در مقالهای تحت عنوان “تکنیکها و باورهای مهم جذب ثروت“، نکتهای بیان شد و آن “ترمزهای مخفی ذهن” بود و این موضوع به صورت مختصری توضیح داده شد. در این مقاله سعی داریم تا مقالات و منابع متعددی را بررسی نموده و بعضی از این ترمزها را بهتر بشناسیم و آن را کنار بگذاریم.
پس تا انتها با ما همراه باشید.
در ذهن و وجود ما همیشه ترمزهایی وجود دارد که از حرکت ما به سمت حال و احساس خوب جلوگیری میکنند، لازم است این ترمزها را کنار بزنیم و حرکت به سمت احساس خوب را راحتتر کنیم. در این مقاله سعی داریم تا تعدادی از این ترمزها را بیان کنیم تا با رفع این ترمزها و باورهای نادرست، درهای خوشبختی و ثروت و زندگی زیبا را به روی خود باز کنیم.
پس چه خوب است اگر ترمزها را پیدا کنیم، آنها را خنثی کرده و سپس باورهایی را با تمرین و تکرار به وجود آوریم تا بهترین احساس را تجربه کنیم.
1. راه کسب ثروت، مافیایی و ضربه زدن به دیگران است.
یکی از ترمزهایی که ممکن است در ذهنمان وجود داشته باشد، این است که این باور را داشته باشیم که زمانی که به رقمهای بالای ثروت فکر میکنیم، این مسئله در ذهنمان منعکس میشود که ثروت از راه مافیایی و ضربه زدن به دیگر افراد بدست میآید. این یک ترمز بسیار منفی و باوری بسیار نادرست است و لازم است تا برای تغییر این ترمز نادرست، مرتب بنویسیم و تکرار کنیم که تمامی ثروتمندان افرادی خوب، درستکار و با ایمان بوده و از راههای حلال و سالم به ثروت رسیدهاند.
آموزش پیشنهادی
دوره دکترای عزت نفس بگیرید
2. من انسانی بی لیاقت هستم.
از ترمزهای اساسی که ممکن است در هر یک از ما وجود داشته باشد، باور نادرست “عدم احساس لیاقت و ارزشمندی” است. این باور نادرست و ترمز قوی همیشه این فکر را در ما بهوجود میآورد که کار دیگران از ما بهتر است. برای اینکه باور لیاقت و ارزشمندی را بشناسیم و در خود بسازیم، میتوانیم به مقاله “قدم به قدم تا رسیدن به اعتماد به نفس” مراجعه نماییم.
قدم به قدم تا رسیدن به اعتماد به نفس
3. کمبود ثروت در جهان و عدم باور فراوانی:
باور و ترمز مخرب دیگری که ممکن است در وجود هر یک از ما وجود داشته باشد، موضوع عدم فراوانی پول و ثروت در جهان است و این تفکر در ما وجود دارد که تنها عدهای محدود توانایی دستیابی به این ثروت محدود را دارند.
4. تعیین سقف و محدودیت:
یکی دیگر از باورهای نادرست و ترمزهای ذهنی که شاید داشته باشیم، تعیین سقف و محدودیت است. این بسیار نادرست است که سقف و محدودیت تعیین کنیم و زمانی که به ثروت و یا موفقیتی رسیدیم، بگوییم دیگر کافی است. همین مقدار بس است. پول بیشتری نمیخواهم. با این افکار و باورها پول و ثروت را پس می زنیم.
5. پول را برکت خدا ندانیم:
ممکن است این ترمز و این باور در وجودمان باشد که پول را همچون نعماتی مثل نان، ندانیم. این را باید به یاد داشته باشیم که همانگونه که نان برکت خدا بوده و برایش ارزش قائل هستیم، پول نیز برکت خداست و برای ما با ارزش است. این یک رویکرد اشتباه است که باقی پول خود را هرچند ناچیز بی ارزش شمرده و از گرفتن آن از شخص مغازهدار سر باز بزنیم. باید این باور را در خود به وجود بیاوریم که پول برکت خداست و برای پول و ثروت خود، ارزش قائل شویم.
6. دخالت در کار خداوند:
یکی از عجیبترین و مخربترین ترمزها، دخالت در کار خداوند است. گاهی اوقات ثروت و یا هر خواستهای که از خداوند داریم را هر لحظه پیگیر میشویم و به این موضوع فکر میکنیم که چگونه این خواسته برآورده شده و این ثروت به ما میرسد. این پیگیری و دنبال کردن خواستهای که از خداوند داشتیم ترمزی در برابر ثروت است و بهتر است به جای این کار، آن را به خود خداوند سپرده و با تلاش و کوشش به زندگی ادامه دهیم. برای رهایی از این ترمز، میتواینم از “قانون رهایی” استفاده کنیم. مطالب و توضیحات مربوط به این قانون شگفتانگیز در مقالهای تحت عنوان “شناخت راز پنهان عدم تاثیرگذاری قانون جذب” بیان گردیده است.
شناخت راز پنهان عدم تاثیرگذاری قانون جذب
7. عدم توکل به خداوند:
زمانی که به منبع اصلی وصل باشیم و ایمان قوی داشته باشیم، هیچ ترمزی در زندگی وجود ندارد. در ادامهی مورد قبل اگر بخواهیم صحبتی را بیان کنیم، زمانی که مادر خواستهی فرزند را شنیده، نمیتواند آن را نادیده بگیرد و اگر آن خواسته برای فرزند مضر نباشد، با کمال میل آن را برآورده میکند. حالا خالق ما که کوچکترین خواستههای ما را میداند و بسیار بسیار زیاد ما را دوست دارد، چگونه از خواستهی ما که برایمان مفید است و ضرری ندارد میگذرد و آن را برآورده نمیکند. پس باید بدانیم خداوند بر همه چیز آگاه است و باید برای خواستههای خود به او متوکل شویم.
دوستی در این خصوص عنوان میکرد:
یکی از دوستانم را در شرکتی که در آن مشغول به کار هستم و مدتی به او توجه میکنم، میبینم که توکل زیادی به خداوند دارد و برای هر چیزی که میخواهد، میگوید “خدا خودش میرسونه”.
به یاد دارم که زمانی قصد خرید اتومبیل داشت و تنها نصف مبلغ خرید این خودرو را داشت، با همین باور و رویکرد درست و توکل به خداوند، به طور ناگهانی این پول در اختیارش قرار گرفت.
این را میتوانیم بگوییم که “با خدا باش، پادشاهی کن” و بدانیم که خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است.
8. غصهی آیندهی فرزندانم را میخورم.
یکی از ترمزهایی که در مسیر کسب ثروت داریم، این است که گاهی پدرها همیشه این سوال را دارند که در آینده فرزندم چگونه میخواهد از پس گرانی و وضعیت مالی خود برآید؟ پس باید به شدت کار کنم و تلاش کنم تا به ثروتی زیاد برسم و فرزندانم در آسایش و رفاه باشند. این باور و ترمزی نادرست است که تا حدودی باور عدم لیاقت و ارزشمندی نیز در این باور نادرست سهیم و دخیل است.
شخصی روایتی جالب درخصوص خود و رانندهی تاکسی بیان میکند که با ضرب المثلی زیبا پاسخ او را میدهد:
چند سال قبل، در شهری از شهرهای ایران، سوار تاکسی شدم. در مسیر که بودیم، راننده مدام گله و شکایت از اوضاع زندگی داشت و بسیار ناراحت بود. علت را از او جویا شدم، او در پاسخ گفت که من برای فرزندانم بسیار نگران هستم، من بسیار زحمت میکشم و به سختی توانستهام زندگی خود را سر و سامان بدهم و برایم دشوار است تا برای فرزندانم چیزی پسانداز کنم. پس آیندهی آنها بسیار سخت خواهد بود.
من در اون زمان با این قوانین کیهانی آشنایی نداشتم، ولی الان که فکر میکنم جواب خوبی به او دادم.
زمانی که صحبتهای او را شنیدم، ضربالمثلی محلی در ذهنم نقش بست و برای او بازگو کردم:”نه برای فرزند شوم کار کن و نه برای فرزند نیک، یعنی پسانداز کن”. این به معنی این است که اگر فرزندانت شوم و ناصالح باشند، هر چه برای آنها پسانداز کنی، در زمانی کوتاه و در راهی نادرست، مال و اموال تو را بر باد فنا میدهند. اگر فرزند صالح و نیک باشند، خودشان با تلاش و به راحتی کسب میکنند. فرزندان تو نیز خدای خود را داشته و خداوند رزق و روزی آنها را میرساند. پس نگرانی شما بی مورد است.
سپس برای اینکه موضوع را به خوبی درک کند ادامه دادم: پدر شما، چه مقدار پول برای شروع زندگی به شما داد؟ هیچی. گفتم پس این مال و ثروتی که در حال حاضر داری از کجاست؟ او در پاسخ گفت خودم زحمت کشیدهام و خداوند به من عطا نموده است. به او گفتم پس فرزندان تو نیز خدایی دارند و اگر در مسیر درست قرار بگیرند، رزق و روزی خود را به دست میآورند.
9. عدم وجود ثروت در رشتهی مورد علاقهی من:
از دیگر باورهای مخرب و ترمزهای ذهنی ما این است که گاهی به رشتهای برای فعالیت و یا تحصیل علاقه داریم، اما فکر میکنیم این زمینه برای ما ثروت و پول به دنبال ندارد. انسانهای بسیاری هستند که در همین زمینهها با علاقهی شدید کار کرده و به موفقیتها و ثروتهای بسیاری نیز دست یافتهاند.
10. نسبت دادن دلیل کمبودهای ما به دیگران و عدم مسئولیت پذیری:
از دیگر ترمزها و باورهای نادرست این مورد است که ممکن است در زندگی کمبود داشته باشیم، اما دلیل کمبود را شخصی به غیر از خودمان بدانیم مثلا فرزندی که دائم از پدر و مادر خود گلایه کند که آن چه را که خواسته برای او فراهم نکردهاند. یا اینکه دائم این را بگوییم که اگر با شخص دیگری ازدواج کرده بودم، شرایط متفاوتی را رقم زده بودم و زندگی با رفاه بیشتری داشتم. اینها ترمزهای مخرب و باورهای نادرست ذهن ما بوده که باید آن را برطرف سازیم باید مسئولیت زندگی خودمان را بپذیریم و تمامی اتفاقات رقم خورده را قبول کنیم. کسی جز شخص ما باعث وضعیت کنونی نبوده و باید این باور را در خود ایجاد کنیم که مسئولیت زندگی خود را میپذیریم.
11. ثروتمندان، انسانهایی بیرحم و دور از خداوند هستند:
باور دیگر و اشتباهی که ممکن است در ما وجود داشته باشد، این موضوع است که افراد ثروتمند، انسانهایی بیرحم و دور از خداوند هستند. این بسیار اشتباه است و نتیجهی فیلمهاییست که این باور نادرست را در ما بوجود آورده است. باید با تکرار این جملات که انسانهای ثروتمند بسیار مهربان و افراد با ایمانی هستند، خود را از این باور نادرست دور کنیم و ترمز مخرب دیگری را دفع کنیم.
این موارد تنها تعدادی از باورها و ترمزهای مخفی در وجودمان است که باید به آن توجه کرده و برای داشتن زندگی بهتر و زیباتر و رسیدن به موفقیتهای پی در پی و ثروت، این موارد را کنار گذاشته و با شناسایی باورهای نادرست و تغییر آن ها ، با استفاده از تکرار و تمرینِ جملات تاکیدی مثبت در زمینه لیاقت و ثروت، همچنین با ساخت باورهای جدید، درهای جدیدی از زندگی را رو به خود بگشاییم.