دوستان عزیز:
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده قصد داریم شما را با محمد قریب آشنا کنیم. زندگینامه فوقالعاده جالب او برای درک بهتر در قالب پرسش و پاسخ به شرح زیر میباشد. با ما همراه باشید.
لطفا خودتان را برای ما معرفی کنید؟
بنده محمد قریب هستم و در سال 1288 و در آشتیان، یکی از توابع زیبای گرگان متولد شدم.
دوران تحصیل شما چگونه سپری شد؟
در خصوص تحصیلات دبستان و متوسطه، باید بگویم که در دبستان سیروس و دارالفنون تحصیل کردم.
تمام مدت تحصیل خود را در ایران گذراندید؟
خیر، سال 1306 بود که با گروهی از دانشجویان، به عنوان یکی از اولین گروه ها برای ادامه تحصیلات خود به فرانسه سفر کردم.
آقای محمد قریب نخستین سال از این سفر چگونه گذشت؟
بسیار خوب، حتی در همین سال نخست از حضورم در آن جا، موفق به کسب جایزه لابراتوار تشریح نیز شدم.
از چه سالی وارد بیمارستان و محیط کار شدید؟
دومین سال از حضورم در فرانسه، در بیمارستان رمس مشغول به کار شدم.
موفقیت دیگری بود که در این سال ها کسب کنید؟
بله، پذیرش در مسابقات اکسترنای بیمارستان پاریس، اولین دانشجوی ایرانی که در آزمون انترنای پاریس پذیرفته می شود و … از موفقیت های من در همان سال های حضور در پاریس بود.
از آزمون انترنای بگویید، دشوار است؟
بگذارید اینگونه بیان کنم، از بین هر چهار دانشجو تنها یک نفر می تواند اکسترنای فرانسه را کسب کند، از بین 12 نفر که اکسترنا را کسب کنند، تنها یک نفر می تواند وارد آزمون انترنا شود. پس از این از بین 50 دانشجو تنها یک نفر می توانست به انترنای بیمارستان های پاریس دست یابد!
در پایان این سفر و تحصیلات چه اتفاقی افتاد؟
در سال 1316 بود که از رساله دکتری خود با عنوان “وقفه های تنفسی شیرخواران” دفاع کردم.
در نهایت نیز در همین سال دانشنامه پزشکی خود را دریافت کردم.
چه زمانی به ایران بازگشتید؟
سال 1317 به ایران بازگشتم.
آقای محمد قریب چرا در فرانسه نماندید؟
چون این اعتقاد من است که دانشی را که کسب کرده ام، باید در ایران و برای هموطنانم عرضه کنم و به آن ها خدمت کنم.
فعالیت حرفه ای شما از چه زمانی شروع شد؟ از بدو ورود به ایران؟
بله، از همان سال های ورود به کشور در نزدیکی منزل خود مطبی تاسیس کردم.
در آن زمان از ساعت 2 عصر تا پاسی از شب مشغول طبابت بودم و از اکثر بیمارانم پولی طلب نمی کردم.
حق ویزیتی که من درنظر گرفته بودم، از حق ویزیت بسیاری از دانشجویان خودم کمتر و کمتر بود.
اولین بیمارستانی ک در آن مشغول شدید کجا بود؟
در ابتدای امر، اداره بخش اطفال بیمارستان رازی را بر عهده بنده نهاده شد.
پس از آن نیز راهی بیمارستان بزرگ هزار تختخوابی شدم و بخش اطفال را در آن ایجاد کردم.
آقای دکتر محمد قریب، دکتر فریدون کشاورز که بود؟
ایشان همراه بنده، در بنیانگذاری طب اطفال در ایران موثر بودند که البته به دلیل دغدغه های فراوان، نتوانستند شاگردان زیادی را تربیت کنند.
اما بنده در سال های 1320 تا 1353 در دانشکده پزشکی تهران مشغول به تربیت دانشجو و پزشک شدم.
از دانشجویان مطرح خود برای ما چند تن را نام می برید؟ چرا به شما پدر طب اطفال ایران می گویند؟
بله،صادق مختارزاده، قانع بصیری، نورالدین هادوی، مرتضی مشایخی، غلامرضا خاتمی و احمد سیادتی و … .
همه اینها اکنون از بزرگان علم پزشکی ایران هستند.
شاید تربیت و تعلیم همین هاست که باعث شده این لقب (پدر طب اطفال ایران) را به من بدهند.
از دريافت نشان عالي دولت فرانسه بگویید.
در سال 1321 موفق به دريافت نشان عالي دولت فرانسه شدم و در سال 1350 به عضويت هيأت مديره انجمن بينالمللي بيماريهاي کودکان در آمدم.
حضور شما در عرصه بین الملل، در همان سال های فرانسه خلاصه می شود؟
در کنگره های بین المللی مختلفی شرکت داشته ام، فرانسه، آمریکا، کانادا، ژاپن، ترکیه و اتریش از جمله این کشورهاست.
همچنین افتخار عضویت در چند مجمع علمی بین المللی را داشته ام.
مهمترین اقدام خود را چه می دانید؟
از مهم ترین اقداماتم می توان به تأسيس اولين بيمارستان تخصصي کودکان يعني بيمارستان مرکز طبي کودکان همراه با دکتر اهری عزیز اشاره کنم.
فعالیت پزشکی شما محدود به طب اطفال بود؟
خیر، در زمینه انتقال خون نیز فعالیت هایی داشته ام.
اولین تعویض خون در ایران را انجام دادم و یکی از بنیان گذاران این امر در ایران بودم.
زندگی شما دائم درگیر علم و طب بود؟
خیر، در این بین فعالیت هایی در زمینه سیاست و اجتماع نیز داشتم، این شور سیاسی و اجتماعی باعث انتقادم نسبت به رژیم پهلوی شد.
جالب است بدانید که پس از 28 مرداد و آن واقعه، بیانیه ای را امضا کردم که با اشخاصی مانند مهندس بازرگان، دکتر سحابی و دکتر نعمت اللهی، با دستور شخص محمدرضا پهلوی از دانشگاه اخراج شدم.
از زندگی شخصی خود بگویید، چه زمانی ازدواج کردید؟
سال 1315 با زهرا قریب گرگانی ازدواج کردم که حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام های حسین و محسن و ناهید و مریم است.
یکی از عادت های خود در جلسات را بگویید!
یکی از عادات من این است که در جلسات علمی و کنفرانس ها از اول تا آخر می نشینم.
به عقیده من ترک زودهنگام جلسه سخنرانی، اهانت و بی احترامی به شخص سخنران است.