دوستان عزیز:
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده قصد داریم شما را با لری پیج آشنا کنیم. زندگینامه فوقالعاده جالب او برای درک بهتر در قالب پرسش و پاسخ به شرح زیر میباشد. با ما همراه باشید.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
لورنس لری پیج هستم. متولد 23 مارس 1973 (دوشبه 6 فروردین 1352) در شهر ایست لنسینگ ایالت میشیگان آمریکا. پدرم کارل پیج، پروفسور هوش مصنوعی و علوم کامپیوتر از دانشگاه میشیگان بود. مادرم گلوریا پیج، در همان دانشگاه و در دانشکده لیمن بریج، استاد برنامهنویسی کامپیوتر بود. به واسطه شغل والدینم، همواره انواع مجلات علمی و سیستم های کامپیوتری در منزل ما موجود بود که این امر در کنار تمایل والدین به تربیت خلاق و مبتکرانه من، موجب شد که از ابتدای کودکی نشانه های نبوغ در من بروز پیدا کند. من همیشه به موسیقی علاقه مند بوده، ساکسیفون را بصورت حرفه ای دنبال می کردم که این موضوع تاثیر بسیاری در تقویت درس ریاضیات من داشت. بستر مناسب خانوادگی موجب شد که برادر من نیز امروز به عنوان یک کارآفرین موفق در حوزه اینترنت مشغول به فعالیت است.
از تحصیلات خود بگویید.
دوران دبیرستان را در لنسینگ ایالت میشیگان و در مدرسه مونتزوری آن، گذراندم. پس از اتمام دبیرستان، رشته مهندسی کامپیوتر را در مقطع کارشناسی از دانشگاه میشیگان و مدرک کارشناسی ارشد خود را نیز از دانشگاه استنفورد دریافت نمودم. بنده دکتری علوم رایانه خود را از دانشگاه میشیگان دریافت و به عنوان استاد و مدرس برنامه نویسی در حوزه هوش مصنوعی مشغول به فعالیت شدم.
برادر من نیز مؤسس ایگروپ است که به عنوان شرکتی موفق فعالیت داشته، آن را به مبلغ نیم میلیارد دلار به شرکت یاهو واگذار نموده است.
آقای لری پیج از زندگی شخصی و دوران کودکی خود بگویید.
پدر و مادرم هر دو استاد رشته کامپیوتر در دانشگاه میشیگان بودند. والدینم زمانی که 8 ساله بودم، از یکدیگر جدا شدند البته من با هر دوی آنها زندگی می کردم. با توجه به نوع شغل و حرفه پدر و مادرم، خیلی زود و در سن پنج سالگی، صاحب سیستم کامپیوتر خانگی شدیم. این سیستم که حافظه آن ۳۲ کیلو بایت بود، Exidy Sorcerer نام داشت کامپیوتری پرطرفدار در اروپا بود که البته در آمریکا محبوبیت چندانی نداشت.
شما موسس شرکت گوگل هستید لطفا درمورد راه اندازی گوگل بیشتر صحبت کنید.
شروع کار، به سال ۱۹۹7 برمی گردد. من به همراه یکی از دوستانم، سرگی برین تصمیم گرفتیم نام جدیدی برای موتور جستجوی خود انتخاب نماییم. حدود یک سال بعد، نام «googol» را که نماد و نشانه ای است از عددی بزرگ با رقم یک و صد تا رقم 0 در جلوی آن را انتخاب کردیم. در حقیقت هدفمان از اتخاذ این نام آن بود که حجم بالای داده هایی که در داخل وب سایت ما قرار داشته و امکان جستجوی آنها را دارید، نشان دهیم.
از آن جایی که تمرکز بر اهداف شرکت برایم بسیار لذت بخش تر از تعامل و معاشرت با مردم است، مدیریت را انتخاب نموده، عنوان مدیرعامل از آن من شد و سرگی برین نیز، رئیس هیات مدیره شد.
از چه زمانی احساس کردید که به تکنولوژی علاقه مند هستید؟
من از پنج یا شش سالگی شیفتۀ حوزه کامپیوتر بودم. بصورتی که با کامپیوترهای شخصی نسل اول که والدینم به آنها نیازی نداشته و از آنها استفاده نمی کردند، بازی میکردم که این امر در انجام تکالیف مدرسه ام به من کمک شایانی می نمود به گونه ای که در دوران ابتدایی از من خواسته شده بود که یک واژهپرداز طراحی نمایم.
برادر بزرگم به من یاد داده بود که می توانم اجسام را از هم جدا و مجددا به هم متصل نمایم تا بدین گونه شیوه کارکرد درست آن را ببینم. علاقه به ساخت وسایل جدید از همان دوران در وجود من ایجاد شد. در سن 12 سالگی تصمیم گرفتم که روزی شرکت خود در این حوزه را تاسیس نمایم.
آقای لری پیج، قهرمان دوران نوجوانی شما چه کسی بود؟
در دورهی نوجوانی کتابی دربارهی زندگی مخترع درخشان، نیکلا تسلا خواندم و بهشدت مجذوب او شدم. پایان کتاب که از درگذشت تسلا در فقر و ابهام سخن میگفت، من را متأثر کرد و تسلا به قهرمان دوران نوجوانی من تبدیل شد.
تسلا پدر علم فیزیک و الکترونیک بود، تکنولوژیهای شگفتانگیزی اختراع کرده بود و باعث پیشرفت علم رباتیک، ریموت کنترل، رادار و علوم کامپیوتری شده بود و حتی برخی میگفتند او مخترع رادیو است نه مارکونی. اما تسلا خلقیات دیوانهواری داشت که مانع از این شده بود که زندگی خوبی داشته باشد. سرگذشت تسلا، من را متوجه این امر کرد که اختراع وسایل به تنهایی کافی نیست، بلکه باید بتوان تکنولوژی را به زندگی مردم آورد.
هدف شما از انجام این کار بزرگ چه بود؟
ما هدف خود را با این جمله منتشر کردیم: «سازماندهی اطلاعات جهان و کاربردی کردن آن برای عموم مردم».
قوانین شما به عنوان مدیر برای اعضای شرکت گوگل چه بود؟
- هرگز کار خود را به سایرین محول نکنید. بدین صورت که اگر کاری را خودتان می توانید انجام دهید، برای افزایش سرعت انجام کارها، حتما آن را انجام دهید.
- تنها، کارهایی را انجام دهید که به ارزشهای شرکت اضافه نماید.
- همواره به خاطر داشته باشید که ایده های برتر، بر سن و سال افراد ارجحیت داشته، به شخصی که از شما جوانتر می باشد اما سزاوار همکاری و احترام است، با نگاه دیگری بنگرید.
- از نگاه من بدترین کار آن است که زمانی که شخصی مشغول به کار است با جملاتی همچون: اتمام ساعت کاری، او را از انجام کارهایش باز بدارید.
- برای توقف یک نفر، باید راهکار بهتری را به او ارائه دهید.
آقای لری پیج چه جوایزی را در زندگی خویش کسب نموده اید؟
من در طول زندگی کاری و تحصیلی خود، جوایز بسیاری را دریافت نموده ام که از جمله:
در سال ۲۰۰۳: از مدرسهی تجارت و کسبوکار اروپا “جایزه MBA” را برای تجسم روح کارآفرینی و خلق کسبوکارهای جدید دریافت نمودم.
در سال ۲۰۰۴: از دانشگاه کلمبیا “جایزهی بنیاد مارکونی” را برای اختراعی که نحوه دسترسی به اطلاعات را متحول نمود، دریافت کردم.
در سال ۲۰۰۴: به عنوان یکی از متولیان هیئتمدیرهی ایکس پرایز (X PRIZE) انتخاب و برگزیده شدم.
در سال ۲۰۰۵: از آکادمی علوم هنر آمریکا موفق به کسب “جایزهی افتخاری” آن شدم.
در سال ۲۰۰۹: از دانشگاه میشیگان نیز “دکترای افتخاری” دریافت نمودم.
چه شعار و هدفی را در طی زندگی سرلوحه کار خود قرار داده اید؟
با توجه به آنکه هدف ما رشد بلندمدت است، با وجود اینکه در هزینههای کوتاهمدت بسیار سختگیر هستیم، اما بهراحتی برای ابداعات و نوآوریهای آینده سرمایهگذاری میکنیم.
بسیاری از رهبران سازمانهای بزرگ، اعتقادی به تغییرات ندارند. اما اگر شما نگاهی به تاریخ داشته باشید، میبینید که همهچیز تغییر میکند. اگر شما کسبوکار پویایی نداشته باشید و حرفه شما دچار ایستایی باشد، حتماً به مشکل برمیخورید.
شما برای عملی کردن و گسترش یک ایده، لزوماً به یک شرکت صدنفری نیازی ندارید!