زندگینامه استیون هاوکینگ نابغه و انیشتین دوم
دوستان عزیز:
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده قصد داریم شما را با استیون هاوکینگ آشنا کنیم. زندگینامه فوقالعاده جالب او برای درک بهتر در قالب پرسش و پاسخ به شرح زیر میباشد. با ما همراه باشید.
استیون هاوکینگ شما متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمدید؟
من در روز 8 ژانویه 1942 در آکسفورد انگلستان به دنیا آمدم.
تحصیلات شما چقدر هست و در کجا درس خواندید؟
تا سن 10 سالگی در یک مدرسه دخترانه درس به اسم سنت آلبان خواندم چون معلمان خوبی داشت و بعد از آن به مدرسه دیگری رفتم. من دانشآموز زرنگی نبودم حتی جزو آخرینهای کلاس بودم. همیشه به بازیهای فکری مثل شطرنج علاقه داشتم.
برای رفتن به دانشگاه، یونیورسیتی کالج آکسفورد را انتخاب کردم. پدرم همیشه علاقه داشت من یک پزشک شوم. من اما به ریاضیات و فیزیک و کیهان شناسی علاقهمند بودم برای همین در دانشگاه فیزیک را انتخاب کردم. گرایش من کیهانشناسی بود.
در سال ۱۹۶۲ درجه ممتاز در رشته علوم طبیعی فارغالتحصیل شدم و برای اخذ مدرک دکترای کیهانشناسی و فلسفه نظام هستی وارد ترینیتی هال دانشگاه کمبریج شدم.
لطفا توضیحی راجب خانوادتون بدهید؟
پدرم زیست شناس و مادری خانه دار بودند. ما در لندن زندگی میکردیم اما زمان تولدم در لندن بمباران نیروهای نازی بود برای همین مادرم به آکسفورد رفت تا مرا در آنجا به دنیا آورد. در آن زمان اوضاع اقتصادی خانواده ما خوب نبود. در خانهای کلنگی در خیابان سنت آلبانز زندگی میکردیم.
مادرم زنی اسکاتلندی بود که در زمانی که زنان کمی به دانشگاه میرفتند او به دانشگاه رفت. در دانشگاه آکسفورد با پدرم آشنا شد و باهم ازدواج کردند. پدرم در در حوزهی بیماری های مناطق گرمسیری تخصص داشت.
در سال 1963 در مهمانی سال نو با جین والد که دانشجوی کارشناسی رشته زبان بود، آشنا شدم و بعد از دو سال با وجود تشخیص بیماری با او ازدواج کردم. ما سه فرزند به نامهای رابرت، لوسی، تیموتی داریم.
استیون هاوکینگ چه زمانی شما متوجه شدید مریض هستید؟
وقتی دانشجو بودم موقع پیادهروی زمین میخوردم یا موقع حرف زدن دچار لکنت میشدم اما سعی میکردم به آن بیتوجهی کنم. پس از مدتی خانوادهام متوجه این مشکلم شدند و مرا به بیمارستان بردند. آن زمان 21 سالم بود در بیمارستان بستری شدم.
بعد از انجام آزمایشات متفاوت و مکرر روی بدنم آنها متوجه شدند من به نوع نادری از بیماری MS دچار شدهام. به بدنم الکترود وصل کردند، یک سری مایعات رادیواکتیو به ستون فقراتم تزریق کردند و با اشعه ایکس حرکت آن را مطالعه کردند.
بیماری من ALS یا اسکلروزیس آمیوتروفیک جانبی بود که باعث میشد به مرور زمان ماهیچهها و اعصاب بدنم از کار بیفتد و فلج شوم. به گفته دکترها فقط دو سال دیگر قرار بود زنده باشم! اما من هم اکنون 75 سال سن دارم.
بعد از این خبری که دکترها به شما دادند چه کردید؟
روحیه من واقعا بهم ریخت اما باعث شد به خودم بیایم و سعی کنم زندگیای مفید داشته باشم. من رویاهای زیادی داشتم که باید به آنها میرسیدم. در بیمارستان که بودم نگاهی به اطرافم کردم و دیدم من نسبت به خیلی از آنها مشکل خاصی ندارم و شرایطم بهتر و قابل کنترلتر هست.
قبل از اینکه از بیماریام مطلع شوم، خیلی از زندگی خسته و درمانده شده بود. فکر میکردم هیچ کار ارزشمندی برای انجام دادن وجود ندارد. با وجود این مریضی متوجه شدم باید بیشتر روی مطالعات و تحقیقاتم وقت بگذارنم چون زمان کمی داشتم.
استیون هاوکینگ روند مریضی شما چگونه پیش رفت؟
مریضیام خوب پیش نمیرفت روز به روز کنترلم روی بدنم و کارهای شخصیام کمتر میشد. تا جایی که در سال 1969 مجبور شدم روی صندلی چرخدار بشینم. اوضاع جوری شده بود که دیگر خودم نمیتوانستم کارهایم را انجام دهم.
بعد از مدتی قدرت تکلم خودم را از دست دادم. خوشبختانه با اختراع یک جوان برنامهنویس در کالیفرنیا توانستم با دیگران ارتباط برقرار کنم. با استفاده از این اختراع میتوانستم کلمات را روی صفحهی مانیتور انتخاب کنم و کلمات انتخاب شده را با استفاده از دستگاه صداساز بیان کنم.
اما وقتی تمام کنترل جسمانیام را از دست دادم، این برنامه را از طریق یکی از عضلههای گونهام که به سنسوری متصل بود، هدایت میکردم.
در مورد پایاننامه دکترای خودتان برای ما بگویید.
در سال 1965 پایان نامهای با عنوان خصوصیات گسترش جهانها نوشتم. زمانی که آن را روی سایت دانشگاه کمبریج قراردادم. به قدری تقاضا برای دسترسی سریع به پایان نامه من یعنی دکتر استیون هاوکینگ بالا بود که باعث از کار افتادن سرور دانشگاه کمبریج شد.
این پایان نامه به رقم فوقالعاده 60 هزار بازدید قبل از پایان اولین روز نمایش آنلاین خود دست یافت.
از شغل خودتان برای ما بگویید.
من در دانشگاههای مختلفی تدریس کردم. در سال ۱۹۷۹ دوباره به دانشگاه کمبریج رفتم و به مقام یکی از مشهورترین استادان تاریخ این دانشگاه یعنی پروفسور لوساسیان نائل شدم.
استیون لطفا از کتابهای خودتان برای ما بگویید.
در سال ۱۹۷۳ همراه با جورج الیس اولین کتاب خودم را به نام ساختار مقیاس بزرگ از فضا-زمان منتشر کردم.
کتابی که برای آن مدال سلطنتی بریتانیا را گرفتم کتاب تاریخچه مختصر زمان نام داشت. این کتاب به مدت چهار سال در فهرست پرفروشترین کتابهای ساندی تایمز لندن قرار داشت و به 40 زبان دنیا ترجمه شده است.
سال ۲۰۰۱ کتاب دیگری را با عنوان جهان در پوست گردو منتشر کردم که یک راهنمای مصور برای نظریات بزرگ کیهانشناسی است.
در سال ۲۰۱۰ کتاب طرح عظیم درباره پیدایش جهان را نوشتم. به نظرم از آنجا که قانون جاذبه و گرانش امری انکار نشدنی است، پس جهان میتوانسته خودش را از هیچ، به وجود آورد.
از نظریه سیاهچالههای فضایی برای ما بگویید؟
در سال ۱۹۷۴ با نتایجی که از تحقیقاتم گرفتم نشان دادم که سیاهچالهها آن فضای تهی و خلأ بیانتهایی که دانشمندان پیشازاین باور داشتند، نیستند. به عبارت ساده، اگر بهصورت انرژی تابشی درآید، میتواند از نیروی گرانش یک ستارهی خاموش شده بگریزد.
این نظریات، موجی از هیجان در دنیای دانشمندان به وجود آورد و باعث شد من جوایز متعدد علمی، نامهای افتخاری و عناوین برجستهای به دست آورم. من با وجود یک مریضی سخت جایزه آلبرت اینشتین را از آن خود کردم.
سفرتان به فضا چطور بود استیون هاوکینگ؟
سال ۲۰۰۷ و در سن ۶۵ سالگی با یک بوئینگ ۷۲۷ اصلاح شده به مدت ۲ ساعت بر فراز اقیانوس اطلس پرواز کردم و جدا از ویلچر، بیوزنی را احساس کردم. نقطهی جاذبهی صفر نقطهی معرکهای است، من مشکلی با آن ندارم، منتظر هستم که به فضا بروم.
خطر زندگی روی زمین هرروز بیشتر میشود. مسائلی مانند گرم شدن کره زمین، جنگهای هستهای، ویروسهایی که جهش ژنتیکی مدیریتشده دارند و هزاران خطر دیگر را نباید دست کم گرفت. من فکر میکنم اگر امکان سفر به فضا نباشد، نسل بشر تداوم نخواهد یافت. به همین دلیل مردم را تشویق میکنم روی برنامههای فضایی سرمایهگذاری کنند.
از سایر فعالیتهای خودتان برای ما بگویید.
من در میهمانی سیمپسونها یا پیشتازان فضا شرکت میکنم.
با جیم کری در فیلم کمدیاش همکاری میکنم و حتی روی آهنگ پینک فلوید صداگذاری میکنم.
در سال ۱۹۹۲ ارول موریس کارگردان مستندساز که برندهی جایزه اسکار نیز هست، فیلم مستندی با نام تاریخچه مختصر زمان درباره زندگی من ساخت.
دستگاه iBrain چه دستگاهی بود؟
من در تمام دوران مریضیام از اینکه نمیتوانستم صحبت کنم رنج کشیدم. بنابراین در سال ۲۰۱۲ دستگاه جدیدی به نام iBrain را نشان دادم که به هدبند متصل میشود. این دستگاه طوری طراحی شده بود که افکار کاربر را با استفاده از امواج سیگنالهای الکتریکی مغز او میخواند و بعد آنها را توسط یک الگوریتم خاص تفسیر میکرد.
کمی برای ما از تجربههای خودتان بگویید استیون هاوکینگ.
- تمام تاریخ علم به تشخیص تدریجی این امر گذشته است که گرچه حوادث به شیوه دلخواه ما اتفاق نمیافتند؛ ولی همه آنها منعکسکننده یک نظم خاص هستند.
- بزرگترین دشمن دانش، جهل نیست بلکه توهم دانایی است.
- هوش، توانایی سازگاری با تغییرات است.
- این اتلاف وقت است که از ناتوانیم عصبانی باشم. همه باید با زندگی کنار بیایند و من در این زمینه کارم را بد انجام ندادهام. مردم نمیتوانند وقت خود را به این اختصاص دهند که چرا همیشه خشمگین یا در حال گله و شکایت هستید.
- زندگی هرقدر دشوار به نظر برسد، بازهم کاری هست که شما بتوانید در آن موفق باشید.
- کار کردن به زندگی شما معنا و هدف میدهد، زندگی بدون کار پوچ و بیمعنی است.
- روی چیزهایی تمرکز کنید که ناتوانی جسمیتان مانع از انجام دادن آنها نمیشود و درمورد چیزهایی که به خاطر ناتوانیتان نمیتوانید انجام دهید، غصه نخورید. اجازه ندهید روحتان هم در کنار جسمتان دچار ضعف و ناتوانی شود.
- فیزیک نظری از جمله رشتههایی است که در آن ناتوانی جسمی نقص به حساب نمیآید، زیرا همه چیز در ذهن شماست.
- اصلا جالب نیست هنگامی که متوقف میشوید، عصبانی شوید. کاری که من انجام میدهم این است که همچنان در مورد آن مسئله فکر میکنم و همزمان روی چیز دیگری کار میکنم. گاهی چندین سال طول میکشد تا بالاخره راه درست را پیدا میکنم. در مورد از دست رفتن اطلاعات و سیاهچالهها، 29 سال زمان نیاز بود تا به نتیجه برسم.
از افتخاراتتان برای ما بگویید.
سال ۱۹۷۴ به عضویت آکادمی سلطنتی علوم انگلستان که قدمتی حدود ۴۰۰ سال دارد، درآمدم.
پاپ پل ششم مدال طلای علوم را به من اهدا کرد.
مدال آلبرت انیشتین را از انجمن سلطنتی دریافت کردهام.
همچنین مقام های CH همنشین افتخاری پادشاه بریتانیا، CBE سردار امپراتور بریتانیا- یکی از بالاترین مقامهای افتخاری دربار، FRS عضو انجمن پادشاهی و FRSA عضو انجمن پادشاهی فنون فیزیکدان و کیهان شناس نظری و صاحب کرسی لوکاسین در ریاضیات را از دانشگاه کمبریج دارم.
سال ۱۹۷۹ کرسی استادی ریاضیات در دانشگاه کمبریج را دریافت کردم و به مدت ۳۰ سال این صندلی را نگه داشتم، جایگاهی که زمانی به اسحاق نیوتن تعلق داشت.
سال ۲۰۰۹ از باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا مدال آزادی را به عنوان بزرگترین مدال غیر نظامی این کشور، دریافت کردم.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
زندگینامه استیو جابز خالق اپل
1.4k بازدید
-
زندگینامه دارن هاردی نویسنده مشهور و سخنران انگیزشی
974 بازدید
-
زندگینامه فرانسوا بتانکور ثروتمندترین زن جهان
1.93k بازدید
-
زندگینامه آلیس والتون عضو هیئت مدیره شرکت بزرگ والمارت
654 بازدید
-
زندگینامه آرش فردوسی بنیانگذار دراپ باکس
872 بازدید
-
زندگینامه اسحاق لاریان صاحب بزرگترین کارخانه عروسکسازی در جهان
1.31k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید