بسیاری از افرادی که به قانون جذب آشنایی دارند از یک حلقه مفقوده در این قانون صحبت میکنند که باعث عدم اثربخشی این قانون میشود. این حلقه مفقوده و به عبارت دیگر راز پنهان عدم تاثیرگذاری قانون جذب، چیزی نیست جز قانون رهایی.
قانون رهایی یعنی اینکه اگر خواستهای داریم، خواسته خود را به وضوح مشخص میکنیم؛ سپس به خداوند توکل کرده و مشغول لذت بردن از دیگر جنبههای زندگی میشویم. خداوند از جایی که فکرش را هم نمیکنیم، ما را به خواستههایمان میرساند.
در این مقاله سعی داریم درخصوص موضوعی به نام “قانون رهایی” صحبت کنیم.
پس تا انتها با ما همراه باشید.
تعریف قانون رهایی
بهتر است با یک مثال این بحث را آغاز کنیم. تصور کنید در مقابل آسانسور ایستادهایم، دکمه را زدیم و در انتظاریم تا کابین آسانسور به محل حضور ما برسد. در همین هنگام که با دیگران در انتظار رسیدن هستیم، شخص دیگری چندباره و پیوسته کلید آسانسور را میزند، در حالی که آسانسور به سمت پایین درحال حرکت است و اینگونه تصور میکند که آسانسور سریعتر به پایین میرسد. این کار او تنش، استرس و عجله را به دنبال دارد.
این دقیقا بحث مورد نظر ما بوده و زمانی که ما دکمه را فشار دهیم و درخواستمان را اعلام میکنیم، این آسانسور طبق برنامهای که دارد کار میکند و این تکرار پیوسته در فشردن کلید آن، در سرعت آسانسور تاثیری ندارد.
اگر در یک جملهی خلاصه شده بخواهیم مفهوم قانون رهایی را بیان کنیم، میتوانیم بگوییم بنا بر ایمانی که به خداوند داریم، زمانی که از او درخواستی داریم و چیزی را طلب میکنیم، بنا بر وجود همین ایمان، تکرار خواسته را متوقف کرده و ایمان و باور داریم که به ما داده میشود.
قانون رهایی یعنی اینکه اگر خواستهای داریم، خواسته خود را به وضوح مشخص میکنیم؛ سپس به خداوند توکل کرده و مشغول لذت بردن از دیگر جنبههای زندگی میشویم. خداوند از جایی که فکرش را هم نمیکنیم، ما را به خواستهها میرساند.
اگر بخواهیم یک تعریف کلی از بحثهایی که بیان کردیم داشته باشیم، میتوانیم دریابیم که قانون رهایی یعنی عدم وابستگی به خواستهها، چرا که وابستگی نسبت به یک خواسته حالمان را بد میکند.
در بحث “قانون رهایی” مسالهی مهمی مطرح میشود که همان صبر است و ما به این دلیل که صبر نداریم، باز هم درخواست خود را تکرار میکنیم. دقیقا به مانند همان بحث فشردن دکمه آسانسور، که به ما میفهماند فشردن مکرر دکمه، سرعت حرکت آسانسور را بیشتر نمیکند.
البته در اینجا توجه به این نکته ضروری و لازم است که ما نباید “صبر” را با “تحمل کردن” اشتباه بگیریم.
صبر کردن بدان معناست که من به خداوند ایمان دارم، که او خواسته من را برآورده میکند و در این راه صبر میکنم و انتظار میکشم.
اما تحمل کردن به این معناست که چون ما چارهی دیگری نداریم، تحمل میکنیم و با هر شرایطی میسوزیم و میسازیم و مدام از نرسیدن با خواستمون ناراحت هستیم و غر میزنیم.
شاید بسیار این نکته را دیده باشیم که در روابط عاشقانه نیز این بحث وجود دارد. مثلا در روابط عاشقانه میان دختر و پسر بارها دیدهایم که یکی از طرفین مدام این نکته را عنوان میکند که “یا به فلان شخص میرسم و یا همه چیز تمام است” و یا “حال خوب من تنها به فلان شخص پیوند خورده است”. این همان عدم رهایی در روابط است.
خودمان نیز بارها و بارها عنوان کردهایم که اگر فلان خواسته را بدست آورم دیگر تمام است و از زندگی هیچ نمیخواهم.
بعد از این خواسته پیوسته حالمان بد است و فکرمان درگیر همان شخص و یا خواسته است و مدام با خود تکرار میکنیم که چرا نمیشود؟ یا چرا من نمیتوانم آن را بدست آورم؟ و این موضوع باعث میشود مدام و پیوسته حالمان بدتر شود. شاید برای این مورد و قانون رهایی هزاران مثال داشته باشیم.
پس هر زمان که به خواستهای چسبیدیم و فکرمان بهشدت درگیر آن خواسته شد و حالمان بد و نامناسب شد؛ دقیقا و در همان لحظه باید بدانیم که داریم بر ضد قانون رهایی عمل میکنیم. در نتیجه خواسته از ما دور و دورتر میشود چون کانون توجه ما بر نداشتن آن خواسته است و نه بر داشتن آن!
در بحث قانون رهایی باید به خوبی به این درک برسیم که لازم است تلاشمان و تمام کارها را برای رسیدن به خواسته انجام دهیم و سپس آن را رها کنیم. یعنی زندگی خود را به نتیجه وابسته نکنیم.
به عنوان مثال:
زمانی را در نظر بگیریم که به دنبال یک شغل خوب هستیم. تلاشمان را کردیم، روی باورهای خود کارکرده و فرکانس مناسب را یافتهایم. ناگهان از جایی برای مصاحبه با ما تماس میگیرند و میبینیم که شرایط ایدهآل ما است.
در این لحظه باید از قانون رهایی استفاده کرد. یعنی در طول روز نباید به این موضوع فکر کنیم که ای کاش با ما تماس بگیرند و یا اینکه چرا با ما تماس نگرفتند؟
در این مثال ما باید بگوییم که من تمام مواردی که لازم بوده است را رعایت کردهام و بهترین نتیجه در انتظار من است. اگر این مورد نیز نتیجهبخش نبود، پس قطعا جای بهتری در انتظار من است.
رهایی یعنی همین:
شد شد، نشد بهترش میشه
آموزش پیشنهادی
دوره باورهای مهم در حوزه روابط
تفاوت قانون رهایی و قانون جذب
شاید این مسئله در ذهنمان پدید آید که این قانون رهایی در تضاد با قانون جذب است! قانون جذب به ما میگوید که راجع به خواسته ها بنویسیم، فکر کنیم، حرف بزنیم و به آنها توجه کنیم. این بسیار درست و صحیح است، اما تا کی؟ تا زمانی که در هنگام توجه به این خواستهها، حالمان خوب است و در زمان فکر به این خواستهها، حسی با شور و شعف در ما پدیدار میآید و حال دلمان خوب میشود. اگر در هنگام توجه و تمرکز نسبت به خواستهها حالمان عالی شده و احساس بسیار خوبی داریم، در واقع ما بطور همزمان این دو قانون را در زندگی پیاده سازی میکنیم.
اما اگر در هنگام فکر به خواسته، حالمان بد میشود و فکرمان درگیر سوالاتی همچون چطور، چگونه و حس ناامیدی و ناتوانی میشود، اینجا و در این لحظه میتوان نتیجه گرفت که ما قانون رهایی را نقض کردهایم.
گامهای طلایی قانون رهایی
- عجله و دلشوره ممنوع:
اصلا نباید انتظار داشته باشیم که دقیقا هر آن چیزی که بدان فکر میکنیم، طبق زمان مورد نظر ما اتفاق بیوفتد. زمان درست هر چیز دست خداست و همه چیز طبق صلاحی که خدا برای ما درنظر گرفته، دنبال میشود. - تنظیم ارتعاشات مناسب:
ارتعاشات مناسب، یعنی دیدن نیمه پر لیوان. در هنگام وقوع مشکل و تضاد به راههای بهبود و پیشرفت و عبور از این تضاد فکر میکنیم و سپس ارتعاشات مثبت را به جهان هستی روانه میکنیم و آگاهانه حس خودمان را خوب نگه میداریم.
- خوشحال زندگی کردن:
ممکن است این سوال در ذهنمان تداعی شود که چگونه میتوان با یک چک برگشت خورده خوشحال زندگی کرد؟ موضوع دقیقا همین است، اصل موضوع قانون رهایی نیز همین را میگوید. خوشحال زندگی کردن را نباید به شرایط زندگی وابسته کرد. قرار هم نیست صبح که از خواب بیدار میشویم، یک موزیک شاد پخش کرده و با آن برقصیم (گرچه اگر هم انجام دهیم حس و حالمان تغییر میکند). خوشحال زندگی کردن یعنی همین که در هر شرایطی به خودمون احترام بگذاریم. سعی کنیم هر چیزی را با صدایی ملایم و لحنی درست بیان کنیم، سعی کنیم به داشتههای زندگی توجه کنیم و نه به نداشتهها. خوشحال زندگی کردن بخشی از وجود هر یک از ماست و باید آگاهانه رشد یابد. - از خدا بخواه اما تعیین تکلیف ممنوع:
این گام یکی از گامهای مهم است؛ این گام به ما میگوید زمانی که خواسته را به خداوند گفتیم، رسیدن را نیز به خودش بسپاریم. این را نباید بگوییم در چه زمانی و چگونه و از چه مسیری به ما داده شود و خط و نشان نکشیم. باید بدانیم هر طور صلاح است به ما میدهد.
- به راه رسیدن به خواسته نچسب:
این را باید دقیقا به خاطر داشته باشیم که قرار نیست از خواسته خود دست بکشیم، فقط باید برای رسیدن از خدا کمک بگیریم و به خواسته خود هم نچسبیم و آن را به خدا بسپاریم؛ اجازه دهیم هرطور که میداند و از هر مسیری که میخواهد، ما را به خواستهمان برساند. مثلا اگر ثروت میخواهیم نگوییم از طریق فلان راه یا فلان شخص باید به من پول برسد و فقط بگوییم خدایا من پول میخواهم و روی باورهای مربوط به ثروتمان کار کنیم و رها باشیم و بگذاریم جهان از هر مسیری که به صلاح ماست، پول را وارد زندگی ما کند. - در حال زندگی کنیم:
این یک واقعیت است، گذشته دیگر بر نمیگردد، آینده نیز مشخص نیست. پس ما متعلق به زمان حال هستیم. ذهن ما این لحظه را درک میکند. اگر تمام تلاشمان را به کار بندیم تا در لحظهی حال زندگی کنیم و فقط روی این لحظه و کاری که در این لحظه انجام میدهیم تمرکز کنیم، احساس خوب رهایی را تجربه میکنیم. - شکرگزاری:
شکرگزاری بسیار در بحث رهایی موثر است. زمانی که ما با شکرگزاری به داشتهها و نعماتی که خداوند به ما داده توجه میکنیم، ایمانمان نیز تقویت شده و میدانیم خداوندی که این همه نعمت را در این لحظه و در طول عمر به ما داده، از روی عشق و علاقه به ما است و در خصوص هر خواستهای، صلاح من را بهتر از خود من میداند.
همچنین شما میتوانید برای افزایش اطلاعات خود در خصوص شکرگزاری و نحوه انجام آن، از “مقاله دستورالعمل گام به گام برای استفاده از جادوی شکرگزاری” استفاده کنید.
گام به گام برای استفاده از جادوی شکرگزاری
شاید بتوانیم بحث قانون رهایی را با مثالی جالب تکمیل و درک آن را آسانتر از پیش کنیم. فرزند خردسالمان را در نظر بگیریم که در اتومبیل، مسیری را همراه با او طی میکنیم، درحالی که او مشغول بازی با عروسک خود است. در این بین از ما غذایی طلب میکند و به ما اعلام میکند که گرسنه است. در این لحظه و پس از این که خواسته خود را به ما اعلام کرد، به ادامه بازی با عروسک و لذت بردن از بازی و حال خوب خود در این لحظه مشغول میشود. او مطمئن است و به ما ایمان دارد که خیلی زود برای او غذایی تهیه میکنیم؛ نه هر غذایی بلکه بهترین غذا را. ما نیز در این بین ممکن است از چند رستوران و اغذیه فروشی عبور کنیم و کمی در رفع گرسنگی تاخیر کنیم. چرا؟ به این دلیل که ما میخواهیم بهترین پاسخ را به نیاز گرسنگی فرزندمان بدهیم. از رستورانهای ناسالم و کثیف عبور میکنیم تا به بهترین رستوران برسیم و سالمترین غذا را بخریم. در این بین کودکمان با تکیه بر قانون رهایی، همه چیز را به ما سپرده و از لحظات خود بهترین استفاده را میبرد.
دیدگاه ما در زندگی نیز باید همینگونه باشد. خداوندی که ما را خلق کرده، به بهترین شکل ممکن و در بهترین زمان خواستهی ما را اجابت میکند. ما باید از قانون رهایی استفاده کنیم و مشغول زندگی خود شویم و از لحظات زندگی لذت ببریم و به خداوند و برنامهریزی او ایمان داشته باشیم.
نشانه ظهور قانون رهایی
نشانه ظهور قانون رهایی و رها کردن خواستهها این است که ما به یک راهحال خاص وابسته نیستیم و احساسمان همیشه خوب است. در همین بین نیز کاملا اطمینان داریم که خداوند ما را به خواستهمان میرساند و ایمان داریم که او صلاح ما را میخواهد. اینگونه به راحتی زندگی میکنیم و از لحظات زندگی لذت میبریم.