ریچارد برانسون شخصیت مشهوری که با وجود رها کردن درس در سنین پایین به دلیل برخی تضادهای موجود، هرگز خود را نباخت و با تلاشی شگرف، به ثروت و موفقیتی عظیم دست یافت. در این نوشته سعی داریم زندگینامه جامع و کامل ایشان را بیان کرده و نکات مهم و اساسی آن را برای شما بیان نماییم.
دوستان عزیز،
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده زندگینامه فوق العاده جالب ریچارد برانسون را به صورت کاملا ابتکاری و برای درک بهتر شما خواننده عزیز به شکل پرسش و پاسخ درآورده ایم. با ما همراه باشید.
ریچارد برانسون لطفا خودتان را معرفی نمایید؟
ریچارد برانسون هستم که در 18 ژوئیه 1950 در شهر بلک هیث لندن و کشور انگلستان متولد شدم و به عنوان مدیر شرکتهای ویرجین به شهرت رسیدم.
تحصیلات شما چقدر هست و در کجا درس خواندید؟
من در مدرسهی ابتدایی اسکایتکلیف و پس از آن در مدرسه کلیف ویو هاوس درس میخواندم و پس از آن به مدرسه غیرانتفاعی استو در باکینگ همشایر رفتم تا سن ۱۶ سالگی در آنجا مشغول به تحصیل بودم اما درس را رها کردم.
چرا درس را رها کردید؟ مشکل خاصی بود؟
من دچار اختلال خوانش پریشی بودم یعنی در روان خوانی و درک مطلب مشکل داشتم. مدیر مدرسهام به من گفت با وجود این اختلال در آینده یا تبدیل به یک مجرم زندانی یا یک میلیونر خواهم شد، اما خوشبختانه والدینم اختلال مرا به خوبی درک کرده و همواره از من حمایت میکردند و من یک میلیونر شدم.
لطفا توضیحی در مورد خانوادتون بدهید؟
پدربزرگم سر جورج آرتور هاروین برانسون قاضی دادگاه عالی پادشاهی انگلستان بود و پدرم ادوارد جیمز برانسون به شغل دادیاری مشغول بود و مادرم ایو هانتلی برانسون مهماندار هواپیما و هنرمند باله بود. مادرم یک کارآفرین بود و کسب و کارهای کوچکی در زمینه ی ساخت جعبه های چوبی برای سطل های کاغذ باطله و دستمال کاغذی داشت.
زندگی امروزی شما چطور؟ ازدواج کردید؟
اولین بار در سال ۱۹۷۳ با کریستین توماس ازدواج کردم، اما در سال ۱۹۷۹ از او جدا شدم. در سال ۱۹۸۹ برای بار دوم با جوان تمپلمن ازدواج کردم و مراسم عروسی خودم را در جزیره شخصیام به نام نکر برگزار کردم، که یکی از مجموعه جزایر بریتیش ویرجین می باشد.
من یک فرزند دختر به نام هولی دارم که در سال ۱۹۸۱ به دنیا آمد، همچنین یک فرزند پسر به نام سم دارم که در سال ۱۹۸۵ متولد شد.
فعالیت خودتان را چطور آغاز کردید؟
در 16 سالگی با یکی از دوستانم تصمیم به تاسیس مجله ای به نام «دانش آموز» گرفتیم. مجله ما به سرعت راه موفقیت را در پیش گرفت. در تمام مدارس یک فروش عالی داشتیم و با افراد مشهور زیادی مثل رونالد دیوید لینگ و میج جگر و غیره مصاحبه کردیم.
چگونه وارد صنعت موسیقی شدید؟
من در مجله خودم آلبوم ها و آهنگ های فراوانی معرفی میکردم. همین کار باعث شد که توجه مخاطبینم را به موسیقی ببینم و کم کم وارد این صنعت بشوم.
چگونه کار خود را آغاز کردید؟
کارم را با فروختن قطعه ها و آلبوم های موسیقی شروع کردم. از همان ابتدا فروش خوبی داشتم.
با این فروش بالا چه کردید؟
علاقه و فروش بالا باعث شد در سال 1972 به همراه دوستم نیکل پاول شرکت ضبط موسیقی ویرجین را تاسیس کنیم. ما این اسم را انتخاب کردیم چون اکثر کارکنان ما آن زمان آشنایی با موسیقی نداشتند.
از اولینهای این شرکت موسیقی بگویید.
اولین استدیو ضبط موسیقی ما در یک زمین در بخشهای شمالی آکسفورد ایجاد شد. نخستین مشتری ما « مایک اولدفیلد » بود که به کمک ما آلبوم Tubular Bells را ضبط نمود و توانست در زمان خود یکی از پرفروش ترین آلبوم ها شود.
این موفقیت به چه شکل دنبال شد؟ افراد دیگری به شما پیوستند؟
بله، پس از این موفقیت، افراد زیادی مانند پیتر گابریل، رولینگ استونز، پائولا عبدل و استیو وینوود با ما قرارداد بستند. خیلی زود شرکت ما توانست به بزرگ ترین برند مستقل ضبط موسیقی در دنیا تبدیل شود.
لطفا از ویرجین آتلانتیک ایرویز بگویید؟
من در سال 1984 شرکت هواپیمایی ویرجین آتلانتیک ایرویز را راه اندازی کردم. من تمام تلاشم را کردم تا صنعت هوایی شرکتم را در سایر کشورها گسترش دهم. در این راستا در سال ۱۹۹۶ شرکت هوایی بلژیکی Euro Belgian Airlines را خریداری کردم. در سال ۲۰۰۶ این خطوط هوایی را با برکسل ایرلاینز ادغام کردم. همچنین توانستم در آمریکا و نیجریجه شرکتهای هواپیمایی راه اندازی کنم.
شرکت هواپیمایی خود را در مسیر فضا نیز توسعه دادید؟
بله، سال 2004 بود که قصد داشتم شرکتی با هدف توسعه گردشگری فضایی راهاندازی کنم و بر همین اساس، بنا شد تا شرکت ویرجین گالکتیک از تکنولوژی شرکت اسپیس شیپ وان بهره ببرد. در این شرکت همکارانی چون پل آلن و برت روتان در توسعه این شرکت نقش مهمی داشتند.
آیا هیچگاه در شرکتهای خود به مشکل خوردهاید؟
بله، در اوایل ۱۹۹۰ مشکلات متعددی بین شرکت من و بریتیش ایرویز به وجود آمد. ابتدا بریتیش ایرویز تعدادی شکایت از شرکت هواپیمایی ما مطرح کرد و ما نیز این شرکت دولتی را به جرایمی چون هک سیستمهای کامپیوتری، افشای اسرار این شرکت به رسانهها و تلاش ناعادلانه برای جذب مسافر متهم کردیم.
چه کسی در این بین پیروز شد؟
پس از اثبات ادعاهای ما در دادگاه، بریتیش ایرویز متهم شناخته شد و مجبور شد ۳ میلیون پوند جریمهی قانونی بپردازد و علاوه بر آن به من نیز مبلغ ۵۰۰ هزار پوند و به شرکت ویرجین آتلانتیک هم ۱۱۰ هزار پوند پرداخت نماید. من این مبالغ دریافتی را بین تمام کارمندان شرکت تقسیم کردم.
چه چیز باعث شد شرکت ویرجین را بفروشید؟
در سال ۱۹۹۲ برای حفظ شرکت ویرجین آتلانتیک ایرویز، تصمیم گرفتم شرکت ویرجین رکودرز را به شرکت EMI با مبلغ ۵۰۰ میلیون پوند بفروشم، اگرچه قلباََ از این اتفاق بسیار ناراحت بودم و حتی پس از فروش آن گریه کردم.
با این ثروت، هیچگاه به سمت علاقه خود یعنی شرکت موسیقی بازنگشتید؟
از آن جایی که علاقهی زیادی به صنعت موسیقی داشتم، در سال ۱۹۹۶ مجدد با تاسیس برند V2 Records دوباره وارد بازار موسیقی شدم.
با برند ویرجین فعالیت دیگری را دنبال کردهاید؟
بله، من یک شرکت با نام Virgin Fuel را تاسیس کردم ،که سوخت اتومبیلها و هواپیماها را با قیمت ارزانتر تامین میکرد.
همچنین شرکت ویرجین موبایل را تاسیس کردم و پس از آن وارد صنعت انیمیشن شدم و شرکت ویرجین کامیکس را با همکاری دیپاک کوپرا راه اندازی کردم.
در امور حفاظت از محیط زیست نیز فعالیتی دارید؟
سود این شرکت و تعدادی از شرکت های خودم را بر روی پروژههای مربوط به حفاظت محیط زیست سرمایهگذاری کردم. این سرمایهگذاری چیزی بالغ بر ۳ میلیارد دلار بود.
شرکت ویرجین به سمت علم و دانش نیز حرکتی داشته است؟
بله، یکی دیگر از فعالیتهای من شرکت ویرجین هلث بانک میباشد که در زمینهی رشد و توسعهی سلامتی فعالیت میکند و به والدین این امکان را میدهد که برای ذخیره سلولهای بنیادی، بند ناف نوزادان خود را ذخیره نمایند.
در امور خیریه فعالیتی دارید؟
بله، من موسسه غیر انتفاعی کمک به کودکان گم شده را راه اندازی کردم و همچنین سازمان غیرانتفاعی برای حمایت از مردم آفریقا را تاسیس کردم.
به نظر شما مهمترین اقدام برای کارآفرین شدن چیست؟
اگر میخواهید یک کارآفرین بشوید، اولین چیز لازم این است که ایدهای داشته باشید که بتواند تغییری مثبت در زندگی دیگران ایجاد کند، کسب و کار یعنی همین و از همه مهمتر اینکه به ایدههایتان ایمان داشته باشید و در کار خود از همه بهتر باشید. پس رویاهایتان را دنبال کنید و به خود شک نکنید.
آیا دائم درگیر کار بودن مناسب است؟
خیر، برای خانوادهتان زمان بگذارید و سپردن کارها به دیگران را بیاموزید.
ریچارد برانسون دلالیل موفقیت شما چیست؟
- از کارتان و همکاری با تیم خودتان لذت ببرید این خیلی مهم است.
- به هیچ عنوان از هدفتان دست برندارید.
- لیست های متعدد درست کنید و برای خود چالش های جدید ایجاد کنید.
- از تماشای تلویزیون که فیلمهای بیهوده دارد بپرهیزید. بلند شوید و کاری کنید.
ثروت کنونی شما چقدر است؟
ثروت من تا سال 2020 حدود 3.8 میلیارد دلار است.
چه افتخاراتی کسب کردهاید؟
دریافت دکترای افتخاری فناوری از دانشگاه لفبورگ در سال ۱۹۹۳
دریافت نشان شوالیه از ملکه الیزابت دوم به خاطر خدماتم در زمینهی کارآفرینی در سال ۱۹۹۹
دریافت جایزه شهروند جهانی از طرف خبرنگاران سازمان ملل متحد به خاطر فعالیت های بشر دوستانه و حمایت از محیط زیست در سال ۲۰۰۷
دریافت جایزه رسانهای آلمان در سال ۲۰۱۱
دریافت جایزه انجمن کسب و کار برای صلح در اسلو نروژ در سال ۲۰۱۴
معرفی در مجله ساندی تایمز به عنوان شخص اول کسب و کار در پنج دهه ی اخیر در سال ۲۰۱۴
درسهایی که میتوانیم از زندگی این فرد موفق بگیریم و برای اصلاح بعضی از باورهای نادرست خود به کار ببریم:
- باور تحصیلات را میتوان در زندگی ریچارد برانسون مشاهده نمود. تحصیلات و مدارک تحصیلی بالا هرگز تضمینی بر موفقیت نبوده و همانطور که در زندگی افراد مشهور دیگر بیان کردیم، بسیاری بودهاند که با مدارک تحصیلی پایین به موفقیتهای عظیمی دست یافتهاند.
- ریچارد برانسون با ثروت عظیم خود در امور خیریه به فعالیت مشغول است. اموری که شامل کمک به فقرا و تحقیقات علمی میشود. همچنین ایشان با شرکتهای متعدد خود، برای افراد زیادی شغل ایجاد کرده و افراد زیادی از این طریق زندگی خود را میسازند. این بدان معناست که ایشان همچون بسیاری از افراد موفق، ثروت خود را در جهت تبدیل جهان هستی به جایی بهتر به کار گرفته است.
- صداقت و درستی در کار ایشان سبب شده با وجود برخی تضادها و مشکلات پیش آمده از جانب دیگر رقبا، به راحتی بتواند از پس تهمتها برآمده و در نبردها حقوقی نیز پیروز خارج شود.
- مدیر مدرسه به ایشان میگوید که از یک اختلال برخوردار است و این اختلال، یا از او یک خلافکار میسازد و یا یک میلیاردر. ریچارد برانسون چنین اعتقادی نداشت و خانواده ایشان نیز به بهترین شکل از فرزندشان حمایت کردند تا او با موفقیتهایی که کسب کرد، به بهترین شکل ممکن پاسخ آنها را بدهد.
- این شخص موفق از همان ابتدا به دنبال ثروتآفرینی بوده و به همین دلیل نیز ایدههایی در همین زمینه به او رسیده و ایشان توانسته به ثروت دست یابد. چرا که در سنین کم ایشان یک مجله درست میکند و آن را میفروشد و از قضا فروش خوبی نیز برای او به همراه داشته است.