دوستان عزیز:
ما در بنیاد موفقیت دکتر محمدزاده قصد داریم شما را با فروچیو لامبورگینی آشنا کنیم. زندگینامه فوق‌العاده جالب او برای درک بهتر در قالب پرسش و پاسخ به شرح زیر می‌باشد. با ما همراه باشید.
فروچیو لامبورگینی شما متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمدید؟
من در تاریخ ۱۸ آوریل سال ۱۹۲۶ در شهر فررا، آمیلیا رومانو ایتالیا به دنیا آمدم.
تحصیلات شما چقدر هست و در کجا درس خواندید؟
پدر و مادرم متوجه علاقه من به کارهای فنی شده بودند برای همین تصمیم گرفتند مرا به مدرسه‌ی فنی فراتلی تادیا بفرستند. آن دبیرستان همان جایی بود که من باید می‌بودم. هر روز با ذوق زیاد به مدرسه می‌رفتم و در تمام کارهای عملی حضوری فعال داشتم.
من تحصیلاتم را در رشته ماشین‌های صنعتی و کشاورزی به پایان رساندم.
لطفا توضیحی راجب خانوادتون بدهید؟
پدرم و مادرم، آنتونیو و اولینا لامبورگینی، انسان‌های ساده و خوبی بودند. آن‌ها یک مزرعه داشتند و در آن کشاورزی می‌کردند. من هم علی‌رغم علاقه‌ام باید در کار کشاورزی به آن‌ها کمک می‌کردم. ما یک خانواده روستایی متوسط بودیم.
فروچیو لامبورگینی دوران کودکی شما چگونه گذشت؟
من از وقتی به یاد دارم در حال سرهم کردن انواع وسایل بودم. دوست نداشتم کشاورزی کنم اما از کار با وسایل و ابزارآلات و ماشین‌های کشاورزی لذت می‌بردم. وقتی نوجوان شدم یکی از انبارهای مزرعه را تبدیل به کارگاه ریخته‌گری کردم هرچند که یکبار وقتی کار می‌کردم آن را منفجر کردم!
در هنگام جنگ جهانی دوم چه می‌کردید؟
در سال 1940 وارد ارتش شدم. در قسمت نیروی‌هوایی سلطنتی مشغول به کار شدم. جنگ جهانی دوم که آغاز شد 24 سالم بود به عنوان تعمیرکار وسایل نظامی شروع به فعالیت کردم.
کمی بعد همه می‌گفتند لامبورگینی کسی است که با کم‌ترین امکانات همه وسایل را تعمیر می‌کند. بعد از آن سرپرست بخش تعمیرات خودروهای پادگان شدم.
فعالیت خودتان را چطور آغاز کردید فروچیو لامبورگینی؟
در اوضاع جنگ شرایط خوبی نبود و کشاورزان نیاز به ماشین آلات جدید داشتند. تصمیم گرفتم در این شرایط کارخانه تراکتورسازی تأسیس کنم. از باقیمانده خودروهای جنگی استفاده کردم و آن‌ها را به تراکتور تبدیل کردم.
از سال 1949 که فعالیت کارخانه را آغاز کردیم تا به امروز همچنان جزو بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی ماشین‌های کشاورزی و یکی از بهترین‌های کارخانه‌های تولید تراکتور بودیم.
چرا کارخانه تولید ماشین سواری لامبورگینی را تاسیس کردید؟
من به علت شغل و علاقه‌ای که به ماشین داشتم سعی می‌کردم همیشه ماشین‌های متنوعی سوار شوم و در مسابقات رالی حتی شرکت می‌کردم. نقاط ضعف ماشین‌های مختلف را به دست آورده بودم گاهی هم به تولیدکنندگان آن می‌گفتم.
سال 1958 یک دستگاه فراری خریدم اما صدای بدی می‌داد و به نظرم جعبه دنده‌اش خوب کار نمی‌کرد برای همین برای صاحب شرکت انزوا فراری نامه نوشتم و مشکلات ماشینش را به او گفتم. هرچند او در پاسخم گفت: یک تولیدکننده‌ی تراکتور، حق ندارد در مورد تولید ماشین‌های اسپرت حرف بزند.
من هم تصمیم گرفتم یک کارخانه ماشین لامبورگینی تاسیس کنم تا به همه نشان دهم ماشین اسپرت باید چه کارهایی بکند و چه قدرتی داشته باشد. اولین ماشین اسپرت لامبورگینی را با نام 350 GTV در سال 1963 تولید کردیم همان‌طور که انتظار داشتم به سرعت رقیب فراری شدیم.
چرا نماد گاو وحشی را برای ماشین‌های تولیدی کارخانه در نظر گرفتید؟
من این نماد را در نظر گرفتم تا به همه نشان دهم خودروهای لامبورگینی در مقابل همه خودروها رقیب بسیار بزرگ و با قدرتی است. البته علاقه زیاد من به گاو در انتخاب این لوگو بی‌تاثیر نبود. حتی در مسابقات گاو بازی اسپانیا هم شرکت می‌کردم.
علاقه‌ام تا آنجا پیش رفت که اسم بعضی ماشین‌هایم را به اسم گاوهای مسابقه می‌گذاشتم. مثلا اسم میورا ماشین انقلابی سوپر اسپرت اصطلاحی اسپانیایی برای گاوهای نر قدرتمند و خطرناک است. اونتادور، گالاردو هم از انواع دیگر آن‌ها هستند.
دیگر چه فعالیت‌هایی داشتید؟
پس از سفری که به آمریکا داشتم، تجارتم را به سیستم‌های گرمایشی و تهویه گسترش دادم. شرکتم با موفقیت روبرو شد و درآمد بیشتری را به من داد. من علاقه داشتم وارد صنعت هلیکوپتر شوم ولی دولت مجوز این کار را به من نداد.
بعد از بازنشستگی چه کردید؟
بعد از خروح از تجارت خودروهای لامبورگینی در سایر شرکت‌هایم بودم اما در سال 1974 تصمیم گرفتم خودم را بازنشست کنم. بعد از بازنشستگی به مزرعه برگشتم و خودم را با شکار و بازی گلف سرگرم کردم.
پسرم یکی از کارخانه‌ها را تبدیل به مکانی برای فروش لباس و لوازم تزئینی کرد و نام برند خودش را تونینو لامبورگینی گذاشت. همچنین دخترم به اداره یکی از کارخانه‌های دیگرم مشغول است.
