اسحاق لاریان از آن دسته افراد موفقی است که در زندگی خود، فقر و مهاجرت را تجربه کرده و با کولهباری از نکات و درسها، به قله موفقیت رسیده است. زندگینامه ایشان با تمام جزئیات و نکات مهمی که میتواند دروس بزرگی برای زندگی شخصی ما باشد، در این مقاله بیان گردیده است.
دوستان عزیز:
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده قصد داریم شما را با اسحاق لاریان آشنا کنیم. زندگینامه فوقالعاده جالب او برای درک بهتر در قالب پرسش و پاسخ به شرح زیر میباشد. با ما همراه باشید.
اسحاق لاریان لطفا خودتان را معرفی نمایید؟
اسحاق لاریان هستم، متولد 8 فروردین 1333 در شهر کاشان که به عنوان یک میلیاردر ایرانی-آمریکایی و بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی امجیای انترتینمنت شناخته میشوم.
تحصیلات شما چقدر هست و در کجا درس خواندید؟
من بعد از اتمام تحصیلاتم در دبیرستان خوارزمی در تهران تصمیم گرفتم، با هدف ادامه تحصیل به آمریکا بروم. از این رو در رشته مهندسی عمران در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا مشغول به تحصیل شدم.
اسحاق لاریان لطفا توضیحی در مورد خانوادتون بدهید؟
من در یک خانواده ایرانی-آمریکایی در محله فقیرنشین تهران متولد شدم. در سنین نوجوانی، با عشق و علاقه در مغازه کوچک پارچه فروشی پدرم کار میکردم، من از ۹ سالگی کار میکردم.
کودکی شما چگونه سپری شد؟
در کودکی، باید به مدرسه رفته، سپس به مغازه و پس از آن برای انجام تکالیفم به خانه میرفتم و میخوابیدم. در واقغ زیاد فرصتی برای کودکی نداشتم و در این بین نیز اخلاق کاری و صداقت را به خوبی از پدرم آموختم.
اسحاق لاریان چه شد که سر از آمریکا درآوردید؟
زمانی که هفده سال سن داشتم، والدینم را مجاب کردم که مرا برای یک زندگی بهتر به آمریکا بفرستند. پدر و مادرم ۷۵۳ دلار از عمویم قرض کردند و یک بلیط یکطرفه برای لس آنجلس خریدند. سال ۱۹۷۱ بود که تنهایی با یک چمدان و پتوی زردی که مادرم به من داده بود وارد لس آنجلس شدم.
از خانواده کنونی خود بگویید.
من با یک زن یهود ایرانی آشنا شدم و سپس ازدواج کردم و صاحب سه فرزند به نامهای یاسمین، کامران و جیسون میباشم.
از همان ابتدای حضور در آمریکا، در یک بهشت سرشار از ناز و نعمت بودید؟
خیر، من برای به دست آوردن مخارج تحصیلات و زندگی ام در آمریکا، در یک رستوران، سخت مشغول به کار شدم.
آقای اسحاق لاریان چه زمانی حرفه و فعالیت خود را آغاز نمودید؟
پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۹۷۹بود که به همراه برادرم شرکتی تاسیس کردم که در نهایت به شرکت ام. جی. اِی (MGA) منتهی شد. کسب و کار خودم را با واردات و صادرات لوازم الکترونیکی در سال ۱۹۸۷ شروع کردم و با فروش بازیهای الکترونیکی بر پایه شخصیتهای تحت امتیاز شرکت نِنتندو راه موفقیت را در پیش گرفتم.
در همان فعالیت باقی ماندید یا راه جدید در پیش گرفتید؟
پس از گذشت ۱۰ سال، راه جدیدی آغاز کردم و این بار با تولید اولین عروسک خودم به نام «سینگینگ بانسینگ» در مسیر تسخیر صنعت اسباب بازی قرار گرفتم. همچنین در سال ٢٠٠٠ تصمیم گرفتم نوع جدیدی از عروسکها را به نام عروسکهای «برتز» بسازم. دو نوع از این عروسکها به نامهای ایرانی فرزندانم یعنی کامران و یاسمین، نام گذاری شده اند.
در این مسیر رقابتی قضایی و حقوقی نیز با کارخانه بزرگ ماتل داشتید، توضیح میدهید؟
بله، ماتل، کارخانه بسیار بزرگ اسباب بازیسازی و سازنده عروسکهای باربی، برعلیه من شکایت کردند چرا که ادعا داشتند که من از عروسکهای باربی ایده گرفتهام، درحالی که عروسکهای «برتز» هیچ شباهتی به باربی ندارند. آنها خواستار خسارت بودند ولی چون حق امتیازی از عروسکهای باربی در دست نداشتند و نتوانستند چیزی را به دادگاه ارائه دهند شکست خوردند. دادگاه به نفع من رای داد و این شرکت ناچار شد بیش از 88 میلیون دلار به شرکت ما غرامت بپردازد.
اسحاق لاریان این پیروزی چه درسی برای شما داشت؟
این پیروزی متعلق به تمام مهاجرانی است که دارای هدف هستند و میخواهند دست به یک کار تازه بزنند و رای دادگاه نشان داد که رویای آمریکایی واقعا وجود دارد و دست یافتنی است.
تفاوت عروسکهای شما با شرکت باربی چیست و چه ویژگیهایی داشتند؟
عروسکهای شرکت ما از باربی درشتتر هستند و اصلا اندام ظریف آنها را ندارند. رنگ پوست شرقی و چشمهای قهوهای و مورب نکته قابل توجه و متمایز کننده آنهاست. همین نکات باعث شد تا عروسکهای ما به سرعت میان مردم کشورهای آسیایی، خاورمیانهای، آمریکای جنوبی و مکزیک نیز طرفداران بسیاری پیدا کرده و حتی این عروسکها جایگزین عروسکهای باربی نیز شدند.
این عروسکها ٢٩ سانتی متر قد داشته و با مجموعهای از لباسها و وسایل مختلف و متنوع در مغازههای اسباب بازی فروشیها در دسترس و قابل خرید هستند.
آیا قصد ایجاد شعبهای در ایران را ندارید؟
بله، قصد دارم با افتتاح رسمی فروشگاه بزرگ سیتی سنتر در شهر اصفهان، شعبه فروشگاه اسباب بازی خودم را در ایران افتتاح کنم.
اسحاق لاریان راز موفقیت و یا شعار خود را چه چیزی میدانید؟
نکته مد نظر من در طول مسیر رسیدن به موفقیت، جمله «آینده به نفع جسوران» میباشد، این شعارم در سراسر ساختمان MGA نمایش داده میشود.
شغل کنونی شما چیست؟
من بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی MEGA Entertainment یکی از بزرگ ترین کارخانه عروسک سازی در جهان و همچنین طراح عروسکهای برتز که بیش از ١١۴ مدل است، میباشم.
آقای اسحاق لاریان ثروت کنونی شما چقدر است؟
ثروت من حدودا 1.76 میلیارد دلار است.
درسهایی که میتوانیم از زندگی این فرد موفق بگیریم و برای اصلاح بعضی از باورهای نادرست خود به کار ببریم:
- نخستین درس موجود در زندگی اسحاق لاریان ، مربوط به باوری تحت عنوان باور حمایت والدین است. خانواده لاریان از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبوده و تقریبا فقیر بودهاند. اما با قرض پول، او را به کشور آمریکا فرستادند تا زندگی بهتری را برای خود بسازد. ضمن اینکه اسحاق لاریان نیز این موضوع را غنیمت شمرده و با تلاش و پشتکار، به خوبی پاسخ محبت آنها را داده است.
- دومین موضوع، این است که همواره نیازی به سرمایه سنگین برای پیشرفت نیست. اسحاق لاریان با فقر بزرگ شد و با قرض به آمریکا سفر کرد و حتی برای مخارج خود نیز، به سراغ کار در رستورانها رفت که نشان میدهد بدون سرمایه اولیه نیز میتوان به ثروتی بزرگ دست یافت که میتوان از آن به باوری تحت عنوان باور سرمایه اولیه اشاره نمود.
- شعار مهمی در زندگی اسحاق لاریان وجود دارد که عنوان میکند آینده به نفع جسوران است. یعنی مدام این را به خود یادآوری میکند و به ناخودآگاه خود اعلام میکند که اگر من جسور باشم و با قدرت به ایدههای خود عمل نمایم، پس آینده به نفع من خواهد بود.
- یک تضاد بزرگ در مسیر اسحاق لاریان، به زمانی باز میگردد که شرکت باربی از آنها شکایت میکند. زمانی که فردی در مسیر درست گام بردارد، حتی همین تضادها نیز به نفع او میشود. شرکت باربی نیز مجبور به پرداخت غرامتی سنگین به شرکت آنها میشود. پس اگر با خیلی از تضادها با باوری درست روبهرو شویم، میتوانند به نفع ما تمام شوند و البته باعث رشد ما شوند.
منبع:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AD%D8%A7%D9%82_%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86