فاطمه مقیمی بانوی موفق ایرانی در زندگی خود با انواع تضادها روبرو شده، اما نشان داده است که میتوان فارغ از جنسیت به کارهای بزرگی دست زد. به همین سبب، زندگینامه جذاب ایشان همراه با نکات مربوطه، در این مقاله بیان گردیده است.
دوستان عزیز،
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده زندگینامه فوق العاده جالب فاطمه مقیمی را به صورت کاملا ابتکاری و برای درک بهتر شما خواننده عزیز به شکل پرسش و پاسخ درآورده ایم. با ما همراه باشید.
فاطمه مقیمی لطفا خودتان را معرفی نمایید؟
فاطمه مقیمی هستم، متولد شهریور 1337 در شهر رشت که به عنوان یک کارآفرین ایرانی شناخته میشوم.
از تحصیلات خود بگویید؟
دیپلم که گرفتم رشته ی مهندسی عمران دانشکده فنی قبول شدم. خودم جراحی دوست داشتم ولی پدرم خیلی دلش میخواست مهندسی بخوانم. دوسال در ایران درس خواندم و بعد واحدهایم را به دانشگاه انگلیس انتقال دادم و همانجا درسم را تمام کردم. اکنون نیز لیسانس مدیریت بازرگانی و راه و ساختمان، فوق لیسانس مدیریت بازرگانی گرایش تحول، دکترای (DBA) مارکتینگ و دکتری تخصصی کارآفرینی بینالملل دارم.
چرا در زمینه عمران فعالیت خود را ادامه ندادید فاطمه مقیمی ؟
بیست و یک ساله که بودم پس از تحصیل در رشته راه و ساختمان به ایران بازگشتم و امیدوار بودم که بتوانم در رشته خودم کار کنم. متأسفانه در جو زن ستیز آن زمان که باور داشتند یک زن نمیتواند کارهای عمرانی انجام دهد از اين كار بازماندم.
لطفا توضیحی در مورد خانوادتون بدهید؟
در خانوادهای به دنیا آمدم که پدر و مادر هر دو آموزش پرورشی بودند و هر دو در کنار شغل فرهنگی خود، شغل آزاد هم داشتند. دومین دختر از چهار دختر خانوادهای که وضع مالی متوسط داشت.
خانواده کنونی شما چطور فاطمه مقیمی ؟
ازدواج کردهام و دو فرزند نیز دارم.
چگونه سر از دنیای حمل و نقل درآوردید؟
یک روز که مثل همیشه دنبال آگهیهای استخدام بودم برای تماس با یک کارفرما در صف تلفن بودم. هم صحبتیام با یک خانوم باعث شد مسیر زندگیام تغییر کند. او به من پیشنهاد داد به شرکت شوهر خواهرش به عنوان مترجم بروم. برای مصاحبه به آنجا رفتم و باتوجه به تسلطی که روی زبان انگلیسی داشتم موفق شدم در آن شركت حمل و نقل بين المللي مشغول به کار شوم.
کار شما در این شرکت چه بود خانوم فاطمه مقیمی ؟
كار ترجمه و شناخت از اسناد حمل و نقل بين المللي را آغاز کردم، بسيار كار مشكلي بود اما در عین حال جذاب.
کار شما تنها ترجمه بود؟
خیر، از نظر همه فقط تصور اين بود كه كار ترجمه و مكاتبات انگليسي را انجام ميدهم، اما تلاش من منجر شد كه ظرف 5 ماه مسئول بخش كاميوني شركت شوم.
خانوم فاطمه مقیمی در این شرکت ماندگار شدید؟
خیر، در ین شرکت موفق بودم اما یک روز متوجه شدم در نبود مدیرعامل کودتا انجام شده بود و شرکت تعطیل شد، پس مجبور به ترک آن شدم. از آنجایی که علاقه زیادی به این نوع کار پیدا کرده بودم، پس تصمیم گرفتم شرکتی مانند همین شرکت سابق پیدا کنم. به یک شرکت رفتم و شروع به فعالیت کردم.
در شرکت جدید خود به همان موفقیتها رسیدید؟
بله، ظرف مدت کوتاهی به سمت مديريت داخلي شركت رسیدم. این شرکت تعداد زیادی کامیون داشت و در طول هفته تعدادی از آنها در ایران بارگيري میشدند و به كشورهاي اروپايي اعزام ميشدند. باید تسهيلات محمولات وارداتي جهت ايشان مهيا ميشد.
به همین مدیریت اکتفا کردید خانوم فاطمه مقیمی ؟
خیر، تا سال 1362 در این شرکت بودم اما تصمیم گرفتم برای خودم شرکتی در این زمینه تاسیس کنم.
تاسیس این شرکت برای شما، دشواری و سختی به همراه داشت؟
بله، مخالفتهای بسیاری را پشت سر گذاشتم. به وزارتخانه مربوطه مراجعه كردم و تقاضای تأسيس شركت حمل و نقل بين المللي را به آنها دادم. هیچکس مرا باور نداشت حتی مرا به تمسخر گرفتند و برای آنها غیر قابل باور بود كه يك زن ميخواهد به حوزه نفوذ ناپذير مديريت حمل و نقل رسوخ كند. حتی وقتی به وزارت بازرگاني، برای درخواست كارت بازرگاني رفتم، مدیر آنجا از من خواست به دفتر همسرشان که مدير يك مجموعه آموزشي بود، بروم و درخواست شغل دبیری بدهم و از این شغلی که از نظر او و جامعه سنتی آن زمان مردانه بود دست بکشم.
در مقابل این مشکلات چه کردید؟
من هر بار كه به در بستهای برخورد میکردم، انگیزه بیشتری برای مبارزه و رسیدن به هدفم میگرفتم. 35 سال پیش پذیرفتن و باور کردن این موضوع که اصلا زن میتواند این کار را بکند خودش مسئله بود. بارها جواب منفی گرفتم اما این رد کردنها باعث نشد من هدف و رویای خودم را کنار بگذارم بلکه با توان بیشتر و ارادهای مصممتر بلند شدم.
پس در آن لحظه فکر موفقیت را میکردید. چه چیزی را در این بین باور داشتید خانوم فاطمه مقیمی ؟
بله، من مطمئن بودم که موفق میشوم. همیشه این را به یاد داشتم، خداوند صابرين را دوست دارد و خداوند گفته از تو حركت از من بركت.
بعد از خداوند، در این مسیر مشوق دیگری داشتید؟
بله، پس از خداوند مشوق اصلي من همسرم بود هرگاه كه در من احساس يأس میديد، با قوت قلب بيشتري مرا تشويق به ادامه مسير ميکرد.
حمایتهای ایشان و تلاش شما چه زمانی به نتیجه نشست خانوم فاطمه مقیمی ؟
تلاش کردم و ایشان مرا حمایت کرد تا در سال 1363 به عنوان اولين زن مديرعامل شركتهاي حمل و نقل بين المللي، مجوز ثبت را از وزارت راه و ترابری دریافت نمودم.
سنگاندازیها، پس از ثبت شرکت نیز ادامهدار بود؟
سنگاندازی که نمیتوان گفت، اما تا مدتها شرکتم تحت نظر بود و منتظر بودند شکایتی از من بشود تا بلافاصله شرکتم را تعطیل کنند، اما با یاری خدا من سربلند شدم.
آیا برای شروع کار سرمایهای داشتید؟
سرمایه سنگینی نبود، با سرمایهای خیلی محدود از یک اتاق در شرکت همسرم شروع کردم. همه کارهاش هم خودم بودم.
خانوم فاطمه مقیمی یک تنه چگونه این شرکت را گرداندید؟
صبح میآمدم اتاق را گردگیری میکردم و چایی میگذاشتم. تلفن که زنگ میزد، با موهبت صدای زنانهای که داشتم میتوانستتم صدایم را نازک کنم و ادای منشی شرکت را در بیاورم. فرزند کوچکم را هم میبردم. بعد تلفن را روی اسباب بازی کودکم میگذاشتم تا آهنگ بزند و بعد گوشی را برمیداشتم که یعنی الان به خانم مقیمی وصل شدید.
وقتی قرار بود نامه بفرستم جایی، کارمند که نداشتم. خودم میبردم و میگفتم میخواهم شما را بیشتر بشناسم و بیشتر ارتباط برقرار کنم.
تا چه زمانی این کار را بدین شکل ادامه دادید؟
تا وقتی به در آمدزایی برسم و منشی و آبدارچی بگیرم و پرسنل زیاد کنم، کارم همین بود.
رانندگان چگونه جذب شرکت شما شده بودند خانوم فاطمه مقیمی ؟
رانندگان زیادی به واسطه چند سال كاركرد صادقانه با من آشنا بودند به سوي شركتم روانه شدند.
نتیجه این شرکت چه شد؟
با تلاش 24 ساعته و پشتکارم خیلی زود نیاز به یک محل بزرگتري براي شركت پیدا کردم. بنابراين حال دیگر شرکت 12 متري من تبديل به واحد 120 متری با تعداد پرسنل زیاد شد. سفرهاي بين شهريام آغاز شد. شروع کردم به احداث نمايندگي در كليه مرزهاي ورودي و خروجي كشور و بخصوص شهرهای بزرگ که گمرك مرزي داشتند.
برای درک بهتر مسائل فنی حمل و نقل، چه کاری انجام دادید خانوم فاطمه مقیمی ؟
سال 1368 تصميم گرفتم از نظر فني و حرفهاي نيز اطلاعاتم را بالا ببرم. پس تصمیم گرفتم مدرك گواهينامه پايه يكم رانندگي را بگیرم. با این کار سطح كيفي اطلاعات فني من بالا رفت.
این کار سود دیگری هم برای شما داشت؟
بله، باعث نزديكي روحي من و افراد زحمتكش راننده شد.
در مسیر دریافت گواهینامه نیز بهواسطه جنسیتتان، با مانعی روبرو شدید؟
بله، باز هم با برخورد مسئولين اداره راهنمايی و رانندگی مواجه شدم. آنها از من خواستند انصراف بدهم و مدرکم را رد کردند ولی من قبول نکردم. بازهم پیگیر هدفم بودم و تلاشهایم مثل سابق جواب داد. در تير ماه 1368 موفق شدم بهعنوان اولين زن پس از انقلاب گواهينامه پايه يك رانندگي را بگیرم .
خانوم فاطمه مقیمی این موفقیتها ادامه دار بود؟
بله، من با شركت در سمينارها، همايشها، مصاحبههاي تلويزيونی و مطبوعـــاتی در رسانه های ايرانی و خارجی، تصوير زن ايرانی و تخصصها و مسئوليت پذيريهايش را به گوش همه رساندم.
مسئولیت بین المللی نیز داشتید؟
بله، در سال 1372 مسئوليت رايزنی با كشور روسيه را به عهده گرفتم و به عنوان مسئول ميز مشترك ايران و روسيه و سپس در خصوص كشور ايتاليا نيز به عنوان مسئول ميز مشترك ايران و ايتاليا فعاليت نمودم.
سمت مدیریتی دیگری به جز شرکت خود داشتهاید خانوم فاطمه مقیمی ؟
بله، در سال 1377 براي اولين بار در انتخابات انجمن سراسری شركتهای حمل و نقل بين المللی كانديد هيئت مديره شدم و با حمايت صنف توانستم جزء 9 منتخب هيئت مديره شوم. در اين مرحله دوره سه سال آغاز شد و پيگيريهای زیادی را برای صنف در جهت احقاق حقوق اجتماعی و اقتصادی اين صنعت در سطح ايران و جهان انجام دادم .
موفقیتی مانده که نگفته باشید؟
بله، این را نیز بگویم که در سال 1382 بعنوان شركت نمونه در امر حمل و نقل بين المللي از طرف وزارت راه وترابري معرفي شدم و لوح تقدير دریافت کردم.
فاطمه مقیمی ، به عنوان یک بانوی موفق، بگویید چگونه میتوان کاری کرد اطرافیان توانایی ما را قبول کنند؟
اگر در کارت اعتماد به نفس داشته باشی و جلو بروی، میبینی که جامعه اطرافت هم قبولت میکند. البته نه اینکه مدام خطا کنی و با خفت جلو بروی. آدم باید آن قدر خودش را قوی کند که وقتی وارد ماجرایی میشود بتواند کار مثبتی ارائه بدهد.
در زندگی خود برنامه ریزی داشتید؟
بله، اگر در کارتان برنامه ریزی داشته باشید، قطعا میتوانید همه کار بکنید. من اعتقاد ندارم که باید روی یک کار تمرکز کنم و آن را تا آخر پیش ببرم و بعد به مرحله بعدی بروم. وقتی کارهایم را با هم انجام میدهم شاید بتوانم سه برابر فرد عادی کار کنم. خیلی از این چیزها با تمرین به وجود میآید.
شغل کنونی شما چیست خانوم فاطمه مقیمی ؟
من کارآفرین، اولین پرزیدنت سازمان جهانی تبلیغات IAA در ایران، عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی و صنعت و معدن تهران و همچنین مدیر عامل شرکت حمل و نقل بینالملل سدیدبار هستم.
درسهایی که میتوانیم از زندگی این فرد موفق بگیریم و برای اصلاح بعضی از باورهای نادرست خود به کار ببریم:
- موقعیت زمانی نامناسب که در آن زنان ایرانی آنگونه که باید در کار و صنعت مورد توجه قرار نمیگرفتند، برای فاطمه مقیمی یک تضاد و مانع نبوده و همانطور که میبینیم، با وجود سنگاندازیهای بسیار زیاد، ایشان به بهترین شکل ممکن مسیر موفقیت را طی نموده است.
- قانون تکامل در زندگی فاطمه مقیمی به خوبی رعایت شده است. ایشان پله به پله و از کارهای کوچک، وارد دنیای حمل و نقل شد و به همین ترتیب، با صبر و حوصله و تلاشی شگرف، خود را به جایگاهی معتبر در دنیای حمل و نقل رساند.
- باور سرمایه اولیه در زندگی و موفقیت فاطمه مقیمی نقش بسزایی دارد. ایشان بیان میکند که با کمترین سرمایه شرکت خود را آغاز کرده و در آن، به تنهایی در نقش نظافتچی، منشی، پیک، مدیر و کارمند ظاهر میشود.
- موضوع بعدی در زندگی فاطمه مقیمی، صداقت و گام برداشتن ایشان در مسیر درست و با فرکانسی صحیح است. ایشان همواره به شکلی صادقانه کارهای خود را پیش برده و جهان هستی، با جذب رانندگان مختلف به سبب صداقت ایشان، پاسخی با بهترین شکل به فرکانس مثبت ایشان هدیه میکند.
- در مسیر موفقیت و هدف، باید هر آن چیزی که لازم است را بدون ترس و با شجاعت دنبال کرد. حضور یک بانو به عنوان مدیر در یک شرکت حمل و نقل، روحیات ایشان با کارمندان را متفاوت میکند. اما ایشان برای رفع این فاصله روحی، به سمت کسب مهارت فنی اتومبیلهای سنگین و گواهینامه این خودروها گام بر میدارد.
- ایشان همواره در زندگی خود به بهترین شکل ممکن تضادها را برای خود تبدیل به یک فرصت کرده و هرگز در مقابل این تضادها، از جمله ممانعت در برابر تاسیس شرکت و یا دریافت گواهینامه پایه یکم، سر خم نمیکند و با قدرت به مسیر خود ادامه میدهد.
- باور لیاقت عزت نفس و اعتماد به نفس در زندگی فاطمه مقیمی به خوبی دیده میشود. ایشان در بخشی از زندگینامه بیان میکند که از رسیدن به موفقیت، اطمینان کاملی داشته است و این اطمینان با توکل به خداوند توام گردیده. ایشان طبق همین باور معتقد است اگر اعتماد به نفس داشته باشی و جلو بروی، میبینی که جامعه اطرافت هم قبولت میکند.
- باور روابط را میتوان به عنوان موضوع مهم دیگر بیان نمود. ایشان همواره رابطه خوبی با همسر خود داشته و همسر ایشان نیز متقابلا پشتوانهای بسیار قوی برای ایشان لقب گرفته است تا جایی که فاطمه مقیمی، به واسطه همین حمایتها توانست مسیر موفقیت را به بهترین شکل ممکن در پیش گیرد.
- در ابتدای کار که ایشان خود تلاش زیادی کرده بود، زمانی که دنبال کار میگردد، به شکل اتفاقی، یک خانوم در مسیر ایشان قرار میگیرد که برادر ایشان شرکت حمل و نقل داشته است و توسط جهان هستی به این مسیر هدایت میشود تا بتواند پلههای تکامل را در آن شرکت طی کند و سرانجام به مدیریت چنین شرکتی برسد. زمانی که ما در یک مسیر گام برداریم، جهان نیز به خواستههای ما پاسخ میدهد حتی اگر آن هدایت شبیه به چیزی نباشد که انتظارش را داریم.
- ایشان با این موفقیت اثبات میکند که موضوعی تحت این عنوان که یک خانوم، بابت جنسیت خود نمیتواند به یک سری از موفقیتها دست پیدا کند، کاملا اشتباه است و جنسیت مانعی بر دستیابی بر موفقیت نیست.
- عدم ترس از اولین بودن دیگر مورد است که در زندگینامه فاطمه مقیمی قابل مشاهده است. گاهی مواردی وجود دارد که تعریف نشده بوده همچون این مورد که یک زن پایه یک داشته باشد و یا اینکه یک بانو نمیتواند یک شرکت حمل و نقل را مدیریت کند. تعریف شدههای جامعه نباید یک سد ذهنی برای ما باشد و لزوما اینگونه نیست که شخصی پیش از ما کاری را انجام داده باشد تا ما جرأت انجام آن را پیدا کنیم. هر زمان که یک ایده و علاقه به ذهنمان رسید، بدون ترس از اینکه آیا تاکنون شخصی اینکار را داده و یا نداده، باید شبیه به فاطمه مقیمی برای اولین بودن در آن قضیه اقدام نماییم.
- نکته جالب دیگر در زندگینامه فاطمه مقیمی بهبود مستمر ایشان است که با اینکه ایشان رئیس شرکت شده است، دوباره برای آن که با خصوصیات فنی آشناتر شود و یا با وضعیت روحی رانندگان آشناتر شود، خود را ارتقا داده و مدام به دنبال ایدهها و راهکارهایی بوده که وضعیت خود را تغییر دهد.
منابع
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87_%D9%85%D9%82%DB%8C%D9%85%DB%8C