دوستان عزیز:
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده قصد داریم شما را با اورسولا برنز آشنا کنیم. زندگینامه فوق‌العاده جالب او برای درک بهتر در قالب پرسش و پاسخ به شرح زیر می‌باشد. با ما همراه باشید.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
اورسولا برنز هستم. متولد ۲۰ سپتامبر ۱۹۵۸ در محله های فقیرنشین منهتن آمریکا.
خانم اورسولا برنز لطفا از خانواده خود برای ما بگویید.
من تمامی موفقیت های زندگی ام را مدیون مادرم هستم، زنی خودساخته و عملگرا. زنی که بخاطر من مشکلات بسیاری را تحمل نمود، اما امروز نیست تا بتواند شاهد موفقیت های فرزندش باشد و این نکته مرا به شدت ناراحت می کند. من در منطقه ای متولد شدم که اغلب ساکنین آنجا خلافکار و معتاد بودند. مادرم که مرا به تنهایی بزرگ کرد، در مطب یک پزشک، کار اتوکشی و نظافت را انجام داده، هزینه های زندگی تنها فرزندش را تامین می کرد.
من در تمامی لحظات زندگی ام این سخن مادرم را سرلوحه خود قرار دادم: «موقعیتی که در آن قرار داری با آن نوع انسانی که هستی کاملا متفاوت است». این جمله را با تمام وجودم باور داشته و ایمان داشتم که بدون توجه به شرایط کنونی، هر شخص برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خویش باید بی وقفه تلاش نموده، هرگز ناامید نشود.
از دوران تحصیلتان برای مخاطبان ما بگویید.
دوران دبیرستانم را در مدرسه ای کاتولیک گذراندم. پس از آن در سال ۱۹۸۰ مدرک لیسانس را در موسسه پلی تکنیک دانشگاه نیویورک در رشته مهندسی مکانیک اخذ نمودم. زمانی که لیسانس خود را دریافت نمودم، در تابستان همان سال، به شرکت زیراکس رفته، به عنوان کارآموز و نیمه وقت در آنجا مشغول به کار شدم. پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد از دانشگاه کلمبیا، بصورت تمام وقت و رسمی در این شرکت استخدام شدم.
خانم اورسولا برنز از کار در شرکت زیراکس بگویید.
یکی از مدیران ارشد شرکت زیراکس در طی سالهای ۱۹۸۹ جلساتی را برای پرسش و پاسخ تشکیل داده، به سوالات مطرح شده پاسخ می داد. وی که میلند هیکس نام داشت، زمانی که پی به علاقه و اشتیاق من به این مباحث گردید، به من پیشنهاد داد تا به عنوان دستیار اجرایی وی مشغول به کار شوم. در آن زمان ۳۱ سال داشتم و به نظرم این شغل که در حقیقت یک نوع منشی‌گری بود، کاری خسته کننده و ناامید کننده بود اما به مرور زمان متوجه شدم که موقعیت و مسئولیت بسیار مهمی بوده است.
از سفرهای کاری خود بگویید.
من در سفرهای کاری بسیاری با هیکس در سمت دستیار اجرایی وی، همراه شده و در طی این سفرها توانستم به حل مشکلات شرکت و همچنین مشورت دادن به وی در تصمیمات اتخاذ شده، کمک شایانی نمایم. این امر موجب شد که کم کم به این شغل علاقه مند شده و تلاش بیشتری برای موفقیت در آن نمایم. در یکی از این جلسات آقای پل آلایر رئیس شرکت زیراکس نیز حضور داشت. من در خصوص موضوعی که مرا سردرگم کرده بود و نمی توانستم متوجه آن موضوع شوم، سوال پرسیده و ایراد کار را به مدیر زیراکس گوشزد نمودم. این امر موجب شد که آلایر به من پیشنهاد دستیار اجرایی برای خودش را دهد که این نقطه عطفی در کار من بود.
خانم اورسولا برنز از موفقیت هایی که کسب نمودید برایمان بگویید.
همکاری من با آلایر ادامه داشت تا در سال ۱۹۹۹ به عنوان معاون بخش تولیدات جهانی انتخاب شدم. درست در همین زمان شرکت زیراکس با مشکلات عدیده ای روبه رو بود و من که نمی دانستم چگونه باید این مشکلات را رفع نمایم، از شرکت زیراکس استعفا دادم. اما استعفای من با مخالفت شدید هیئت مدیره همراه شد و در آنجا بود که پی به ارزش خود در این شرکت برده، سعی نمودم تا بتوانم مشکلات آن را حل و شاید روزی بتوانم مدیرعامل آن شوم. پس از گذشت مدتی و همچنین انجام فعالیت ها و تلاش های فراوان، به کمک مالکاهی، مدیرعامل سابق زیراکس، تغییراتی اساسی در وضعیت و ساختار زیراکس ایجاد نمودم. روش‌های مختلف رهبری را فراگرفته و با ادامه این روند، در سال ۲۰۰۹ به عنوان مدیرعامل شرکت زیراکس انتخاب شدم.
به عنوان سخن پایانی، چه پیامی برای مخاطبان ما، خصوصا بانوان و یا افراد رنگین پوست دارید؟
من به عنوان اولین مدیرعامل زن سیاه پوست در کل دنیا اثبات نمودم که نژاد، ملیت و جنسیت هیچ تاثیری بر کم یا زیاد شدن موفقیت ندارد و نخواهد داشت.
