در طی مقالات گذشته، خصوصاََ مبحث “هرآنچه برای کنترل ذهن لازم دارید” صحبت از این مورد شد که اگر شخصی به ما بی احترامی کرد و یا سخنی ناشایست بر زبان آورد، لازم است به ذهنمان پاسخ قاطع دهیم و در مقابلش بایستیم تا با افکار منفی که به ما القا میکند، عکسالعملی ناشایست را از خودمان نشان ندهیم.
اما این نکته نیز بر ما پوشیده نیست که در قبال این بیاحترامی شخص مقابل، ممکن است احساسات ما جریحهدار شده و حال خوبمان را نامساعد کند و احساس ناراحتی در ما شکل بگیرد.
در طی این مقاله سعی داریم تا به این موضوع بپردازیم که “چگونه در مقابل بیاحترامیها احساسمان را خوب نگهداریم؟”
پس تا انتها با ما همراه باشید.
صورت مسأله:
این را به خوبی میدانیم که طبق قانون جذب، احساسات خوب مساوی است با اتفاقات خوب. این را نیز به خاطر داریم که فارغ از شرایط ظاهری محیط اطرافمان، باید حس درونمان را خوب نگهداریم.
در این بین ممکن است نکتهای پاشنه آشیل این احساس خوب درونی ما شود و آن این است که زمانی که شخصی نسبت به ما بیاحترامی میکند و یا خود را لایق احترامی میدانیم که از جانب دیگری اجابت نمیشود، حس بسیار بدی به ما دست میدهد.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چگونه با وجود این اتفاق، این بیاحترامی و یا این کمتوجهی، همچنان احساسمان را خوب نگه داریم؟!
لازمههایی برای برخورد صحیح با بیاحترامی |
در اینجا تعدادی از مهمترین موارد موجود به جهت کاهش احساسات منفی ناشی از برخورد نامناسب دیگران با ما بیان شده است.
1 – عزت نفس |
پیش از هر چیز لازم است این را بدانیم که رفتار دیگران، در واقع چکیدهای از رفتارهایی است که خودمان با خودمان داریم.
زمانی که خودمان نسبت به خودمان احترام قائل باشیم و به خودمان احترام بگذاریم، به خوبی متوجه این نکته خواهیم شد که هیچکس به ما بی احترامی نمیکند و احساس ما نیز مکدر نمیشود.
احترام واقعی از درون ذهن ما سرچشمه میگیرد، اگر مدام در حال سرزنش خود هستیم، از خودمان ایراد میگیریم یا خود را انسانی لایق و ارزشمند نمیدانیم. هرچند که این رفتار ما در خلوت باشد، در واقع ما فرکانس بیاحترامی را به جهان ارسال میکنیم، در نتیجه رفتارهایی از همین جنس فرکانس را به زندگی خود جذب میکنیم.
خب این مسأله به عزت نفس نیز باز میگردد و نیاز است روی باورهای لیاقت و عزت نفس خودمان کار کنیم.
پس ما باید همواره در زمینه اعتماد به نفس خود کار کرده و به نقطهای برسیم که آنقدر وجودمان را ارزشمند بدانیم که رفتار دیگران و حرف آنها در خصوص خودمان را کاملا بی اهمیت تلقی کنیم. به نقطهای برسیم که همواره به خودمان یادآوری کنیم که این اصلا اهمیتی ندارد که فلان شخص به من چه گفته و یا چه بی احترامی کرده است. چرا که من میدانم ارزشمند هستم و فلان شخص با رفتار و حرفش، نظر خودش را گفت و اساساََ نظر او روی دیدگاه من نسبت به خودم و در زندگی من هیچ تاثیری ندارد.
آموزش پیشنهادی
دوره دکترای عزت نفس بگیرید
2 – دست از سرزنش خودمان برداریم |
این مورد نیز یکی از زیرشاخههای همین عزت نفس و لیاقت است. تمامی انسانها در جهان مادی ممکن است خطایی بکنند و یا اشتباهی از آنها سر بزند. ما نیز یکی از همین انسانها هستیم. این را باید به خوبی بدانیم که اگر اشتباه کردیم، نباید خود را سرزنش کنیم. باید خیلی محکم و استوار روی پای خود بایستیم، در برخی موارد خود را مورد نوازش نیز قرار دهیم و خودمان را بابت آن اشتباه و اتفاق آرام کنیم و به این قدرت برسیم و به خوبی درک کنیم که سرزنش یک سم کشنده است.
اگر ما در مقابل خودمان، خودمان را بابت یک اشتباه سرزنش کنیم، دیگران را نیز به سرزنش نسبت به خودمان دعوت میکنیم. با این کار این اجازه را به دیگران میدهیم تا با بی احترامی با ما رفتار کنند.
3 – طلب آرامش برای شخص مقابل |
یکی از بهترین کارهایی که میتواند این حس بد را تسکین دهد، این است که زمانی که چنین رفتاری را از شخصی دیدیم، در ذهنمان و از خودمان بپرسیم “یعنی این شخص چه مشکلی دارد که اینگونه با من رفتار کرد؟ چه چیزی او را این چنین کلافه و سردرگم کرده که آن شخص کنترل خود را از دست داده و چنین رفتار دور از انتظاری از خود بروز داده است؟” سپس میتوانیم برای او از خداوند طلب آرامش کنیم.
برای مثال شاید با این موارد رفتاری در تاکسی بسیار برخورد کنیم. شاید از ایشان بخواهیم کمی سریعتر بروند، سیگار نکشند و … ، و در مقابل این خواسته حرف و رفتاری ناشایست از او ببینیم. خب در حالت طبیعی این رفتار در همان ابتدای روز اوقاتمان را تلخ میکند. اما ما نباید به این رفتار اجازه دهیم اوقاتمان را تلخ کند. باید به این فکر کنیم و در ذهنمان بپرسیم یعنی چه چیز باعث شده تا این شخص زحمتکش این چنین در ابتدای صبح کلافه و ناراحت باشد.
از اینجا به بعد پاسخها یکی پس از دیگری در ذهنمان ظهور میکند، پاسخهایی که ممکن است از آن شخص چیزی به دل نگرفته و این رفتار را به پای مشکلات خود این شخص بنویسیم، نه لیاقت خودمان.
مثلا؛ شاید این شخص به تازگی عزیزی را از دست داده است.
شاید از لحاظ مالی و در زندگی برای او مشکلی رخ داده است.
شاید در منزل با همسرش بحثش شده است و …
در این لحظه در مییابیم که نسبت به این شخص احساس تنفر یا عصبانیت نداشته و ناراحتی و کدورتی نیز از او به دل نمیگیریم. به واسطهی همین پاسخها شرایط او را درک کرده و اجازه نمیدهیم به حریم لیاقت ما تجاوز گردد.
پس از این هم برای تثبیت این حس نسبت به او، برای او از خداوند طلب آرامش میکنیم.
این را باید به یاد داشته باشیم که ما انسانهایی متشخص و با عزت نفس هستیم. فقط از قلب چنین انسان با لیاقت و متشخصی بر میآید که در ابتدای صبح، با یک روش ساده، ذهن را از ناراحتی و پریشانی نجات داده و برای دیگران دعای خیر میکند.
4 – خودمان را با نکات مثبت توجیه کنیم |
زمانی که با یک رفتار ناشایست و دور از انتظار برخورد کردیم، ممکن است سریعا جملاتی منفی در ذهن جاری شود و این جملات منجر به همان حس ناراحتی و کدورت گردد. در اینجا لازم است پیش از اینکه ذهن ما طبق معمول، شروع به فعالیت در جهت منفی کند، ما این فعالیت را در جهت مثبت پیش ببریم. همیشه لازم نیست به دنبال این باشیم که رفتار این شخص از روی کوچک شمردن ما بوده؛ بلکه میتوانیم این موضوع را توجیه کنیم. توجیه با افکار مثبت.
برای روشنتر شدن موضوع، مثالی را دنبال کنیم:
شاید بارها و بارها پیش آمده که در زمان دیدن شخصی با او سلام میکنیم، اما در کمال تعجب از او پاسخی دریافت نمیکنیم. در اینجا ذهن اولین چیزی که به ما میگوید این است که او من را بیارزش دانسته و یا از من دلخور است. ذهن ما به سراغ منفیترین افکار میرود. پس لازم است پیش از آن، ما ذهنمان را مثبت کنیم.
مثلا با خود بگوییم “احتمالا فکر او جای دیگری مشغول است، برای خود من نیز پیش آمده است که جسماََ در یک مکان حضور دارم اما فکر و ذهنم در این مکان نیست” و یا اینکه ” ممکن است من را نشناخته و صدای من را نشنیده است”.
این افکار مثبت رفته رفته ذهن ما را از فکر منفی اول دور کرده و از احساس ناراحتی ما به خوبی جلوگیری میکند.
5 – دوری از محیط دارای بیاحترامی |
در این قسمت و این بخش لازم است که اول وابستگی را نسبت به دیگران کم کنیم. گاهی اوقات از حرف یا رفتار شخصی ناراحت میشویم، چرا که بشدت نسبت به این فرد وابسته بوده و همین موضوع سبب میشود تا این انتظار در ما بوجود بیاید که این بیاحترامی که از این شخص دیدیم، یعنی کمرنگ شدن علاقه و خدشهدار شدن وابستگی ما. زمانی که ما قلباََ به شخصی وابستگی داریم، نسبت به او توقعاتی نیز داریم و حتی از او انتظار توجه داریم. پس باید این را به خوبی بدانیم که لازم است وابستگی را نسبت به دیگران کاهش دهیم تا توقعمان نیز از دیگران کاهش یابد و با یک رفتار نادرست از آنها، حساسیت زیادی از خود نشان ندهیم.
دومین مورد این است که نباید در محیطی که پتانسیل بیاحترامی دارد بمانیم. باید در صورت دریافت بیاحترامی از یک شخص یا گروه خیلی زود از این محیط و این افراد فاصله بگیریم تا رفتار و یا سخنی که با شخصیت ما تناسب ندارد را دریافت نکنیم.
دوری کردن از این گروهها و مفهوم واژه “اعراض”، در قرآن نیز بیان شده است. در جایی که خداوند به پیامبر خود میگوید “از این جماعت دوری کن”.
پس به خوبی میتوانیم از قرآن این درس را بگیریم که گاهی بهترین کار دوری کردن است:
آیه 63 سوره مبارکه فرقان:
۞ وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (63) ۞ بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بیتکبّر بر زمین راه میروند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام میگویند (و با بیاعتنایی و بزرگواری میگذرند)؛ (۶۳) |
آیه 72 سوره مبارکه فرقان:
۞ وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿٧٢﴾ ۞ و کسانی که شهادت به باطل نمیدهند (و در مجالس باطل شرکت نمیکنند)؛ و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن میگذرند. (۷۲) |
همانطور که میبینیم، در قرآن نیز بارها و بارها به نکتهی دوری از افراد بیهودهگو تاکید شده است. آن هم نه دوری همراه با ناراحتی و یا ایجاد تنش. بلکه در حد لیاقت اشرف مخلوقات، بزرگوارانه، یعنی همان بزرگواری که از حس خوب عزت نفس و لیاقت در ما شکل میگیرد. این اقدام و گذشتن و دوری بزرگوارانه از رفتار و گفتار بیهوده، در واقع به ما میگوید عزت نفس و بزرگی ما به عنوان بندگان خدا چه ویژگی بزرگیست و اگر در وجود ما کمرنگ شده است، نیاز است تا با تمرین و تکرار بدان رنگ و معنای واقعی و در خور شخصیت خودمان را ببخشیم.
6 – باور خودت را ایجاد کن |
خیلی از مواقع، میتوانیم با استفاده از باورهای متفاوت اتفاقات خوب در خصوص یک موضوع خاص را به خوبی به خود جذب کنیم. در اینجا سخن از “عدم ناراحتی در قبال رفتار ناشایست برخی افراد” است.
یکی از باورهای قدرتمند در این زمینه، که نیازمند تکرار و تمرین و قبول قلبی آن است به شرح زیر است:
هیچ کس توانایی ناراحت کردن من را ندارد چون کنترل احساس من در دست خودم است
قطعا اگر این باور را به خوبی تکرار کنیم و آن را در ذهن و قلب خود، کاملاََ تثبیت کنیم، هرگز هیچ شخصی نمیتواند ما را ناراحت کند و این یکی از قویترین باورهایی است که تا حد زیادی میتواند انسان را از احساس بد، کینه و نفرت دور کند.
هر یک از ما میتوانیم باور خود را ساخته و با استفاده از آن احساس خوب را به زندگی دعوت کنیم. به همین جهت پیشنهاد میشود سری به مقاله “چگونه باورهای منحصر به فرد بسازیم؟” بزنید:
چگونه باورهای منحصر به فرد بسازیم
7 – هر چیزی را بیاحترامی به حساب نیاور |
کمی متفاوتتر از بندهایی که در بالا بیان شد، گاهی اوقات ممکن است ناراحتی ما نسبت به فرد دیگر، به دلیل دریافت رفتار و گفتار ناشایست نباشد بلکه صرفاََ به این دلیل باشد که ما از ایشان جواب منفی شنیدهایم.
در این بحث اول باید به این توجه شود که همانطور که در بالا بیان شد، نباید آنقدر احساس وابستگی به دیگران داشته باشیم، که درخصوص اجابت نکردن خواستهی ما از جانب شخص مقابل، در وجود خود حس ناراحتی داشته باشیم. چرا؟ چون ما به قدری به شخص مقابل وابستگی داریم که توقع نه شنیدن از او را نداریم. پس لازم است این وابستگی را کاهش دهیم و به این درک برسیم که ما تنها وابسته به وجود خدا هستیم؛ ولاغیر.
دومین نکته این است، باید به این درک برسیم که زمانی که شخصی به ما پاسخی منفی بدهد، او به ما و خواستهی ما جواب منفی داده. نه شخصیت ما و این دلیل بر این نیست که به شخصیت ما بیاحترامی شده باشد. او فقط به سوال ما پاسخی منفی داده است.
اگر باز هم این مورد را در وجود خود احساس میکنیم که با دریافت پاسخ منفی، آنرا دلیل بر بیاحترامی میبینیم، لازم است روی همان مبحث و مورد اصلی، یعنی عزت نفس کار کنیم.