شکلی نیست که خداوند از کسی عصبانی شود و او را مجازات کند بلکه این سیستم و این قوانین به گونهای طرح شده است که همواره پاداش و مجازات به خودمان بستگی دارد.
این نکته بسیار مهم است که بدانیم ما هم توحیدی هستیم و هم شرک داریم و تنها میزان میان این دو متفاوت است. باورهای توحیدی صفر و یک نبوده و هیچ شخصی نمیتواند ادعا کند که موحدی کامل است و مشرک کامل نیست. ما مخلوطی از این دو فرکانس هستیم و مهمترین کار ما نیز کار کردن روی توحید است.
برای اینکه بتوانیم توحیدیتر شویم و زندگی خود را توحیدیتر پیش ببریم، میتوانیم با سعی کردن و یادآوری جملاتی که در ادامه بیان میشود، راه توحیدیتر شدن را پیش بگیریم و سبب شویم که خداوند درهای رحمت را به روی ما بگشاید.
- ممکن است زمانی پیش بیاید که در ناخودآگاه ما این موضوع شکل بگیرد که اگر پدرم به من سرمایهای سنگین داده بود، الان به خوبی پیشرفت کرده بودم و یا حتی زمانی که فکر می کنیم که اگر شخصی به ما اندکی سرمایه ببخشد، فلان کار را شروع میکنم.
جمله موثر: خداوند صاحب و مالک تمامی ثروتها بوده و من تنها از خداوند ثروت را طلب میکنم و روزیرسان تنها خداوند متعال است. - زمانی که متوجه این موضوع میشویم که تایید دیگران برای ما مهم است و یا ترس از قضاوت دیگران را داریم.
جمله موثر: من تنها به خداوند قدرت را نسبت میدهم و از هیچ شخصی ترسی ندارم و حرف و قضاوت دیگران برای من بی اهمیت است و دوست دارم خداوند از من راضی باشد. - زمانی که شخصی به ما کمک میکند و در این بین خداوند را از یاد میبریم.
جمله موثر: تنها یاری رسان من خداوند است و هر شخصی به من کمک میکند، دستی از دستان بینهایت خداوند است.
اینها نمونههایی بود تا سعی کنیم با تکرار جملاتی موثر که به ما یادآوری میکند باید باوری توحیدی داشته باشیم، جملات منفی درخصوص این باور را کنار بزنیم و به سمت جملات مثبت و باوری توحیدیتر قدم برداریم. توحید یعنی همین که فقط خدا را ببینیم و از غیرخدا چشم برداریم.
زمانی که با تمرکز بر روی موارد توحیدی و باور توحیدی خود کار کنیم، از جانب خداوند متعال شجاعتهایی در دلمان زنده میشود که شهامت رفتن در دل ترسهایی را پیدا میکنیم که همیشه از آنها فرار کردهایم. در این بین نیز باور داریم که خداوند همیشه و در همه حال یاری رسان ما است.
آموزش پیشنهادی
خدا همیشه مواظب ماست
توحید در قرآن:
در قرآن کریم، آیات بسیاری موجود است که ما را به سمت باوری توحیدی هدایت میکند. مثلا اینجا به یک آیه اشاره میکنیم که سرشار از اعتماد به خداوند و کسب باور توحیدی است. آیه ای که بارها و بارها آن را تکرار میکنیم و حتی در نمازهای روزمره، آن را بیان میکنیم. آیهای که اگر مورد توجه واقع شود و قلباََ به آن اعتقاد داشته باشیم، بسیاری از مشکلات توحیدی ما را حل میکند.
آیه 5 سوره مبارکه الفاتحه:
۞إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ۞ (پروردگارا) تنها تو را میپرستیم؛ و تنها از تو یاری میجوییم. (۵) |
آیه دیگری که کمکی شایان برای ما بوده و میتواند ما را به خوبی هدایت کند و از آیات توحیدی است عبارت است از:
آی 30 سوره مبارکه رعد:
۞…قُلْ هُوَ رَبِّي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ مَتَابِ ﴿٣٠﴾۞ بگو: «او پروردگار من است. معبودی جز او نیست بر او توکّل کردم؛ و بازگشتم بسوی اوست.» (۳۰) |
توحید را همیشه میتوان در قرآن یافت و روایتهای متفاوت قرآنی را دید. روایت پیامبرانی که با ایمان کامل نسبت به خداوند پیش رفتند و این ایمان و باور توحیدی ایشان که تنها خدا را دیدند، معجزاتی در پی داشت. درس و حکایت پیامبران که در قرآن آمده، همواره برای ما سرشار از پند و حکمت و عبرت بوده و میتوان دروس زیادی از ایشان آموخت. برای نمونه، ماجرای حضرت ابراهیم و ذبح فرزندشان که دستوری از جانب خداوند بود، به خوبی از سمت حضرت ابراهیم اجرا شد و ایشان توانست با باوری قلبی و توحیدی، با اعتمادی راسخ به خداوند، دستور خداوند را اجرا کند و به نیکوترین پاداشها برسد. باور توحیدی همان ایمان راسخ پیامبر خدا به خداوند متعال است که آتش را بر ایشان گلستان کرد.
آیاتی چند از سوره مبارکه ابراهیم:
۞فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَىٰ فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَىٰ ۚ قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ ۖ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ ﴿١٠٢﴾۞ ۞فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ ﴿١٠٣﴾ ۞ ۞وَنَادَيْنَاهُ أَن يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿١٠٤﴾۞ ۞قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا ۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿١٠٥﴾۞ ۞لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ ﴿١٠٦﴾۞ ۞وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ ﴿١٠٧﴾ ۞ ۞وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿١٠٨﴾۞ ۞سَلَامٌ عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ ﴿١٠٩﴾ ۞ هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: «پسرم من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟» گفت «پدرم هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت» (۱۰۲) هنگامی که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد… (۱۰۳) او را ندا دادیم که: «ای ابراهیم (۱۰۴) آن رؤیا را تحقق بخشیدی (و به مأموریت خود عمل کردی)» ما این گونه، نیکوکاران را جزا میدهیم (۱۰۵) این مسلّماً همان امتحان آشکار است (۱۰۶) ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم، (۱۰۷) و نام نیک او را در امّتهای بعد باقی نهادیم (۱۰۸) سلام بر ابراهیم (۱۰۹) |
همانطور که در قرآن نیز مشخص است، باور توحیدی از اهمیت فراوانی در زندگی برخوردار است و با نگاهی توحیدی به دنیا و افزایش میزان این باور و اعتماد به خداوند متعال، میتوان زندگی را بسیار شیرین کرد و به راحتی به اهداف بزرگ دست یافت.
ایجاد باور توحیدی:
برای اینکه بخواهیم باوری جدید را بسازیم و ایجاد کنیم، نیاز به تمرین و زمان داریم. هر باوری که اکنون در وجودمان شکل گرفته و در درون خود داریم، مربوط به یک روز و دو روز نبوده و در اثر گذشت زمان در ما ایجاد شده است. پس برای ایجاد باوری جدید باید زمانی را بگذاریم تا در ذهنمان ثبت و ضبط شود و صدالبته پس از ثبت نیز با تکرار و تمرین، این باور را تثبیت کنیم. تمرین و تکرار یک باور، باید با توجه به شواهدی صورت پذیرد که آن باور را قوی میکند. ما در اینجا خواهان ثبت باور توحیدی در ذهن هستیم، پس باید به هر آن چیزی که خداوند و قدرت بیکران او را به یادمان میآورد، توجه کنیم و مدام آن را در ذهنمان مرور کنیم.
همانطور که میدانیم، باور توحیدی یعنی اعتقاد قلبی به یک نیروی واحد که بر هر چیز تسلط دارد. یعنی باور کردن و پذیرفتن نیرویی که برترین نیروی عالم است. باور توحیدی یعنی هیچ قدرتی نیست مگر یک قدرت؛ تفاوتی نیز ندارد که نام این قدرت را چه بگذاریم. چیزی که در این بین اهمیت دارد، این است که به این قدرت یگانه و بیهمتا باور داشته باشیم و بپذیریم که چنین نیرویی وجود دارد.
ایجاد این باور برای افراد متفاوت، گوناگون است. شبیه به جملهای معروف که میگوید :”به تعداد آدمهای روی زمین برای رسیدن به خدا راه هست”. چیزی که اهمیت دارد این است که بتوانیم خود را پیدا کنیم و بدانیم چه چیزهایی در این دنیا، اعتقادمان را به خداوند بیشتر میکند؟ برای مثال دوستی عنوان میکرد:
من همیشه به سیستم بدن انسان و این پیچیدگی و دقت در بدن نگاه میکنم و در این باره فکر میکنم و همواره با خود میگویم:”همان نیرویی که به قلب من فرمان میدهد تا با آهنگی منظم بتپد، میتواند سلامتی را برای من به ارمغان بیاورد. یا همان قدرتی که به گلبولهای سفید در بدنم فرمان میدهد تا در مواقع مشاهده میکروب، با آن چگونه مقابله کنند، میتواند به دیگر اعضای بدنم نیز فرمان درست کار کردن را بدهد.”
این را در نظر بگیریم که ما غذایی را میل میکنیم، و از طعمها و مزهها لذت برده و باقی کار را بدن انجام میدهد. یعنی ما بدون هیچ زحمتی برای هضم و جذب، دارای بدنی هستیم که هوشمندانه این کار را انجام میدهد.
تا به حال به این موضوع فکر کردهایم که این بدن، از چه نیرو و یا قدرتی دستور میگیرد؟ تحت چه نیرویی هوشمندانه غذا را در بدن تقسیم میکند و به اعضای مختلف میرساند؟ یا اینکه بدن چگونه در مییابد که کدام قسمت از ویتامینها را به پوست بدهد و کدام ویتامینها را تحویل سیستم بینایی ما بدهد؟ به این فکر کردهایم که دستگاه گوارش با چه نظم و ترتیبی و با چه دقتی کار خود را انجام میدهد؟
همهی این کارها و مواردی که بیان میشود، تحت سیطرهی قدرتی عظیم است. همان هدایتی که شامل همهی عالم هستی شده. بدن انسان فقط یک قطره از دریای بیکران نظم و هماهنگی در این دنیاست که میتوانیم به آن فکر کنیم. همچنین تفکر و تعقل در حرکت سیارات و آفرینش کمکی شایان در متوجه شدن قدرت عظیم الهی است. به طور کلی اگر به هر گوشهای از این دنیا و جهان بنگریم و در آن تفکر به خرج دهیم، میتوانیم قدرت الهی راببینیم و آنجاست که از خود میپرسیم، این نیروی عظیم که تمام عالم تحت فرمان او هستند، چگونه ممکن است مسائل زندگی من را که بسیار ریز و کوچک هستند حل نکند؟ خداوندی که روزی یک مورچه و گنجشک را میرساند، چطور بندهی خود را فراموش میکند؟ خداوندی که خالق میلیاردها کهکشان است، چطور ممکن است مسائل زندگی من را حل نکند؟ خداوندی که تا اینجا ما را هدایت کرده، چطور ممکن است در نیمه راه ما را رها کند؟(میتوانید برای مطالعه بیشتر و دقیقتر به مقاله “چگونه باورهای منحصر به فرد بسازیم؟” مراجعه نمایید.)
چگونه باورهای منحصر به فرد بسازیم؟
این پرسشها و این روش میتواند ما را در ساخت باور توحیدی و کسب اعتماد و اعتقادی قلبی به خداوند متعال، بسیار یاری کند.
در کل انسان توحیدی شدن و درک توحید نیاز به تکامل داشته و حتی ممکن است در ابتدا متوجه نشویم و تغییری را حس نکنیم، اما اگر مسیر درست را به خوبی ادامه دهیم، قطعا تکامل را طی کرده و نتایج شگفتانگیزی را مشاهده خواهیم نمود.
باورهای توحیدی:
در ادامه و برای نمونه برخی باورهای توحیدی آمده است که ما نیز میتوانیم باورهای توحیدی مثبت را پیدا کرده و این باورها را برای خود یادداشت نماییم و حتی از این باورها در قالب جملات تاکیدی استفاده نماییم.
۱- تنها یک قدرت در این عالم وجود دارد و آن خداوند است.
۲- ما هر لحظه در حال هدایت شدن هستیم.
۳- خداوند منبع انرژی است.
۴- خداوند در همه چیز است و شبیه هیچ چیز نیست.
۵- خداوند تنها منبع قدرت و تنها فرمانروای کل عالم است.
۶- خداوند منبع فراوانی (ثروت، سلامتی، خوشبختی و روابط) است.
۷-خداوند هر لحظه حامی و پشتیبان من است.
۸- خداوند به همه بندگانش کمک میکند مدد میرساند و هدایت میکند.
۹- خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو مدد میجویم.
10- خداوند از رگ گردن به من نزدیکتر است و درخواستهایم را اجابت میکند به شرطی که من هم او را باور داشته باشم.
11- خداوند مرا همواره در بهترین زمان به درست ترین مکان هدایت میکند.
12- خداوند برایم همه چیز میشود، همه چیزهایی که دوست دارم و مرا رشد میدهد.
13- خداوند در هر لحظه من را هدایت و حمایت کرده و با هدایتهایش از من مواظبت میکند.
14- خدا آسان کننده هر دشواری است.
15- خداوند یار همیشگی و باوفای من است و در هیچ شرایطی من را ترک نمیکند و فقط من نباید رویم را از منبع نور بی نهایتش برگردانم چون نتیجه طبیعی پشت کردن به نور، تاریکی است.
16- خداوند همان خدای بخشنده هست که هرچیزی را که بخواهم از راحت ترین شکل به من میبخشد.
17- خدای من خدای رزاق بوده که به من روزی بی حساب میدهد.
18- خدای من با دست و دلبازی تمام ثروت و نعمت و پول و آرامش و سلامتی را به سمت من هدایت میکند.
19- خدای من افراد عالی و روابط عالی را به سمت زندگی من هدایت میکند.
20- خدای من منبع تمام ثروتهاست و مرا به سمت بهترین ها هدایت میکند.
21- من هر لحظه توسط خداوند حفاظت، حمایت و هدایت میشوم.
22- من بوسیله ریسمانهای نامرئی به ذات الهی وصل هستم.
23- وقتی خدا با من است، چه کسی میتواند بر من مسلط شود؟
24- خداوند همیشه و همه جا با من بوده و یار و یاور من است و به من کمک میکند.
25- با کمک خداوند هر غیر ممکنی ممکن میشود.
26- من عاشق خدا هستم و خدا نیز عاشق من است.
27- خداوند در همه جا حضور دارد و حتی در درون من و در قلبم هست.
28- خدا یکی است و نه فرزندی دارد نه کسی را جانشین خود میکند.
29- خداوند شریک ندارد.
30- قدرت جهان از آن خداست و لاغیر.
31- حساب کردن روی خدا باعث میشود نسبت به مردم بی نیاز شویم.
32- خدا مالکیت تمام جهان را بر عهده دارد.
33- اگر به خدا پناه ببریم، هیچکس قدرت آسیب زدن به ما را نخواهد داشت.
34- خداوند بخشندهی مهربان است.
35- با تکیه کردن بر خدا به تمام خواسته های خود میرسیم.
36- خداوند روزانه از بینهایت طریق به ما عشق میورزد.
37- قوانینی که خداوند وضع کرده ثابت است و قابل تغییر نیست.
38- ما قدرت خلق کنندگی داریم چون خدا خالق است و از روحش در ما دمیده تنها کافیست که در مسیر نزدیکی به او گام برداریم.
39- عوامل بیرونی هیچ تاثیری در زندگی ما ندارند.
40- مردم هیچ نقشی در زندگی ما ندارند مگر اینکه به آنها قدرت دهیم.
این نمونه باورهای مثبت که میتواند به عنوان جملات تاکیدی برای رسیدن به باور توحیدی، مفید و موثر باشد، مثالهایی بود برای آشنایی بیشتر. هر یک از ما میتوانیم باورهای زیبای خود را درباره خدا داشته باشیم و این باورها را به جملاتی تاکیدی تبدیل نماییم و از آن بهره ببریم.
داستانی کوتاه:
در این بخش قصد داریم تا داستانی کوتاه را بیان کنیم چرا که بیان مفهوم در قالب داستان بسیار کارساز است و مفید، روایت نجاری که عمیقاََ به خداوند اعتماد، اعتقاد و باور داشت و حاصل این باور توحیدی، ایجاد یک شگفتی بود:
نجاری بود که همسری زیبا داشت و پادشاه مجذوب همسر او شد. پادشاه بهانهای برای نجار پیدا کرد و در قبال این بهانه، تصمیم به اعدام وی گرفت. نجار آن شب را نتوانست بخوابد و همسرش به او گفت:”بخواب به مانند هر شب، پروردگار تو یگانه است و درهای بسیاری را برایت میگشاید”. این کلام همسر، آرامشی بر دل نجار نشاند و با خیالی آسوده خوابید. در صبحگاه صدای پای سربازان را شنید و با ناامیدی، دستان لرزانش را به سمت سرباز دراز کرد تا او را زنجیر کنند. در کمال ناباوری سرباز به او گفت :”پادشاه مرده و برای ساخت تابوت به اینجا آمدهایم. نگاهی به همسرش انداخت و همسرش دوباره تکرار کرد:”مانند هر شب آرام بخواب , زیرا پروردگار یکتا هست و درهای گشایش بسیارند ”.
روایتی که به ما میفهماند در هر لحظه تنها و تنها باید امیدمان خداوند باشد و از صمیم قلب با باوری توحیدی بپذیریم که تا خداوند نخواهد، برگی از درختی نخواهد افتاد.